دانیل ای ماریاکین
اگر فکر می کنید عقب نشستن ایران از درخواست خود برای کرسی حقوق بشر سازمان ملل، گامی در مسیر درست بود، بهتر است تجدیدنظر کنید.
تحت هیچ شرایطی، قرار گرفتن ایران در هر کدام از کرسی های کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نمی تواند منطقی باشد. قرار گرفتن این کشور در چنین جایگاهی، نمونه آشکار سپردن مراقبت گوسفندان به گله گرگ هاست. ظاهراً تعداد کافی از اعضای مجمع عمومی سازمان ملل نیز با این نظر موافق بودند و ایران از نامزدی خود صرفنظر کرد.
اما آن اقدام، تنها حرکت مضحک ایرانی ها نبود. ایران به جای نشستن بر کرسی کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، اکنون کرسی کمیسیون وضعیت زنان در سازمان ملل را در اختیار می گیرد. به ایران فرصت داده شده تا بر حقوق زنان در گرداگرد دنیا نظارت داشته باشد!
کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل یک کرسی چهارساله است که به زیر پا گذاشته شدن حقوق زنان می پردازد و به ملت ها برای پیشبرد برابری جنسی کمک می کند. این کمیسیون از 45 کشور با انتخاب دوره ای تشکیل شده و “منحصراً به تساوی جنسی و پیشرفت زنان اختصاص یافته است.”
بنابراین، ایران که قوانین جزایی آن اجازه می دهد زنان متهم به ارتکاب زنا تا گردن در خاک قرار داده شده و سپس با پرتاب سنگ کشته شوند، اکنون قرارست بر حقوق زنان نظارت داشته باشد.
ایران که تجاوز به همسر را قانونی می داند، اکنون بر نحوه رفتار سایر دولت ها بر زنان نظارت خواهد داشت.
ایران که بر اساس گزارش وزارت خارجه آمریکا در سال 2009، فعالان حقوق زن در اعتراضات علیه انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری سال 2009 را سرکوب کرده، اکنون قرار است به سایر کشورها برای دسترسی به تساوی جنسی کمک کند.
ایران که بر اساس تحقیق منتشر شده در سال 2008 از سوی وزارت خارجه ایالات متحده، کشوری است که در آن “52.7 درصد زنان در طول زندگی زناشویی خود مورد آزار فیزیکی قرار گرفته اند”، اکنون در نحوه برخورد با زنان در دنیا حرف برای گفتن خواهد داشت.
در ایران، حتی زنان بالغ برای ازدواج به اجازه پدر و یا دادگاه نیاز دارند و شهادت دو زن در داگاه مساوی با شهادت یک زن است. اخیراً یک روحانی اسلامگرا اعلام کرد بلایای طبیعی نظیر زلزله به دلیل پوشش نامناسب زنان رخ می دهند.
ایران برای اهداف سازمانی که به حقوق زنان اختصاص یافته، یک گزینه نامناسب است.
اکنون نهادی که فرشته نجات زنان در دنیاست، عضوی را در خود می بیند که بیش از نیمی از جمعیت خود را به شدت سرکوب می کند.
نهادهای ناظر حقوق بشر در دنیا در برابر بسیاری از کشورهای بی اعتنا به این حقوق، ساکت مانده اند. با ورود ایران به گروه زنان، باید انتظار ادامه چنین وضعیتی را داشته باشیم. ایران به طور همه جانبه و منظم، به سرکوب زنان دست می زند. و حالا زنان دنیا برای دریافت کمک باید چشم امید به ایران داشته باشند؟
رفتار ایران با زنان کشور با نحوه رفتار آن کشور با مردم در مجموع، همخوانی دارد.
چیزی به نام آزادی بیان در این کشور وجود ندارد. کسانی که جرأت سخن گفتن دربرابر رژیم ایران را پیدا می کنند، عموماً بازداشت می شوند، کتک می خورند و در وضعیت بدی در زندان نگهداری می شوند و یا اعدام می شوند. روزنامه نگاران به طور روزمره بازداشت می شوند. سپاه پاسداران، شبه نظامیان و پلیس به بازداشت فله ای معترضان صلح جوی ضد دولت دست می زنند.
ایران یکی از معدود کشورهای دنیاست که به اعدام کودکان و مجرمان نوجوان دست می زند، چیزی که قوانین بین المللی آن را منع می کند. ضمناً ایران دومین کشور دنیا با بیشترین تعداد احکام اجراشدۀ اعدام در هر سال است.
رژیم تهران دسترسی به اینترنت و تلویزیون های غیردولتی را به شدت محدود می کند، هیچگونه حقوقی را برای همجنسگرایان به رسمیت نمی شناسد و البته، عملاً در پی دستیابی به سلاح هسته ای است: یعنی بیشترین تهدید علیه حقوق بشر جهانی است.
فرشته نجات بلندپرواز حقوق زنان و حقوق بشر که رهبرش مصمم به پاک کردن اسرائیل از روی نقشه جهان است، و در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای گام برمی دارد، نقطه عطف خشونت و افراط گرایی است.
آیا ایران به هیچ صورتی پیشتاز حقوق زنان است؟ البته که نیست. ماباید این را بهتر بدانیم. هرچه اوضاع بیشتر تغییر می کند، آنها کمتر تغییر می کنند.
منبع: گلوبال پست- 7 مه 2010