در حالی که طرح سئوال از محمود احمدینژاد در مجلس اعلام وصول شده و رییس دولت قرار بود برای پاسخگویی به سئوالات نمایندگان در صحن علنی حاضر شود، رهبر جمهوریاسلامی در یک سخنرانی عمومی، از نمایندگان مجلس خواست که این طرح متوقف شود و ادامه آن را “دشمن شاد کن” نامید. در این مورد چرایی این تصمیم و اعلام علنی آن با علیاکبر موسویخویینی و احمد سلامتیان، نمایندگان مجلس اول و ششم شورای اسلامی و همچنین رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی گفت و گو کرده ایم.
سیدعلی خامنهای، در سخنرانی برای جمعی از بسیجیان، با اشاره به طرح سئوال از احمدینژاد در مجلس نهم، این مساله را “کار مثبتی” دانست، زیرا: “یکی اینکه نشان میدهد که نمایندگان مردم در قوهی مقننه احساس مسئولیت میکنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبهی دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین میگویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سئوالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است”. وی همچنین اشاره کرده است که محمود احمدینژاد به وی گفته که “میخواهد با اعتماد به نفس پاسخ بدهد و از عهدهی پاسخ برمیآید”.
رهبر جمهوریاسلامی افزوده است: “من معتقدم که این دو نقطهی مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند. همین جا تمامش بکنند؛ همین جا تمام کنند قضیه را. مجلس یک امتحان خوبی داده است، یک امتحان خوبی مسئولین اجرائی دادهاند؛ این امتحان، امتحان خوبی بود. مردم هم با بصیرتند، مردم میفهمند، تشخیص میدهند. ادامهی این کار همان چیزی است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عدهای تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عدهای تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عدهای قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتی و غیره به کار بگیرند و یک فضای شلوغی درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همهی مسئولین، چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا، برای اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند. آنچه که وظیفهی مجلس بود، انجام گرفت؛ دولت هم در مقابل آنچه که وظیفهی مجلس است، اعتماد به نفس لازم را نشان داد؛ این از هر دو طرف خرسند کننده است. از حالا من از آن برادران و مجموعهی چند ده نفری در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتی، هم مسئولین قوهی مقننه و قوهی قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند”.
این از معدود دفعاتی بوده که رهبر جمهوری اسلامی برای ابلاغ حکمی به مقامهای رسمی و در خواست متوقف کردن یک طرح، آن را در سخنرانی عمومی بیان کرده است. پیش از این “حکمهای حکومتی” رهبر جمهوری اسلامی، معمولا به شکل نامه و به صورت غیرعلنی، ابلاغ میشد. گرچه در مواردی این حکم بعدها علنی شده، اما ابلاغ آن بدین شکل، کمتر سابقه داشته است.
دستور رهبر جمهوری اسلامی پس از آن صورت گرفت که نمایندگان مجلس بعد از شرکت در نشست مشترک با محمود احمدینژاد، خبر داده بودند که وی قصد دارد در جهت “روشنگری برای مردم” و “در چارچوب منافع نظام و انقلاب” در مجلس سخن بگوید. نماینده دیگری هم به نقل از احمدینژاد اضافه کرده بود که “اگر علت اصلی مشکلات اقتصادی به مردم گفته شود، خواهند توانست دشمنان را در رسیدن به اهداف خود ناکام بگذارند”.
پیشتر، همزمان با قطعی شدن طرح سئوال از احمدینژاد در مجلس، حسینعلی حاجی دلیگانی، از اعضای شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان، گفته بود که احمدینژاد در جلسه مشترک با هیات رییسه این فراکسیون، حضور خود در مجلس را “فرصتی برای بیان حرف های ناگفته” توصیف کرده است.
