خستگی ناپذیر در ایجاد دموکراسی

نویسنده

akbarganji604.jpg


کلود لوسک

اکبر گنجی، روزنامه نگار ایرانی در ماه مارس 2006 از زندان اوین آزاد شد. او از آن تاریخ تاکنون در اروپا و امریکا به ‏مبارزات خود ادامه داده و در این مدت با اندیشمندان و فیلسوفان بسیاری دیدار کرده است.‏

این روزنامه نگار ایرانی چند ساعت قبل از دریافت جایزه آزادی جان هامفری از سوی سازمان “حقوق و دموکراسی” در کانادا ‏اظهار داشت: “من همیشه برای تحقق دموکراسی و رعایت همه جانبه حقوق بشر در جامعه مدنی مبارزه کرده ام و این گونه فعالیت ‏ها تنها در کشورهای دیکتاتوری به عنوان جرم تلقی می شود.“‏

آقای گنجی برای توصیف حکومت آیت الله ها ترجیح می دهد از واژه “دیکتاتوری” استفاده کند تا “استبدادی”. او در این خصوص ‏می گوید: “این یک دیکتاتوری کلاسیک است. حکومت نمی تواند به مانند موسولینی، هیتلر یا استالین به سرکوب و ایجاد خفقان ‏دست یازد. جامعه ایران تغییر کرده و تحمیل تنها یک عقیده غیرممکن شده.“‏

گنجی در ادامه می گوید: “حتی اگر طی سال های اخیر محدودیت هایی در زمینه آزادی بیان تحمیل شده باشد، ولی می توان عقاید ‏مخالفان در ایران را شنید. با ارسال دورنما، استفاده از اینترنت و تلفن و همچنین راه اندازی هزاران وبلاگ می توان این عقاید را ‏شنید.“‏

اکبر گنجی در اوایل سال 2000 پس از شرکت در کنفرانس برلین که پیرامون وضعیت سیاسی ایران برگزار شده بود، به دلیل ‏ارتکاب چندین جرم به ده سال زندان محکوم گردید. یک سال بعد، محکومیت او به شش ماه تقلیل یافت و سپس به دلیل مطرح شدن ‏اتهامات جدید به شش سال زندان محکوم گردید؛ او مقالاتی به چاپ رساند که در آنها رییس جمهور رفسنجانی و دیگر اعضای ‏روحانیت محافظه کار را به دست داشتن در قتل مخالفان سیاسی محکوم کرده بود. ‏

آقای گنجی در زمان حبس خود به مدت 2 ماه اعتصاب غذا کرد. احتمالاً دلیل آزادی او انجام درخواست های بسیار از سوی ‏رهبران سیاسی و سازمان هایی مانند گزارشگران بدون مرز بوده است، زیرا مسؤولان زندان از طولانی تر شدن مدت حبس او ‏خبر داده بودند. روزنامه لو دووار، در کنار دیگر مطبوعات، کلیه حمایت ها و مبارزات سازمان گزارشگران بدون مرز را پوشش ‏داد. آقای گنجی از زمان آزادی خود، همواره در زمینه ایجاد دموکراسی، رعایت حقوق بشر در ایران و مخالفت با مداخله نظامی ‏علیه کشورش تلاش کرده است. او در ادامه می گوید: “من سعی ام بر این است که بر دو موضوع اول یعنی ایجاد دموکراسی و ‏رعایت حقوق بشر متمرکز شوم.“‏

او می افزاید: “البته اولویت باید در جلوگیری از وقوع جنگ باشد. از این دیدگاه، ایران باید غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.” از ‏نظر او، راه حل این است که خاورمیانه را به یک منطقه غیراتمی تبدیل کنیم: “در شرایطی که هند، پاکستان، روسیه و اسراییل ‏مقادیر هنگفتی از جنگ افزارهای هسته ای را در اختیار دارند، کاملاً طبیعی است اگر کشورهای دیگر منطقه نیز در این راه گام ‏بردارند.“‏

آقای گنجی رد دعوت خود به کاخ سفید را تا حدودی به دلیل نیات جنگ طلبانه رییس جمهور بوش می داند. او می گوید: “من مایل ‏نبودم که خود را به عنوان نماینده مخالفان ایرانی نشان دهم. من تنها یک عضو کوچک از جنبش روشنفکران مخالف با دیکتاتوری ‏هستم.“‏

اکبر گنجی معتقد است که در ایران یک جنبش بسیار قوی مردمی برای ایجاد دموکراسی وجود دارد. او می افزاید: “مشکل این ‏است که این جنبش متحد نیست و رهبری منسجمی ندارد.” به ویژه اینکه نظام برسر قدرت که به لطف درآمد نفتی بسیار قدرتمند ‏شده به خود اجازه می دهد این جنبش را نادیده بگیرد و ریشه های آن را قطع کند.‏

اکبر گنجی راه چاره برای پیش بردن نهضت دموکراسی خواهی و رعایت حقوق بشر را در “نافرمانی مدنی” می بیند.‏

این نویسنده قبول دارد که در جوانی در سپاه پاسداران فعالیت می کرده، ولی داشتن هرگونه ارتباط با سرویس های اطلاعاتی را ‏تکذیب می کند و این گونه اتهامات را “دروغ”ی بیش نمی داند. ‏

او در این رابطه می افزاید: “من یکی از اعضای سپاه پاسداران بودم، ولی هرگز در خشونت ها دست نداشته ام. در آن زمان تنها ‏‏19 سال داشتم و به هیچ وجه در موضع قدرت نبودم.” ‏

منبع: لو دووار، 21 نوامبر

مترجم: علی جواهری