افزایش نارضایتی در تهران

نویسنده

‏‏tehran759.jpg

استفان بوسار

جمهوری اسلامی علیرغم منابع عظیم هیدروکربن در شرایط سختی گرفتار شده و تورم به وجود آمده باعث گردیده تا طبقه محروم ‏جامعه بیش از پیش در تنگنا قرار گیرد. ‏

مهدی قدیمی، 62 ساله، در دکان فرش فروشی خود در بازار تهران پذیرایمان می شود. او با نگاهی نوستالژیک به پدر خود اشاره ‏می کند که قبل از انقلاب تولیدی پارچه خود در اراک را ترک کرده و به تهران آمده. او با اشاره به اینکه سالهاست تخته های فرش ‏در دکانش خاک می خورند و تعداد ارباب رجوع بسیار کاهش یافته می گوید: “من تجارت فرش را با ایتالیا، آلمان و امریکا شروع ‏کردم، ولی امروز وضعیت اقتصادی در این کشورها به مانند گذشته نیست و علاوه بر آن، تحریم های بسیاری علیه ایران اعمال ‏شده. من نسبت به این موضوع کاملاً بدبین ام، مگر اینکه انگلستان از دخالت در امور ایران دست بکشد و امریکا هم مجدداً به مانند ‏گذشته رفتار کند.” انگلستان؟ به نظر می رسد که مهدی قدیمی در اشاره به دوره مورد نظر اشتباه کرده. لندن مدتهاست که علم خود ‏را از جمهوری اسلامی خارج کرده. ‏

گویا اظهارات ستیزه جویانه رییس جمهور محمود احمدی نژاد علیه اسراییل و یهودیان چندان بر ذهنیت این دکان دار تأثیر نداشته ‏است. اما مهدی قدیمی می گوید: “امیدوارم که یهودیان بازگردند. آنها کاسب های خوبی هستند. نقش آنها قبل از انقلاب بسیار ‏پررنگ بود و اگر روزی نمی آمدند، بازار کساد بود.” او قصد بازنشسته کردن خود را ندارد و همچنان به فروش فرش هایی که ‏اکثراً در ایران بافته شده اند مشغول است. ولی او ادویه تند نیز از کره جنوبی و ژاپن وارد می کند و با حالتی طعنه آمیز می گوید: ‏‏”البته این عمامه ها از انگلستان وارد شده اند.“‏

پرس و جو از بازاری ها همیشه برای پی بردن به روح اقتصادی کشور مفید است. برخی از آنان معتقدند که تهران به لطف کسب و ‏کار آنها همچنان به عنوان پایتخت باقی مانده، وگرنه تاکنون شهر دیگری مانند تبریز، اصفهان یا شیراز به عنوان پایتخت انتخاب ‏شده بود. از زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، شخصیت فوق محافظه کار، بی شک شاهد افزایش قابل توجهی در فروش ‏بازار بوده ایم؛ تا جایی که طی سال جاری در حدود 6 درصد افزایش یافته، ولی این میزان بیش از هر چیز بر اساس مصارف ‏خانگی که از این پس بسیار ناچیز خواهد بود محاسبه شده است. طی یک سال اخیر قیمت ها به شکلی بی رویه افزایش داشته؛ به ‏عنوان مثال اکنون اجاره یک آپارتمان 140 متری کمتر از 2000 دلار تقریباً غیرممکن شده. قیمت مواد شوینده و برنج نیز به ‏ترتیب 250 و 300 درصد افزایش داشته است. ‏

ایمان فهیمی در دانشگاه مریلند در ایالات متحده تحصیل می کند. او پنج سال پیش ایران را ترک کرده، ولی هر از گاهی بازمی ‏گردد. او با صراحت می گوید: “سرمایه گذاری در زمینه ای غیر از مسکن با شکست مواجه خواهد شد. تا چند سال پیش برای ‏خرید یک قطعه زمین تا 3000 دلار کفایت می کرد، ولی امروز قیمت همان زمین به 250 هزار دلار رسیده.” او در ادامه می ‏افزاید: “اشتباه شاه در این بود که می خواست کشور را مدرنیزه و غربی کند، ولی متأسفانه اختلافات فرهنگی را محاسبه نکرده ‏بود.“‏