پیش از این حتی عبدالله حاجی صادقی٬ جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، نیز ضمن “کج سلیقگی” خواندن تصمیم مجلس برای احضار محمود احمدینژاد، نگرانی خود را از افشاگریهای احتمالی رییس دولت دهم در مجلس پنهان نکرده بود: “با شناختی که ما از رئیس جمهور داریم شاید نوع برخورد ایشان عکس العملی باشد یعنی یک کج سلیقگی در مجلس رخ داده و بنده نیز این نگرانی را دارم که آقای رئیس جمهور نیز یک کج سلیقگی دیگری مرتکب شود و بار دیگر فضای کشور به فضای اختلاف و تنش تبدیل گردد”.
در این میان، پس از سخنان تند رهبر جمهوریاسلامی درباره “خائن” بودن مسوولانی که تا زمان انتخابات فضای سیاسی کشور را متشنج کنند، برخی نمایندگان ادامه طرح سوال از محمود احمدینژاد را مخالف نظرات وی دانسته و خواستار توقف آن شده بودند. رهبر جمهوری اسلامی در آن سخنرانی گفته بود: “از امروز تا روز انتخابات، هرکسی که بخواهد اختلاف ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده کند، قطعاً به کشور خیانت کرده است”.
این سخنان رهبر جمهوری اسلامی، مورد استناد مهدی کوچکزاده، از نمایندگان حامی احمدینژاد قرار گرفت تا برای مخالفت با طرح سوال بگوید: “انسان عاقل لازم نیست مثل بچه کوچک همه چیز را به او دستور دهند تا بفهمد. بنده و جمع دیگری از نمایندگان از فحوای کلام رهبری میفهمیم که تمایل به طرح سئوال از رییس جمهوری در شرایط فعلی ندارند”.
در همین حال، پس از سخنان علی خامنهای، نمایندگان مجلس، تبعیت خود را از وی اعلام و این طرح را از دستور کار خارج کردند. علی لاریجانی، رییس مجلس در نامهای خطاب به رهبری نوشت: “قطعا نظر ولی امر مسلمین که اشراف بر همه مصالح مسلمین دارند، برای جامعه اسلامی قرین سعادت بوده و اطاعت از اوامر حضرتعالی فریضه و مایه افتخار اینجانب و نمایندگان مجلس است”.
جمعی از نمایندگان مجلس نیز با صدور بیانیهای، نوشتند که “رهنمودهای مقام معظم رهبری و فرامین ایشان نصب العین و فصل الخطاب برای نمایندگان بوده است. با لبیک به فرمان ایشان نمایندگان سئوال کننده مراتب انصراف خود را از ادامه طرح سئوال از رئیس جمهور اعلام می کنند” و علی مطهری، از نمایندگانی که در مجلس هشتم طراح سوال از احمدینژاد بود، گفت: “ما با وجود اینکه فکر میکنیم سئوال مفید است اما تابع این حکم حکومتی هستیم”.
این طرح در حالی از دستور خارج شده است که پیش از این نمایندگان مجلس گفته بودند با توجه به تغییراتی که در آییننامه مجلس درباره سوال از رییس جمهور به وجود آمده، پس از اعلام وصول آن، به هیچ وجه امکان لغو چنین طرحی وجود ندارد. مسالهای که اکنون با دستور رهبر جمهوریاسلامی، رخ داده است.
