غدیر به جای حجتیه

نویسنده

khazali.jpg

محبوبه نیک‌نهاد

اعضای هیات رئیسه فراکسیونی که تحت عنوان “غدیر” با هدایت ابوالقاسم خزعلی در مجلس هشتم تشکیل شده، ‏دیروز به طور رسمی معرفی شدند. یک روز قبل از آن هم اعلام شده بود که رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی به ‏بنیاد غدیر که خزعلی دبیرکل آن است، پیوسته و عضو هیئت امنای آن شده است. اتفاقاتی که ناظران سیاسی را به ‏بررسی علل تحرکات ناگهانی سیاسی آیت الله خزعلی و پشت پرده این تحرکات واداشته است.‏

بنیاد غدیر که خزعلی دبیرکل آن است، از ابتدای تشکیل مجلس هشتم، تدارک تشکیل فراکسیونی را در این مجلس ‏دید که با 20 نماینده آغاز به کار کرد؛ اما با حمایت‌های علی لاریجانی و نیز برقراری برخی ارتباط‌های بیرونی، ‏هم‌اکنون طبق ادعای مدیرعامل بنیاد غدیر، بیش از 250 نماینده در آن عضویت دارند که در بین آنها نام ‏نمایندگانی از اهل سنت و اقلیت‌های مذهبی هم به چشم می‌خورد!‏

در واقع ایت الله خزعلی پس از آنکه توانست حسن ملک‌محمدی، مدیرعامل بنیاد غدیر را از حوزه انتخابیه دامغان ‏راهی مجلس هشتم کند، بر تلاش‌هایش برای افزایش نفوذ خود در مجلس افزود و اولین جلسه این فراکسیون را نیز ‏یک روز پیش از آغاز رسمی فعالیت مجلس در روز هفتم خرداد ماه سال جاری، با حضور علی لاریجانی و ‏هاشمی سرپرست وقت وزارت کشور تشکیل داد؛ فراکسیونی که معلوم نبود قرار است به این سرعت گسترش یابد.‏

جالب اینکه ملک‌محمدی که مدیرعامل بنیاد غدیر و سخنگوی فراکسیون غدیر در مجلس است، دیروز همزمان با ‏معرفی اعضای هیات مدیره این فراکسیون و یک روز پس از عضویت رئیس دفتر رهبر در این بنیاد، اعلام کرد ‏که اعضای این فراکسیون دو هفته بعد هم با محمود احمدی‌نژاددیدار خواهند کرد.‏

‎ ‎جریانی با نفوذ کم‌سابقه‎ ‎

هرچند محور فعالیت این فراکسیون، ترویج اندیشه امام علی و بزرگداشت حادثه غدیر اعلام شده، اما خزعلی در ‏زمان اعلام موجودیت این فراکسیون با طرح این شعار که “غدیر یک روز تاریخی نیست، یک جریان فکری است” ‏ـ شعاری که از سوی برخی نمایندگان دیگر از جمله لاریجانی هم تکرار شد ـ مشخص کرد که هدفش از تأسیس ‏این فراکسیون، بیش از آنکه مذهبی باشد، سیاسی است.‏

لاریجانی نیز تاکنون با حضور در تمام سه جلسه این فراکسیون، حمایت قاطع خود را از تشکیل فراکسیون تحت ‏

نفوذ خزعلی در مجلس هشتم ابراز داشته است؛ این در حالی است که احمد جنتی و احمد خاتمی، دبیر و عضو ‏فعلی شورای نگهبان هم در روند فعال کردن جریان تحت نفوذ خزعلی، آشکارا و به طور فعال با وی همراهی ‏می‌کنند.‏

خزعلی همچنین با جذب افراد شاخص اصولگرا همچون محمدنبی حبیبی، دبیرکل مؤتلفه (که او را قائم‌مقام خود ‏در بنیاد غدیر کرده)، ابوترابی، نایب‌رئیس مجلس و بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی، توانسته موقعیت و ‏نفوذ جریان خود را گسترش دهد. جریان وی همچنین حسن بیادی را به عنوان رابط خود در شورای شهر تهران ‏برگزیده‌ و پیش از انتصاب علی کردان به عنوان وزیر کشور نیز، موسی‌پور معاون این وزارتخانه را به عنوان ‏رابط خود تعیین کرده بودند.‏

معرفی غلامحسین الهام به عنوان رابط بنیاد غدیر در دولت و اعلام عضویت محمدی گلپایگانی رئیس دفتر ‏رهبری در هیئت امنای این بنیاد نیز نشانه‌های دیگری است که حساسیت سیاسی تحرکات اخیر خزعلی را بیشتر ‏می‌کند. در این باره کافی است تنها به این نکته توجه شود که اگر در حال حاضر ریاست فراکسیون اصولگرایان ‏با علی لاریجانی رئیس مجلس است، ریاست فراکسیون غدیر هم با ابوترابی نایب‌رئیس مجلس است و البته تعداد ‏اعضای این دومی از فراکسیون رسمی اکثریت هم بیشتر است!‏

