صف شکواییه برای احمد جنتی

آرش سیگارچی
آرش سیگارچی

‏”من همین‌جا می‌گویم اگر کسانی از طرف من حق‌شان ضایع شده، اول مراجعه کنند. اگر بتوانم حق‌شان را به آنها ‏بازمی‌گردانم، اگر نه حلالم کنند و بعد هم همه همدیگر را حلال کنند.“‏

احمد جنتی، امام جمعه 82 ساله شهر تهران که از جمله دایمی ترین اعضای شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری ‏اسلامی ایران است روز جمعه هرچند با گفتن جملات فوق، سعی کرد برای خود پیشینه مناسبی برای “سفر آخرت” ‏فراهم کند اما گویا وی تصوری از اقدامات دو دهه اخیر خود ندارد که اینچنین حساب نشده از “بندگان خدا” می خواهد ‏اگر ظلمی دیده اند، به او مراجعه کنند. من در چند پرده برایتان از شاکیان احتمالی او می نویسم:‏

‎ ‎پرده اول:‏‎ ‎

او دبیر – بخوانید رییس – شورای نگهبان قانون اساسی است. براساس قانون اساسی شورای نگهبان قانون اساسی یک ‏شورای 12 نفره است که شش حقوقدان آن با معرفی رییس قوه قضاییه معرفی می شوند و شش فقیه آن را نیز مقام ‏رهبری بر می گزیند تا جز انتخاب حقوقدانان شورای نگهبان و البته صلاحیت اعتبارنامه خود نمایندگان، این شورا بر ‏همه مصوبات مجلس از دو حیث “اسلامی بودن” و “مطابقت با قانون اساسی” نظارت کند. ‏

آنچه در مورد این شورای نگهبان قابل توجه است، حضور تقریبا دایمی آیت الله احمد جنتی در آن است. این روحانی ‏اصفهانی از شورای اول تاکنون عضو آن بوده و در حالی همواره دبیری آن را بر عهده داشته که چه در شورای اول ‏افرادی چون آیت الله صانعی یا مهدوی کنی یا در شورای دوم مهدی خزعلی، محمدی گیلانی و امامی کاشانی، در ‏دوره سوم محمد یزدی و محمود شاهرودی حضور داشته اند. به همین دلیل نمی توان نقش احمد جنتی را در این شورا ‏نادیده گرفت و هر چند در دوران رهبری آیت الله خمینی این شورا در چند مجادله با مجلس و دولت وقت، همواره با ‏حکمیت آیت الله خمینی، بازنده نزاع ها بود اما در دوران بیست ساله رهبری آیت الله علی خامنه ای، این شورا انتقام آن ‏دوران ده ساله را گرفت چه آنکه این شورای 12 نفره در تمام چهار سال مجلس ششم و هشت سال دولت اصلاحات یک ‏تنه طرح ها و لوایح را برگشت زد تا اصلاح طلبان آنگونه از سوی مردم ناتوان تلقی شوند که رقبتی برای رای دادن به ‏آنها نباشد. ‏

باری، این شورای نگهبان بوده است که حرف آخر لوایح و طرح ها را زده است و به همین دلیل همه آنها که از قوانین ‏فعلی و گذشته ایران به زحمت افتادند می توانند شاکی آقای جنتی باشند. پانزده سال پیش که داشتن دستگاه ویدئو در خانه ‏جرم بود ـ که اینک جرم نیست -، بهروز، جوان تهرانی ساکن گیشا وقتی صدای پای ماموران را شنید آنقدر هل شد که ‏با دستگاه ویدئو از بالای بالکن به پایین پرید. جوانک سالهاست که بر روی ویلچر در شهر می چرخد و اینک ‏ویدئوهای بسیاری را در پشت ویترین مغازه ها می بیند اما چه افسوس که اینک حتی زبانش هم فلج است برای نوشتن ‏یک شکواییه. یا بنگرید به “فاطمه” دختر تنها نانوایی سنگکی شهریار که با همه امید خانواده را متقاعد کرد درس ‏بخواند اما وقتی هم فارغ التحصیل شد آنقدر مصوبه آمد که کسی استخدام نشود، که او مجبور شد با مدرک لیسانسش زن ‏یکی از شاطرهای نانوایی پدرش شود و اینک سه فرزند قد و نیم قد دارد که گاه برایشان مثنوی می خواند و البته هر ‏روز باید برای شوهر بیسوادش توضیح دهد که شعر چیست و به چه کار زندگی امروز می آید!‏

‎ ‎پرده دوم :‏‎ ‎

بخش دیگر اختیارات شورای نگهبان قانون اساسی، نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی است. در سه مجلس ‏ابتدای انقلاب هرچند برخی به خاطر نداشتن کتاب آسمانی –کمونیست ها و توده ای ها – رد صلاحیت شدند اما همزمان ‏با آغاز رهبری آیت الله خامنه ای، نظارت استصوابی قانون شد تا بسیاری که از یاران نظام بودند، صلاحیت شان تایید ‏نشود. حتی انتخابات مجلس ششم که در آن شاهد حضور خیلی از اصلاح طلبان بودیم، آنقدر انتخابات پر حاشیه ای بود ‏که بسیاری پشت خط رد صلاحیت ماندند. می خواهید نام ببرم ؟ ‏