دلایل تصمیم خامنهای
در این میان، این سئوال مطرح است که چرا سیدعلی خامنهای، اینگونه وارد این میدان شده و جلو طرح سئوال از احمدینژاد را گرفته و به چه دلیلی حکم حکومتی وی، این بار نه در خفا، بلکه در یک سخنرانی علنی، بیان شده است؟
احمد سلامتیان، فعال سیاسی مقیم پاریس، در اینباره به “روز” میگوید: “پیش از همه باید توجه کرد که این کار خلاف آییننامه مجلس است. براساس آیین نامه مجلس، پس از طرح سئوال در کمیسیونها، اگر یک چهارم نمایندگان از پاسخ نمایندگان رییسجمهور قانع نشدند، مساله را به هیات رییسه اعلام میکنند، رییس مجلس موظف است که سوال را اعلام وصول کرده و رییسجمهور هم یک ماه فرصت دارد تا برای پاسخگویی در مجلس حاضر شود. اگر قرار بر تمدید این مساله هم باشد، تنها با اجازه مجلس امکان دارد. مجلس اخیرا اصلاحاتی در آییننامه انجام داده بود که براساس آن امکان پس گرفتن سوال پس از اعلام وصول آن، امکانپذیر نخواهد بود. توجه کنیم که آییننامه مجلس با رای دو سوم نمایندگان تصویب میشود و از نظر حقوقی و قانونی، بعد از قانون اساسی، مهمتر از دیگر قوانین است. آقای خامنهای با دستوری که دادهاند، در واقع روند عادی حرکتی از سوی مجلس و وظایف و تکلیف نمایندگان – که برادای آن سوگند خوردهاند را – دستورداده که انجام نشود و به این ترتیب نه تنها خودشان به شکل غیرقانونی آییننامه مجلس را زیرپا گذاشته، بلکه نمایندگان را نیز تشویق به این کار کرده”.
سلامتیان ادامه میدهد: “اینکه ایشان به اینگونه در کار یک نهاد انتخابی دخالت میکنند ـ– و البته پیش ازاین نیز سابقه دخالت در کار مجلس یا دولت، به عنوان دیگر نهاد برآمده از رای مردم را داشتهاند ـ– نشان میدهد که قدرت یک نهاد انتصابی را بیش از این دو نهاد انتخاب شده توسط مردم میدانند. اینکه دخالت ایشان بدین شکل آشکار و به ترتیبی است که اتفاق افتاده، نشاندهنده وضعیتی خاص و استثنایی در کشور ماست”.
این نماینده مجلس اول در جمهوری اسلامی اما دخالتهای خامنهای را اجتنابناپذیر میداند و معتقد است که این دخالتها تا زمان انتخابات هم ادامه خواهد داشت: “من تصور میکنم که هر چه به فضای انتخابات آینده نزدیکتر شویم، فشارهای مشاوران و اعضای سرای آقای خامنهای - که توسط خود او دستچین شده و برخاسته از اراده او هم هستند و در واقع میتوان آنها را ذوبشدگانترین در حکومت دانست – و فشارهای اجتماعی، فشارهای منطقهای و فشارهای بینالمللی در حدی است که در هر زمانی هرگونه اختلاف نظر میان مسوولان، قابلیت تبدیل به یک بحران را دارد. این بحرانها البته در نتیجه تصمیمهای اقای خامنهای و بیاثر کردن نهادی انتخابی رخ داده و ایشان اکنون مجبور است در وسط میدان سیاست حضور داشته باشد و کنترل پنهانی در این شرایط، دیگر موثر نخواهد بود. او مجبور است که اکنون تا زمان انتخابات در جزییترین موارد در فضای سیاسی هم دخالت کند تا کنترل اوضاع را در دست داشته باشد و کارگزار مطمئنتری از احمدینژاد را جایگزین کند. توجه کنیم که آنچه اقای خامنهای درباره طرح سئوال با عنوان «دشمن شاد کن» از آن نام برده، فرع قضیه است. اصل آن است که بعد از انتخابات ریاستجمهوری گذشته، فضایی در کشور حاکم شده که فضایی امنیتی است. بر این اساس فضا باید آنقدر بسته و امنیتی باشد که مشکلی در کشور به وجود نیاید. حتی حداقلیترین شکل رقابت در میان نیروهای خودی، میتواند کنترل اوضاع را از دست حاکمیت خارج کند”.
این مسالهای است که مورد تایید علیاکبر موسویخویینی، نماینده مجلس ششم هم قرار میگیرد. او با اشاره به اینکه سخنان اخیر خامنهای، به نوعی نشانه از میان رفتن کارکرد مجلس در جمهوری اسلامی است، میگوید: “این مساله شاید به نوعی، به رخ کشیدن اقتدار آقای خامنهای در مقابل مجلس و دولت است. ایشان با اشاره به اینکه طرح سوال تا الان خوب بوده، اما بعد از این خوب نیست، اشاره میکند تا الان هم این کارها، با ایما و اشارههای ایشان میدان در اختیار عدهای قرار گرفته تا کاری انجام دهند و تمام تحولات را رصد میکند”.