قیمت هر کیلو گوشت تقریباً 15 دلار است و برای طبقه زیرمتوسط جامعه به یک ماده غذایی غیرقابل خرید تبدیل شده. این یکی از ‏مشکلات بزرگ ایران است که طبقه محروم درآمد بسیار ناچیزی دارد و طبقه مرفه از هرگونه امکاناتی برخوردار است. در محله ‏مرفه نشین الهیه، صاحب یک فروشگاه لوازم ورزشی دریایی از وضعیت فروش بسیار راضی و خشنود است و قصد بزرگ کردن ‏فروشگاه را دارد. او می گوید: “ما یک سال پیش این فروشگاه را باز کردیم و جت اسکی، تخته موج و قایق می فروشیم. گاهی ‏قیمت قایق ها به 350 هزار دلار نیز می رسد. فروش بسیار رضایت بخشی داریم.” ‏

یک دیپلمات اروپایی که در تهران مستقر است در خصوص اختلاف طبقاتی در ایران می گوید: “زمانی که شاهد گشایش ایران به ‏سوی جامعه بین الملل باشیم، قبل از هر چیز به یک مصالحه و آشتی در سطح ملی نیاز است. مطمئناً بدون یک تلاش جمعی چنین ‏مصالحه ای امکان پذیر نخواهد بود.” تناقضی که در این خصوص وجود دارد چیست؟ علیرغم تورم 25 درصدی که برخی آن را ‏بیش از 30 درصد برآورد می کنند، تعداد فست فودها و فروشگاه های صوتی تصویری روز به روز افزایش می یابد. امین، یک ‏دامپزشک ایرانی که بین تهران و تورنتو در تردد است، در تهران از هر عمل آب مروارید که روی سگ ها انجام می دهد 150 ‏دلار دریافت می کند، درحالی که همین عمل در کانادا 1500 دلار عاید او خواهد کرد. او می گوید: “در ایران بسیار به ندرت می ‏توان سگی را در خیابان دید. طبق قانون اسلام، این حیوان نجس محسوب می شود و به همین دلیل سلامت آنها را چندان جدی نمی ‏گیرند.“‏

در قبال گلایه های مردم، تدابیری که توسط رییس جمهور احمدی نژاد به دلیل نادیده گرفتن وعده های انتخاباتی اتخاذ می شوند، باز ‏هم خشم بیشتری را دامن می زنند. اقتصاد ایران که به میزان 80 درصد دولتی شده موجب قطع یارانه ها گردیده. این عدم ‏تخصیص یارانه حوزه های مختلفی را در برمی گیرد: برق، مسکن، مواد غذایی، بذر کشاورزی. پیش بینی می شود که اصلاحات ‏فعلی به افزایش ارزش افزوده و مالیات های مختلف منتهی خواهد شد. ‏

اکنون جمهوری اسلامی به لطف درآمدهای نفتی موفق شده بدهی های خارجی خود را به 24 میلیارد دلار محدود کند. ازسوی ‏دیگر، قطع برق در تابستان امسال بسیار افزایش یافته و گاهی تا چهار ساعت ادامه می یابد. برخی از مغازه داران، به ویژه قنادی ‏ها، با مشکل روبرو شده اند. بمب ساعتی دیگری که در ایران شنیده می شود، معضل بیکاری است که میزان آن در میان جوانان ‏زیر 25 سال به 30 درصد می رسد. ‏

ایمان فهیمی دراین رابطه می گوید: “در ایران والدین تا قبل از ازدواج فرزندان شان به آنها کمک مالی می کنند و اگر چنین کمکی ‏از سوی آنها تأمین نشود، از نظر اجتماعی وجهه خوبی ندارد. جوانان نیز با حقوق زیر 200 دلار راضی به کار نمی شوند. در ‏ایران کنترل 30 درصد مسایل به عهده خودمان است و 70 درصد باقیمانده از دست ما خارج است.” ‏

منبع: لوتان، 9 ژوئیه ‏

مترجم: علی جواهری