بدین ترتیب این سؤال مطرح می‌شود که هدف از تشکیل این فراکسیون، آن هم با تدارک کم‌سابقه و تشکیل جلسات ‏پرتعداد با نمایندگان طیف‌های مختلف مجلس، چیست؟ این سؤال خصوصا از آن لحاظ پراهمیت می‌شود که سوابق ‏تشکیلاتی خزعلی و حضور وی در رأس انجمن منحل شده‌ی حجتیه، نوعی شکاف با دیدگاه مذهبی حاکم بر انقلاب ‏اسلامی و قرائت خاصی از مهدویت را نشان می دهد؛ قرائتی که احمدی‌نژاد و برخی اعضای دولت او هم سعی ‏در ترویج آن دارند.‏

‎ ‎از انجمن حجتیه تا بنیاد غدیر‎ ‎

ابوالقاسم خزعلی که از روحانیون شاخص محافظه‌کار جمهوری اسلامی است و پیش از این عضو فقهای شورای ‏نگهبان بوده، در محافل سیاسی به عنوان تنها عضو بلندپایه ای که از تشکیلات موسوم به “انجمن حجتیه” باقی ‏مانده، شناخته می‌شود.‏

این گروه که حدود نیم قرن پیش با هدف ترویج مهدویت و مقابله با بهائیت تشکیل شد، سه سال پس از پیروزی ‏انقلاب اسلامی، به دنبال انتقاد شدید بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، منحل و آیت‌الله حلبی رئیس آن نیز تا سال 1376 ‏که درگذشت، از عرصه‌های اجتماعی مطرود شد.‏

اما خزعلی که تا پیش از انحلال انجمن حجتیه، همه‌جا خود را “رابط امام و انجمن” معرفی می‌کرد، پس از آن ‏مقطع تنها عضو شناخته شده و بلندپایه انجمن حجتیه مهدویه بود که در نهادهای جمهوری اسلامی جای پایی برای ‏خود باز کرد و برای دو دوره به عضویت شورای نگهبان هم رسید.‏

وی پس از خروج از این شورا، به عنوان دبیرکل “بنیاد غدیر” که با حمایت آیت الله خامنه ای، رهبر فعلی نظام ‏تشکیل شده است، به فعالیت‌های خود ادامه داد. این بنیاد که در سالهای گذشته به فعالیت‌های محدود اجتماعی و ‏اقتصادی مشغول بود، در سه سال اخیر پس از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد توسعه یافته و حتی سهم قابل توجهی ‏را هم در بودجه رسمی کشور به خود اختصاص داده است.‏

‎ ‎نفوذ حجتیه در نظام؟‎ ‎

خزعلی علاقه زیادی به گسترش پایگاه‌های بنیاد غدیر دارد؛ به طوری که طبق گزارش منتشر شده توسط این ‏بنیاد، تاکنون در 15 وزارتخانه، 40 نهاد و 20 کشور دنیا، دفاتر بنیاد غدیر راه‌اندازی شده است. وی افراد زیادی ‏را به عنوان مرتبط و مبلغ بنیاد غدیر جذب کرده و به شیوه سابق انجمن حجتیه، آنها را در چارچوب یک تشکیلات ‏نیمه مخفی سامان داده است.‏

پیروان خزعلی به مرتبطین این بنیاد عناوینی نظیریاور، حامی و … می‌دهند تا حس تشکیلاتی را در آنها تقویت ‏کنند. انجمن حجتیه که در مقاطعی از فعالیت خود، به خاطر تضاد با انقلابیون در حال مبارزه با رژیم شاه، از ‏حمایت دستگاه امنیتی ساواک برخورداربود، هیچ‌گاه ساختار تشکیلاتی خود را علنی نکرده و همیشه در نگاه ‏ناظران از چهره‌ای مخفی برخوردار بوده است.‏

شاید به همین علت است که تاکنون با وجود ادعاهای متعددی که از سوی نیروهای جناح خط امام علیه بخش‌هایی ‏از محافظه‌کاران مبنی بر گرایش آنها به انجمن حجتیه یا تفکرات حجتیه‌ای مطرح شده، آنها هرگز نتوانسته‌اند ‏مصادیقی از این اتهامات ارائه دهند و یا فعالان و رهبران انجمن حجتیه را معرفی کنند.‏

در چنین وضعیتی، تحرکات سیاسی- تشکیلاتی فردی همچون خزعلی که نام وی بارها در پرونده های کلان فساد ‏اقتصادی نیز مطرح شده،می‌تواند در صحنه سیاسی و در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری، بسیار حساسیت ‏برانگیز باشد.‏

ابوالقاسم خزعلی تنها کسی است که هرگز تعلق خود به انجمن حجتیه را انکار نکرده است؛ از این رو تشکیل یک ‏فراکسیون گسترده پارلمانی از سوی وی، گسترش شدید فعالیت بنیاد تحت ریاست او، طرح شعار جریان فکری او ‏در این فراکسیون و درخواست رئیس مجلس هشتم برای فعال شدن این فراکسیون در برقراری ارتباط بین ‏کمیسیون‌های مجلس با حلقه‌های فکری بیرون از مجلس، در مجموع از دید ناظران سیاسی، نشانه‌هایی از بروز یک ‏جریان مخفی تلقی شده که می‌تواند مصداق نفوذ انجمن حجتیه در ساختار نظام اسلامی باشد.‏