دبیرکل سابق سازمان ادوار تحکیم وحدت ادامه میدهد: “با کاری که انجام شده، به اصطلاح عامیانه، میگویند که اکنون گوشی هم دست آقای احمدینژاد آمده است که اگر آقای خامنهای وارد قضیه نشود، طولی نخواهد کشید که مجلس وی را برکنار خواهد کرد. از نظر آقای خامنهای،احمدینژاد الان باید قدر وی را بداند و مطمئن باشد که سرنوشتش به اشاره او بند است و اگر این حمایت برداشته شود، به راحتی کنار خواهد رفت. انتظار خامنهای این است که احمدینژاد متوجه شود افرادی که اکنون به این شکل برای برکناری او تلاش میکنند، در صورت موفقیت، چه برخوردی با خود او و اطرافیانش خواهند داشت. الان هم آقای خامنهای رفتار احمدینژاد را رصد میکند و انتظار دارد که این چند ماه به خیر بگذرد. اینکه چطور احمدینژاد دولت را تمام کند یا «خون به دل» ایشان بکند، احتمالا باعث این خواهد شد که درباره نحوه و شکل برخورد با احمدینژاد و اطرافیانش پس از پایان دوره، تصمیمگیری شود”.
این نماینده مجلس ششم، درباره دلایل مخالفت رهبر جمهوریاسلامی با طرح سئوال از احمدینژاد یا برکناری وی، میگوید: “این مساله چندین دلیل مختلف دارد. اول آنکه اگر ایشان این مساله را بپذیرند، درواقع قبول شکستی سهمگین است در مقابل تمام کسانی که در این چند سال در مقابل خود قرار دادهاند و از بحث جنبش و اصلاحطلبها و… که بگذریم، به افرادی مثل اقای هاشمی میرسیم که رابطهشان با هم دوستی قدیمی توصیف میشد. از طرفی ایشان در مقابل افکار عمومی هم قرار خواهد گرفت که هم تقلب در انتخابات را انکار کرده، هم به شدت از احمدینژاد حمایت کردند. نکته دوم این است که ایشان چند پروژه دیگر را باید طراحی کنند و برای آن نیاز به آرامش در کشور دارند. یکی مسایل اقتصادی کشور است، دیگری مساله هسته ای که باید به آن فکر کند و شاید بخواهد توافقی در این زمینه انجام دهد. اگر قرار است چنین توافقی انجام شود، نیاز به آرامش در کشور و همکاری دولت دارند. چون اگر دولت زخمی شود – حتی در صورت عدم برکناری – ممکن است بخواهد کار را خراب و در این زمینه سنگاندازی کند. مساله بعدی هم، بحث انتخابات آینده است. تا پیش از عید و سه ماه باقیمانده، ایشان آرامشی میخواهد که بتوانند هم از اتفاقی مشابه آنچه در جنبش سبز رخ داد جلوگیری کنند و هم فردی را روی کار بیاورند که از نظر آنها مانند احمدینژاد تو زرد از آب درنیاید. فردی که از ابتدا مطیع باشد و درگیری ایجاد نکند. این پروژه مهمی است که برای تصمیمگیری و اجرای آن، نیز به آرامش در کشور است”.
رضا علیجانی، عضو شورای فعالان ملی مذهبی، نیز نظری مشابه دارد. او دلیل رفتار رهبر جمهوریاسلامی را چنین شرح میدهد: “در خصوص محتوا، سیاستی که رهبری در پیش گرفته، روشن است. یعنی حفظ آقای احمدی نژاد تا آخردوره و بعد برکناری خود به خودی او در پایان دوره، که سیاست کمهزینهتری ارزیابی میشود. این سیاستی است که از سال دوم دوره دوم آقای احمدینژاد درپیش گرفته شده است. بر این اساس سوال از احمدینژاد فایدهای برای طرف مقابل ندارد”.
