بدستور بالا ممنوع شدم

بهروز کاظمی
بهروز کاظمی

» مصاحبه اختصاصی با حسین زمان

صدا :  ترانه دخترکم کجاست، درپنجمین سال جان باختن ندا آقاسلطان  در فضای مجازی منتشر و باااستقبال گسترده روبرو شد. “ هنرروز” به همین مناسبت با حسین زمان خواننده ترانه گفت و گو کرده است.

 

فعالیت شمارا ممنوع کرده اند؟ چه کسانی و چرا؟ حالا چگونه صدای خود را به مردم می‎رسانید؟

من حدود ده سال است که هم کارهایم از صدا و سیما غیر قابل پخش است و هم اجازه برگزاری کنسرت ندارم . دلیلش را بهتر است از کسانی بپرسید که دستور را صادر کرده اند . در صدا و سیما به دستور مستقیم آقایان علی لاریجانی و ضرغامی کارهای من ممنوع الپخش شده و منع صدور مجوز اجرای زنده را هم مسئولین موسیقی وزارت ارشاد باید پاسخگو باشند . من از ایشان پرسیده ام و آخرین جواب این بوده که از بالا به ما دستور داده اند . به نظر میرسد این همان بالایی است که قدرتش فراتر از مسئولین قوه مجریه میباشد زیرا بنا به گفته جناب آقای مرادخانی ، معاون هنری وزارت ارشاد با وجود تلاش‎هایی که کرده اند نتوانسته‎اند مشکل من را حل نمایند .

از یک سال پیش تصمیم گرفتم ترانه هایم را از طریق فضای مجازی منتشر نمایم که البته با توجه به هزینه بالا کار ساده‎ای نبوده ولی تلاشم را کرده‎ام . 

ترانه «دخترکم کجاست» در پنجمین سال جان باختن ندا منتشر شد. تولد این ترانه به چه شکل بود و آیا پیش از این هم دراین باره کوششی کرده بودید؟

این ترانه یک سال پیش تولید شد و تصمیم گرفتم آن را به مناسبت سالگرد جان باختن ندای عزیز منتشر نمایم و به همین دلیل مدتی در انتشار آن وقفه افتاد. این ترانه را دوست خوبم بابک صحرایی در همان روزهای به خون نشستن بسیاری از جوانان عزیز وطن سروده بود و البته بطور خاص برای ندا آقا سلطان و من وقتی شعر را شنیدم تصمیم به کار بر روی این ترانه گرفتم. من طی یک سال گذشته ترانه‎هایی را نیز به منظور هم نوایی با عشاق در بند تولید کردم که اولین آنها ترانه “ زندونی ” بود .

 

چرا ازمیان همه جان باختگان ندا؟

ندا یک نمونه است و یک سمبل است برای دخترکان مظلوم و مغضوب این مرز و بوم . ترانه‎سرا در همان روزهای اول پس از کشته شدن مظلومانه ندا این ترانه را سروده بود و من نیز آن را به یاد همه دخترانی چون ندا خواندم و به شکلی سمبلیک آن را به ندا آقا سلطان تقدیم نمودم . قطعا ما نداهای زیادی در کشورمان داشته ایم که همگی برایمان بزرگ و عزیزند.

 

حتمافیلم لحظه جان دادن ندا را دیده اید. چرا این فیلم اینقدر تاثیر گذار است؟

واقعیت های تلخ همیشه تاثیر گذارند بخصوص وقتی مبین مظلومیت انسانهای بیگناهی باشند که قربانی خشم و غضب و بیعدالتی طالبانی شده باشند . دیدن صحنه جان دادن یک دختر جوان که تنها گناهش اعتراضی آرام بوده برای هر انسانی دردناک است .

 

به نظر شما با کشتن ندا، جنبش سبز هم کشته شد؟

هیچ تفکری، هیچ اندیشه ای و هیچ باوری قابل حذف نیست و اندیشه را نمی‎توان کشت و در خاک دفن نمود. تمام جنبش های مبتنی بر تفکر و اندیشه ماندگارند و با کشته شدن صاحبان اندیشه از بین نمی‎روند. این واقعیت را تاریخ به اثبات رسانده . شاید این فریاد ها در گلو حبس شده باشند ولی از بین نرفته اند . حرکت های حق طلبانه مردم به فرد متکی نیست و نباید باشد و قطعا به نابودی ظلم ختم خواهد شد .

 

وظیفه هنرمندان برای زنده نگه داشتن حوادثی مانند جان دادن ندا چیست؟ هنرمندان ما به این وظیفه عمل می کنند؟

هنرمند باید صدای مظلومیت مردم باشد . هنرمندان جایگاه خود را به اعتبار مردم به دست آورده اند و نباید لحظه ای خود را از مردم جدا بدانند . هنرمندان موظفند در جهت آگاه شدن وآگاهی بخشی گام بردارند و هنرشان را در همین راستا بکار گیرند در غیر این صورت نام هنرمند شایسته ایشان نیست . متاسفانه باید بگویم در حرکت های مردمی نقش هنرمندان بسیار کمرنگ بوده و جز عده ای قلیل بقیه به وظیفه خود عمل نکرده اند و بعضا تبدیل به عروسک خیمه شب بازی نیز شده اند .

 

فضای هنری و اجتماعی را چگونه می بینید؟ به کجا می رویم؟

تا زمانی که هنر و هنرمندان ما مستقل نباشند ، تا زمانی که تیغ سانسور بالای سر محصولات هنری باشد ، تا زمانی که ابزار اشاعه هنر و انتشار محصولات هنری در دست صدا و سیمای حکومتی و غیر مردمی باشد ، تا وقتی هنر متعهد مورد بی مهری شدید قرار داشته باشد و هنرمندان مسئول ومتعهد محصور ومغضوب صاحبان قدرت باشند ، هنر مهجور وهنرمند مظلوم خواهد بود . فضای هنری ما هم اکنون فضای تیره و تاری است که باید به فریاد آن رسید . به لحاظ اجتماعی نیز وضعیت روشن است در جامعه ای که حرمت هنرمندان نگاه داشته نشود قطعا در عرصه های دیگر اجتماعی نیز تعادل و توازن وجود نخواهد داشت . در جامعه ای که پاسخ حق طلبی وحق گویی حصر و زندان و تبعید است و حاکمیت هیچ انتقادی را بر نمیتابد فضا برای تنفس بسیار سنگین میباشد . اگر مردم نسبت به سرنوشتشان حساس نباشند و هر کس وظیفه اصلی خود را به گردن دیگری بیاندازد قطعا به نا کجا آباد خواهیم رفت ولی اگر همه یکصدا و یکدل ، دست در دست هم به فکر آینده مان باشیم و برای رسیدن به آرمانهای خود در تلاش باشیم کسی نمی‎تواند از رسیدن به مطلوب‎مان ما را منحرف نماید و هیچ قدرتی توان مقابله با اراده مردم را نخواهد داشت .