اما ای کاش تحمل شورای نگهبان تا حد همان مجلس می ماند. اما احمد جنتی که بقولی “وقتی پیچ رادیو‎]‎ی مجلس ششم‏‎[‎‏ ‏را می‌چرخاندم و مذاکرات آن را می‌شنیدم، تنم می‌لرزید”، بارها در طول عمر مجلس ششم به خاطر تایید صلاحیت این ‏نمایندگان در برابر درگاه الهی “طلب مغفرت” کرد و همین او بود که وقتی کارزار مجلس هفتم فرارسید جملگی ‏نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم را نا لایق برای مجلس هفتم تشخیص داد. ‏

چهارسال با مجلس منتخبی گذشت و موسم انتخابات مجلس هشتم شش ماه پیش با یک داستان تکراری پایان گرفت و آن ‏همچنان ادامه این تکلمه انتخابات بود که رد صلاحیت، اجازه حضور همگان را در انتخابات نداد. رد صلاحیتی که ‏مسول آن تنها شورای نگهبان آقای جنتی بود. فکر می کنید همه این چند هزار نفری که بنا بر ملاحظه سیاسی آقای دبیر ‏وهمکارانش اعلام شد “اسلام” شان کامل نیست، “التزام” ندارند، “معاند”اند و هزار اما ی دیگر، می توانند شکایت به ‏حضرت احمد جنتی ببرند؟‏

‎ ‎پرده سوم:‏‎ ‎

شورای نگهبان قانون اساسی همچنین مسول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. آنها باید صلاحیت کاندیدا ها را ‏بررسی کنند و به همین دلیل، این شورا در انتخابات ریاست جمهوری همواره حق خود دانسته که مانع کاندیداتوری ‏بسیاری شود. فارغ از اینکه همه آنان که حق شان توسط این شورا نادیده شده و می توانند شاکی شخص آقای جنتی ‏باشند اما آنان که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری قربانی تقلبات شدند، نیز باید از جنتی به جنتی شکایت کنند. از ‏کروبی، معین و هاشمی و حتی قالیباف که یک شبه “برای حفظ نظام” با آن خواب معروف کروبی، احمدی نژاد به رتبه ‏دوم انتخابات در دور اول رسید و در دور دوم بر هاشمی برنده شد.‏

جنتی آنقدر در این انتخابات اعمال نظر کرد که حتی هاشمی رفسنجانی که به نوعی خود را قربانی می دید به دلیل ‏سابقه بی‌نتیجه‌ماندن شکایت‌ها به شورای نگهبان، اعلام کرد که در مورد مسایل انتخابات شکایت “به خدا” می برد. ‏راستی همه مردم هم می توانند شاکی باشند از انتصاب رییس جمهوری که سه سال و اندیست همه کار در بی ارزش ‏کردن ایران شان کرده و چنانکه رهبری هفته پیش گفته است، گویی قرار است چهارسال و اندی دیگر نیز بکند. ‏

‎ ‎پرده چهارم:‏‎ ‎

این پرده ها را اگر بخواهیم بشماریم بیشمار است اما پرده چهارم و آخر این یادداشت را به دو نفر اختصاص می دهم که ‏همه شاهد بودیم به آنها ظلم شد و شخص احمد جنتی در آن تاثیر بسزایی داشت.‏

نخست علیرضا رجایی، منتخب مردم تهران در مجلس ششم که ارتباط حداد عادل با رهبری و نزدیکی رجایی به طیف ‏ملی – مذهبی ها موجب شد شورای نگهبان با دستکاری در آرا، مانع رسیدن او به مجلس شود. هرچند حضور او در ‏مجلس بازی پر مانع مجلس اصلاحات را تغییر نمی داد اما این حقی بود که رجایی و همه کسانی که به او رای دادند ‏داشتند و شورای نگهبان آقای جنتی، مانع آن شد. ‏

غیر از رجایی، باید از یک تن دیگر بگوییم که در همان انتخابات مجلس به شکایت جنتی خانه نشین شد. سید مصطفی ‏تاج زاده که معاون عبدالله نوری و رییس ستاد انتخابات کشور بود، هرچند مجری انتخابات مجلس بود اما این شورای ‏نگهبان برای نشاندن حداد عادل در مجلس، مدعی تقلبات تاج زاده شد و به این ترتیب دادگاه تاج زاده را به انفصال از ‏خدمات دولتی محکوم کرد. در این میان هرچند همان زمان تاج زاده هم از جنتی به خاطر “ابطال آرای شهروندان” به ‏دادگاه شکایت برد و البته هنوز رسیدگی نشده، اما شاید اینک تاج زاده بتواند شکایت خود را به نزد احمد جنتی ببرد چه ‏آنکه این روحانی 82 ساله سخت در پی “بازگرداندن حق” است. ‏