علیجانی البته معتقد است که احمدینژاد و اطرافیانش شکست خورده هستند و خود آنها نیز این شکست را پذیرفتهاند: “احمدینژاد به احساس شکست رسیده است و میداند که خود به خود حذف خواهد شد. به نظر من ماههاست که احمدینژاد این شکست را پذیرفته، اما مایل است که این شکست را خفیفتر کند، گرچه او و اطرافیانش امیدی به تغییر اساسی در این نتیجه ندارند. در دو سال گذشته جناح مقابل، یعنی جناح بیت رهبری، شاخکهای اقتصادی، تبلیغاتی و رسانهای این جریان را زده، شاخکهای ارتباطی با روحانیون را زده و تنها چند نفر از عناصر باقی ماندهاند. آقای احمدینژاد هم اکنون روی بیرحم سیاست در ایران را دیده و عکسالعملهایش هم عکسالعملهای ناشی از همین شکست است. فردی با ویژگیهای احمدینژاد و در این وضعیت، غیرقابل پیشبینی هم خواهد بود. شنیده شده که در جلسات خصوصی، برخی از طرفداران احمدینژآد در مجلس، گفتهاند که ترس ما از این است که او وارد حریمهای ممنوعه شود. پیش از این هم احمدینژاد در چندین مورد به صورت اشاره به سپاه و جناح مقابل اشاره کرده است. بنابراین سئوال از احمدینژاد حرکتی است که بیش از فایده، هزینه خواهد داشت”.
علیجانی اما درباره اینکه چرا حکم حکومتی در فضای عمومی و بدین شکل اعلام شده، میگوید: “ شکل مساله یک مقدار به التهاب فضای سیاسی بر میگردد. هم در بیت رهبری و هم در مجلس طیف های مختلفی وجود دارند و هر کدام هم در این کشمکشها، صحبتهای آقای خامنهای را به نفع خود تفسیر می کنند. ضمن اینکه پیغامها را هم نمیپذیرند. یعنی سطح منازعه و مخالفت عصبی با احمدی نژاد ـ که به نظر من خیلی هم عقلانی نیست ـ در حدی بود که آقای خامنهای تشخیص داد که باید کمی بلندتر صحبت کند… تمرد از رهبری در جمهوری اسلامی باب شده؛ مثلا امروز ایشان می گویند که سران قوا با یکدیگر کاری نداشته باشند، فردا دو تن از سران قوا به هم میپرند. این نشان میدهد که اتوریته آقای خامنهای شکسته شده است”.
اما چه شده که چنین اتفاقی رخ داده؟ علیجانی میگوید: “این به نظر من ناشی از تقلب انتخاباتی است. یعنی شکستن هیمنه آقای خامنهای در مرحله اول در نگاه اقای احمدی نژاد به این دلیل است که هر دو می دانند در سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد و تقدس دیگر وجود ندارد. به این ترتیب احمدی نژاد بی بصیرتی رهبری را هم آشکار کرد. از طرفی زمزمه های نارضایتی از رهبری – گرچه نه به صورت علنی، ولی در پشت صحنه وجود دارد. من خبر موثق شنیدهام که نامههای آقای نوریزاد روی میز نمایندگان مجلس گذاشته میشد و برخی نمایندگان آنها را به یکدیگر میدادند و میگفتند که به مسایل خوبی اشاره کرده است. سمت و سوی نامههای آقای نوری زاد هم مشخص است. بر این اساس من فکر می کنم خود این نشانگر این است که اتوریته رهبری کاهش یافته است. یک پدر یا مادر گاهی با تذکر مواردی را به بچههای خود میگوید، گاهی با تحکم و گاهی با تشر و فریاد. اقای خامنهای اکنون به این مرحله تشر و فریاد رسیده و من این صدای بلند را این گونه تفسیر می کنم”.