این هفته پای صحبت یاسر خاسب، کارگردان جوانی نشسته ایم که با نمایش “هدیه مرموز” در سالن کارگاه نمایش تئاتر شهر به حضور دارد. جوان با استعدادی که تاکنون برای اجرای نمایش های خود به کشورهای متعددی سفر و علاقمندان ویژه ای را برای خود دست و پا کرده است.
امکانات مکانیکی کمی داریم
آقای خاسب در مورد چگونگی شکل گیری نمایش “هدیه مرموز”بگویید.
این نمایش حاصل اتودهای کلاس های بازیگری من در دوران تحصیلات دانشگاهی است. سوژه این نمایش در ذهن من وجود داشت و برای کلاس های پانتومیم و حرکت آن را اجرا می کردم. اساتید و دوستانم برای شکل گیری این نمایش مرا بسیار تشویق و راهنمایی می کردند. داستان این گونه است که فردی با ساختن یک عروسک و تعلیم و تربیت آن به شکل یک انسان، در نهایت خود گرفتار او می شود و به دست عروسک کشته می شود. البته داستان ممکن است کمی کلیشه ای باشد ولی در عمل سعی داشتم که با شیوه ای نو در عروسک گردانی و رفلکس های بدنی با کار برخورد کنم.
تحصیلات شما آکادمیک است؟
بله. من فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه آزاد تنکابن و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده هنرومعماری هستم.
در نمایش از کم ترین ابزار برای انتقال مفاهیم استفاده کرده اید.آیا از ابتدا این گونه بود یا اینکه به تدریج و طی تمرینات متفاوت به این شیوه رسیدید؟
خیر. یکی از ویژگی های نمایش های تلفیقی پانتومیم و عروسک در وجود حداقل وسایل در صحنه است. بازیگر یا اجرا کننده بیشتر تلاش می کند تا تخیل مخاطب خود را برانگیزاند. درنمایش من فقط از یک طناب و یک عروسک بهره می برم. ضمن اینکه در نمایش خودم لزومی برای استفاده از وسایل دیگر نمی دیدم.
در پایان نمایش تماشاگر با پیامی روبرو می شود که تکنولوژی بر انسان چیرگی دارد و این قدرت صنعت است که انسان را به دست خود به نابودی می کشاند.
بله. کاملا درست است.منظور من هم همین بود. به نظر با وجود اختراعات متعدد انسان در زمان حال و اتفاقاتی که در آینده رخ خواهد داد همین تخیلات انسان او را به اسارت تکنولوژی درمی آورد. چه بسا امروز هم شاهد همین رخداد هستیم. این مسئله را قبل ترهم مطرح کرده اند. دانشمندان و جامعه شناسان، روانشناسان وتحلیل گران متعدد. حتی چاپلین در فیلم عصر جدید خود به زیبایی و ظرافت به این نکته اشاره می کند.
نمایش های بدنی و حرکات شما بر عروسک بزرگی که در طول اجرا دردست تان است بسیار حساب شده و مسلط برگزار می شود. برای رسیدن به چنین قابلیتی در طول روز چه میزانی به تمرین می پردازید؟
معمولا به طور میانگین روزانه دو ساعت تلاش می کنم. دو ساعت تمرین بدن همراه با موسیقی که بر تصویرسازی های ذهنی کمک شایان توجهی می کند.
این نمایش را در کشورهای دیگر هم اجرا کرده اید. برخورد مخاطبان خارجی با نمایش شما چگونه بود؟
بله دربرزیل، ایتالیا، فرانسه، هلن دو…اجرا کرده ام. اول بار نمایش مرا در تهران یک گروه هلندی دیدند و برای اجرا به کشورشان دعوت کردند. این آغازی شد برای سفرهای برون مرزی بیشتر. در آلمان این نمایش بسیار مورد توجه قرار گرفت و بیشترین تبلیغات در آن کشور برای نمایشم شد. جاهای دیگر هم خوب بود. هم تماشاگران ایرانی و هم خارجی کار را دوست داشتند. خوشبختانه با توجه به شیوه اجرایی مشکلی به لحاظ مفهومی و زبانی نداشتیم و اغلب کار را درک می کردند.
آیا دراجراهای خارج از کشور به لحاظ کیفی نمایش تان فرقی هم کرد؟
من درایران برای تهیه یک قرقره جهت اجرا دردسرهای زیادی کشیدم(می خندد)اما مثلا در هلند وقتی این را تعریف کردم همه برایشان عجیب بود.واقعا عجیب هم هست.زیرا امکانات آنها با ما اصلا قابل قیاس نیست.همه امکانات آنها برای من به شکل دیجیتالی رخ داد حال آنکه مادرایران امکانات مکانیکی ساده و پیش پا افتاده را هم به سختی داریم.
از نظر قراردادهای مالی با آنها مشکل نداشتی؟
خیر.اصلا.این مسئله برای آنها خیلی وقت است که جا افتاده و کارشان را خوب بلدند.
چند اجرا درایران رفته ای؟
قبل از مجموعه تئاترشهر درشهرستان های زیادی کار را اجرا کردم ولی اغلب دوستان درپرداخت های مالی کم لطفی کردند و فقط خستگی بر تن من ماند.
چند نفر درگروه به شما کمک می کنند؟
در اجراها سعی می کنم زیاد شلوغ نکنم. من و همسرم با هم همه کارها را انجام می دهیم. طراحی لباس، عروسک، نورپردازی، گریم و صحنه را خودمان جمع و جور می کنیم.
آیا همسرتان هم تئاتر خوانده اند؟
خیر. اما درک بسیار بالایی از شرایط تمرین و اجرا دارد و درهمه کارها مشاور و مشوق من است.
قرار است همچنان در این شیوه کار کنی؟
پانتومیم و نمایش عروسکی از علایق اصلی من است و دوست دارم بیشتر در این ژانر مشغول باشم.