ده روز به انتخابات

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

این سخنگوی شورای نگهبان هم موجود بامزه ای است. تا دیروز معلوم شد بیش از 2000 نفر رد ‏صلاحیت شده اند، یک روز اعلام می کنند که 4500 نفر تائید صلاحیت شدند، روز دیگر اعلام ‏می کند بیش از 4000 هزار نفر تائید صلاحیت شدند، یک روز اعلام می کنند بیش از صد نفر ‏علاوه بر 4400 نفر تائید صلاحیت شدند، روز دیگر اعلام می کنند 800 نفر در تهران تائید ‏صلاحیت شدند، روز بعد می گویند 3600 نفر علاوه بر تهران تائید صلاحیت شدند. فعلا هر روز ‏داریم همان خبر دیروزی را به شکلی جدید می شنویم.‏

اصلاح طلبان با سه لیست انتخاباتی وارد انتخابات تهران شدند که این سه لیست تقریبا در 27 ‏مورد از 30 مورد شبیه هم است، اصولگرایان هم با یک لیست انتخاباتی وارد شدند که در همان ‏یک لیست ده تا سی نفر متفاوت هستند. فعلا مهم ترین موضوع این است که هنوز لیست نهایی ‏نامزدها اعلام نشده، مردم هم می دانند که انتخابات حتما ده روز دیگر برگزار می شود. دولت هم ‏از همه می خواهد در انتخابات شرکت کنند، اصولگرایان هم پیش بینی کردند که انتخابات را می ‏برند، اصلاح طلبان هم در انتخابات شرکت می کنند ولی معلوم نیست به کی می خواهند رای ‏بدهند. مطابق معمول همه چیز در وقت اضافه اتفاق می افتد. البته برای ما به عنوان یک ایرانی ‏خیلی هم فرق نمی کند، وقتی ما برای تصمیم گرفتن در مورد سرنوشت مان به ده دقیقه وقت نیاز ‏داریم، در هر حال فرقی نمی کند، اگر دو سال هم فرصت داشته باشیم در همان ده دقیقه آخر ‏تصمیم می گیریم. ‏

همان اشتباه همیشگی ‏

البته ما که مومن نیستیم، آنها هم مار نیستند، ولی نمی دانم چند بار باید یک اتفاق بیفتد تا به این ‏نتیجه برسیم که همان اتفاق خواهد افتاد؟ اصلاح طلبان که در چند انتخابات قبلی یا عملا انتخابات ‏را تحریم کرده بودند یا اینکه فکر کرده بودند بالاخره یک طوری می شود و بعدا به این نتیجه ‏رسیدند که کار اشتباهی کردند، باز هم دارند همان اشتباه قبلی را می کنند. چرا فکر نمی کنند که ‏اگر می توانند ده نفر را به مجلس بفرستند، همان ده تا را باید محکم نگه دارند. البته « شورای ‏فعالان ملی مذهبی اعلام عدم شرکت در انتخابات را کردند» باز هم بهتر از تحریم کردن است. ‏البته بگویم که من خودم عمیقا طرفدار تحریم هستم، ولی واقعیت این است که این کار از نظر ‏عقلانی درست نیست. چند دلیل هم دارم که به نظرم روی آنها فکر کنید بهتر است تا روی آنها ‏فکر نکنید.‏

اول: اگر انتخابات را تحریم نکنیم، حدود 53 درصد در انتخابات شرکت می کنند، اما اگر ‏انتخابات را تحریم کنیم، احتمالا 51 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت می کنند، با این ‏وجود ما معتقدیم که 90 درصد مردم مثل ما فکر می کنند، البته فقط ما اینطوری نیستیم، کسی که ‏‏20 درصد رای می آورد هم عملا معتقد است 90 درصد مردم طرفدارش هستند، کسی هم که 2 ‏درصد طرفدار دارد فکر می کند 90 درصد مردم طرفدارش هستند. اشکال تحریم این است که ‏معلوم می شود چند درصد طرفدار ما هستند، به همین دلیل برای جلوگیری از افسردگی سیاسی ‏بهتر است تحریم نکنیم.‏

دوم: ما در هر حال معتقدیم انتخابات با تقلب برگزار می شود. در انتخابات احمدی نژاد که اصلاح ‏طلبان آن را برگزار کردند و شورای نگهبان دست اصولگرایان بود و اصولگرایان پای صندوق ‏ها بودند، هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان این انتخابات میمون و مبارک را تقلبی می دانستند. ‏نکته این که رئیس قوه مجریه و رئیس قوه مقننه هر دو معتقد بودند انتخابات با بداخلاقی برگزار ‏شده است. ما که در هر حال حتی اگر انتخاب بشویم هم معتقدیم که انتخابات با تقلب برگزار می ‏شود، این چه کاری است در انتخاباتی که با تقلب برگزار می شود تحریم می کنیم؟ فقط انتخاباتی ‏را می شود تحریم کرد که مطمئن باشیم برگزاری آن با سلامت صورت می گیرد، چون اگر ‏انتخابات سالم نباشد ما چطور می خواهیم اثبات کنیم که تحریم ما اثر داشته است؟ ‏

