مدتی است که روزنامه کیهان، روی کشف جدید خود کار می کند: این که دولت هلند، از طریق کمک به پروژه های رسانه ای، مبلغ 15 میلیون یورو به “براندازی” حکومت جمهوری اسلامی اختصاص داده است.
پیش از هر چیز، شدت مغشوش بودن اطلاعات ارائه شده در به اصطلاح “افشاگری های” کیهان، بسیار حیرت انگیز است. انگار که در موسساتی “افشاگر” از این قبیل، دو – سه نفر پیدا نمی شوند که زبان خارجی بدانند و حداقل، برای کسب اطلاعات صحیح، اندکی اطلاعات جمع کنند. من کسی هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشی، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادی از ایرانیانی که بعدا خود، به دلیل مقاومت دولت های هلند و ایران با پروژه تلویزیونی شان، امکان استفاده از بودجه15 میلیونی را نیافتند، پی گیر تصویب این بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه های مختلف و از جمله با “روز” در میان گذاشته ام و این را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی “روز” تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پیش از تخصیص بودجه 15 میلیونی، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندی [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
اما جالب است که نشریاتی چون کیهان، گویی تازه متوجه بودجه فوق، که ما دو سال است از آن سخن می گوییم، شده اند، و با شتابزدگی و با استناد با اطلاعاتی کاملاً مخدوش - آن قدر مخدوش که تقریبا هر آنچه ناکنون راجع به من “اطلاع رسانی” کرده اند نادرست بوده و حتی بعضا اسم من را در “افشاگری” هایشان به اشتباه نوشته اند - به “افشای” پروژه های هلندی پرداخته اند. “افشاگری” های که مشخصاً از زمان دستگیری فعالان جنبش زنان شدت یافته و برای پرونده سازی برای زنان و دخترانی که هیچ خواسته ای جز بازنگری در قوانین کشورشان در جهت حقوق مساوی با مردان نداشته اند به کار گرفته شده، و جهت گیری کلی آنها، نابودی جامعه مدنی در ایران بوده است.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازمانی چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتی در بسیاری از موارد در خلاف سیاست های احزاب حاکم است. در صدد این نیز نیستم تا راجع به این بحث کنم که در جهان امروز، ارزش هایی چون حقوق بشر، ارزش هایی اند که فعالیت برای آنها به مرزهای کشورها محدود نمی شود، و به همین دلیل، به همان علت که در هلند یا ایران، سازمان ها، رسانه ها و فعالان مختلف، رفتار دولت آمریکا در ابوغریب یا گوانتانامو را محکوم می کنند، نقض حقوق بشر توسط دولت ایران هم اعتراضات جهانی را بر می انگیزد، چون حمایت از حقوق بشر یک وظیفه فراملی شده است. حتی این قصد را هم ندارم تا از جریاناتی که روزنامه هایی چون کیهان تریبون آنهاست بپرسم که با روش هایشان – که کارنامه ایران را در مورد حقوق بشر سنگین تر و تنش میان این کشور با جامعه بین المللی را عمیق تر می کنند – به منافع مردم ایران خدمت می کنند یا منافع طرفداران منزوی شدن ایران در جامعه جهانی؟…
ولی من با وجود آن که طرح تمامی پرسش های فوق را از گردانندگان رسانه هایی چون کیهان بی فایده می بینم، کماکان طرح یک سوال مهم را در ارتباط با تبلیغات رسانه ای اخیر آنها ضروری می دانم: اگر دولت هلند مستقیماً یا از طریق سازمان های غیر دولتی، در حال تدارک “براندازی” حکومت ایران است، چرا این حکومت از حق مشروع و قانونی خود برای برخورد با دولتی که در حال توطئه امنیتی علیه آن است استفاده نمی کند؟ اساساً، چرا دولت ایران، باید به روابط خود با دولتی که عملیات براندازی آن را هدایت می نماید ادامه دهد و چرا با آن قطع رابطه نمی کند؟
در همین ارتباط، مشخصا سوال مهم تری نیز در ارتباط با رویکرد رسانه هایی از قبیل کیهان مطرح می شود: اگر این رسانه ها “غیرت ملی” و دغدغه امنیت کشور را دارند، چرا به وزارت خارجه ایران، به خاطر این همه “ضعف” در مقابل دولت های برندازی چون هلند اعتراض نمی کنند؟ آیا اگر دولت های دیگر دنیا هم مدارکی دال بر حمایت ایران از گروه های برانداز در قلمرو خود داشته باشد، دست روی دست خواهند گذاشت؟
گردانندگان کیهان و امثال آن، پاسخ سوالات فوق را به خوبی می دانند. مسوولان دولتی ایران (صحبت از مسوولان دولت آقای احمدی نژاد است که کیهان، خود را کاملاً خادم آن می داند) هیچ دلیل و مدرکی دال بر “ضد امنیتی” یا “براندازانه” بودن پروژه های هلندی در ایران ندارند. به همین دلیل هم هست که با وجود تمام جنجال آفرینی های رسانه های تندرو، وزارت خارجه ایران هیچ حرکتی که ناشی از تمایل به ورود به بازی های تبلیغاتی این رسانه ها باشد از خود نشان نداده است.
فراموش نباید کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه های هلندی، حتی سفیر هلند را به وزارت خارجه ایران احضار نکرده است. این نکته، در عرف دیپلماتیک جهانی، خود به خوبی گویای این وافعیت است که ادعاهای رسانه های حکومتی خاص در تهران، تا چه حد می تواند جدی گرفته شود.