سوم: اگر به فرض انتخابات تحریم شود و با یک فرض دشوار دیگر دولت اعلام کند که مثلا 60 ‏درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند( که مطمئنیم که دولت این کار را نمی کند) تازه می توانیم ‏ثابت کنیم مردم در انتخابات به دلیل تحریم مورد نظر ما شرکت نکردند، در این صورت می ‏توانیم بگوئیم که حکومت مشروعیت قانونی ندارد. یعنی همین چیزی که همین حالا هم بدون دلیل ‏و آمار می گوئیم در آن شرایط با دلیل می گوئیم، ما که در هر حال چنین اعتقادی داریم، پس چرا ‏بیخودی خودمان را آزار می دهیم؟ ‏

چهارم: هیچ کس در این تردیدی ندارد که انتخابات احمدی نژاد با کمترین حضور مردمی و با ‏بیشترین تحریم پس از انقلاب برگزار شد و طبعا به همین دلیل دولت احمدی نژاد باید کمترین ‏مشروعیت را داشته باشد، کمترین قدرت را داشته باشد و در جهان کمترین پذیرش را داشته باشد، ‏در حالی که دولت احمدی نژاد بیشترین قدرت را دارد، در تمام دنیا هم تا به حال هیچ رئیس ‏جمهوری به اندازه احمدی نژاد نماینده ایران نبوده است. حتی بچه های پنج ساله آمریکای لاتین هم ‏اسم رئیس جمهور ایران را می دانند و او را با انگشت نشان می دهند و می گویند « ماحموت ‏ماحموت» اگر قرار است تحریم کنیم اما دولت مشروعیت بیشتری پیدا کند، بیخودی چرا خودمان ‏را سبک می کنیم.‏

پنحم: ما اگر انتخابات را تحریم نکنیم و انتخابات با حضور گسترده مردم برگزار شود، حکومت ‏در هر حال اعلام می کند که آخرین انتخابات پرشورترین انتخابات بود. اگر هم انتخابات را تحریم ‏کنیم و مردم در انتخابات شرکت نکنند باز هم حکومت اعلام می کند انتخابات با شور فراوان ‏برگزار شد، ما که می دانیم در هر حال حکومت همین را اعلام می کند. ‏

ششم: قبلا پنج انتخابات را تحریم کردیم نتیجه اش را دیدیم، حداقل به آنچه دیدیم اعتماد کنیم. البته ‏نکته مهم این است که هر ایرانی معتقد است این دفعه فرق می کند، و البته در آن پنج بار هم به ‏همین موضوع معتقد بودیم.‏

قطعنامه سوم

قطعنامه سوم هم طبق معمول تصویب شد، می شود گفت گیجم. از شنیدن خبری که یقین داشتم ‏اتفاق می افتد تعجب کردم. به نتایج زیر رسیدم

یا حکومت ایران خیلی دیوانه است.‏

یا همه دنیا خیلی احمق اند.‏

یا حکومت ایران فکر می کند همه دنیا خیلی احمق اند.‏

یا همه دنیا فکر می کنند حکومت ایران خیلی دیوانه است.‏

یا دنیا عوض شده است و ما خبر نداریم.‏

یا ایران عوض نشده است و دنیا هنوز این را نمی داند.‏

دیکتاتوری مسرت بخش و دیکتاتوری معمولی

احمدی نژاد در جریان بازدید از عراق گفت « عراق بدون دیکتاتور مسرت بخش است.» آگاهان ‏سایر موارد را چنین اعلام کردند

‏1) در ایران دیکتاتوری ربطی با مسرت ندارد‏

‏2) ما نمی دانیم دیکتاتوری یعنی چه

‏3) دیکتاتور یکی بود و آهن هم مرد.‏

‏4) ما به زور اثبات می کنیم دیکتاتور نیستیم و هر کسی هم بگوید دیکتاتور هستیم پدرش را در ‏می آوریم.‏

‏5) ما معتقدیم که آمریکا نمی تواند با تانک به عراق دموکراسی بیاورد، و در همین حال معتقدیم ‏که آمدن آمریکا به عراق باعث شد وضع مسرت بخشی غیر دیکتاتوری ایجاد شود.‏

بنده مسوول آن نخواهم بود

رئیس جمهور پس از تصویب لایحه بودجه گفت « دولت مسوول گرانی های سال آینده نخواهد ‏بود.» رئیس جمهور در حالی این نظر را داد که در سالهای قبلی هم هرگز قبول نکرده بود ‏مسوول گرانی است.‏

مسوول گرانی های امسال دولت قبلی بود

مسوول گرانی یک سال قبل دار و دسته هاشمی رفسنجانی بودند

مسوول گرانی های دو سال قبل هم به گفته رئیس جمهور مطبوعات و خبرنگاران بودند.‏

‏ ‏