پیروزی دموکرات ها؛ دلخوشی تازه تهران

امید معماریان
امید معماریان

po_memarian_01.jpg

یک روز بعد از پیروزی دموکراتها در انتخابات میاندوره ای مجلسین آمریکا، امامان جمعه و رسانه های حکومتی و هوادار دولت، در تبلیغاتی هماهنگ شکست جمهوری خواهان را پیروزی ایرانیان خوانده و با تمام نیرو به مانور بر آن مشغولند، اما ورای این تبلیغات کارشناسان سیاسی به بررسی اسناد و داده ها و از جمله خواست های دموکرات های آمریکا انگشت نهاده و می کوشند از آن میان استخراج کنند که آیا مساله ایران و تغییر حکومت و حمله نظامی به طور کلی از دستور حکومت آمریکا خارج می شود یا نه.

gates_b.jpg

در اولین واکنش به پیروزی دموکرات ها در انتخابات میاندوره ای آمریکا، روزنامه کیهان که معمولا نظر بالاترین تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی را منعکس می کند نوشت این پیروزی از نظر ما نه بدان دلیل مهم است که دموکرات ها فرقی با جمهوری خواهان دارند بلکه هر عاملی که جامعه آمریکا را فشل کند به سود ماست و اینک که دو حزب با یکدیگر درگیر خواهند شد فرصتی است برای نفس کشیدن دیگران.

در دومین روز رسانه ملی و امامان جمعه سرمشق دیگری را تکرار کردند. همان که رییس جمهور احمدی نژاد نیز در سخنرانی برای جوانان یاخچی آباد گفت این نتیجه نشان می دهد که مردم آمریکا هم به جان آمده اند و سیاست های جنگ طلبانه بوش شکست خورده است. اما حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان با عنوان “کابوی در آخر خط” برای هزارمین بار در سال های اخیر سقوط حکومت آمریکا را قطعی دانست و نوشته آن چه در انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا رخ داد فراتر از از محدوده دو حزب بود. به نظر وی تغییراتی که پیش از این به گونه ای کمرنگ در اسپانیا، ایتالیا و اخیراً در انگلیس، نشانه هایی از آن بروز کرده بود و در آمریکای لاتین علائم آشکارتر آن دیده می شود، حکایت از آن دارند که دوران سلطه «کابوی» های تندرو چه دموکرات و چه جمهوریخواه آن، بر جهان در حال طی شدن است و این یکی دیگر از صدها، بلکه هزاران نشانه عصر خمینی است. عصری که با ظهور خمینی کبیر آغاز شد.

در این میان کسانی مانند محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران از یاد بردند که دموکرات ها گرچه با حمله نظامی به ایران و گشودن جبهه نظامی تازه ای برای آمریکا قبل از حل ماجرای عراق مخالفند اما در امور مربوط به دموکراسی، مقابله با تروریستم و ناامنی بر جمهوری خواهان پیشی دارند. آقای امامی کاشانی گفت “در حزب جمهوریخواه بوش گوشها کر بود و صداها را نمی ‌شنید، آنها نه صدای دنیا را می ‌شنیدند و نه صدای مردم آمریکا را، در نهایت این بی ‌اعتناییها کار خود را کرد و حتی یک مشت الفاظ دروغین آنها مثل دموکراسی، مقابله با تروریسم و مقابله با نا امنی هم کاری برایشان نکرد”.

اما آن چه از دید کارشناسان سیاسی ایران و اروپا پنهان نبوده، تغییر وزیر دفاع و انتخاب رابرت گیتس به جای رونالد رامزفیلدست که باعث شده است بسیاری از نشریات جناح راست در ایران همین موضوع را نشانه پایان جنگ عراق و دوران جنگ طلبان دیده اند. امری که برای اثبات آن راهی دراز باید پیموده شود.

دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه دوم جمهوری اسلامی [در دولت بازرگان] در رابطه با همین تحلیل ها گفته است دولت آمریکا به همراه دولت های اروپایی در چهار موضوع با ایران اختلاف دارند که عبارتند از؛ فعالیت های هسته ای، نقض مستمر حقوق بشر، مخالفت با صلح خاورمیانه و حمایت از تروریسم. که این بین هر دو حزب مشترک است و آن ها مواضع مشترکی علیه ایران دارند.

دبیرکل نهضت آزادی که به علت سال های طولانی اقامت در آمریکا و فعالیت های سیاسی، با بافت و ترکیب سیاست خارجی آن کشور و عملکرد عوامل موثر در آن آشناست تاکید خود را بر گزارشی گذاشته که دو سال پیش شورای روابط خارجی آمریکا [ که گروهی فوق حزبی است و چند ماه پیش از روی الگوی آن نهادی به عنوان سیاست های راهبردی خارجی با عضویت چند وزیر با سابقه در ایران راه اندازی شد] به یک گروه 22 نفره سفارش داد تا زیر نظر برژینسکی[ دبیر شورای امنیت ملی دولت کارتر و درگیر در انقلاب ایران و گروگان گیری]، رابرت گیتس [ رییس سازمان سیا که افتضاح ایران – کنترا در دوران رونالد ریگان در زمان وی رخ داد] اوضاع ایران و راهکارهای بهتر ایالات متحده برای تعامل با تهران را بررسی کنند.

این گزارش [ که “روز” همراه شماره امروز خود آن را منعکس می کند تا خوانندگان علاقه مند و پی گیر بتوانند به این سند دسترسی داشته باشند ] در تهران ترجمه شده و در اختیار مقامات تصمیم گیرنده هست، از آن جهت در دو روز گذشته در تهران دست به دست می گردد که رابرت گیتس از جانب جورج بوش به عنوان جانشین رمزفیلد معرفی شده است. در گزارش هفتاد صفحه ای این گروه، مسائل ایران در ابعاد گوناگون با توجه به همان چهار موضوع مورد اختلاف بررسی شده و در نهایت به صورت توصیه های مشخصی برای تدوین کنندگان سیاست خارجی آمریکا در آمده است. گمان این که رابرت گیتس امکان خواهد داشت در وزارت دفاع خود گزارش مزبور را مو به مو به اجرا بگذارد گرچه بیش از اندازه خوش بینانه است اما سرخط روشنی است که از آن تهران می کوشد سیاست آینده آمریکا را اندازه گیری کنند و مهم تر از همه این که مطمئن شوند در دو سال باقی مانده جمهوری خواهان حرکت تندی علیه نظام جمهوری اسلامی به وقوع نخواهد پیوست. اما نکته مهم تر همان است که دکتر یزدی بر آن انگشت می نهد. هنوز معلوم نیست دموکرات ها که اکثریت هر دو مجلس را در اختیار گرفته اند بگذارند رابرت گیتس رییس سابق سیا و درگیر افتضاح ایران – کنترا به شغل مهم وزارت دفاع منصوب شود. چه بسا اینک بهترین موقع باشد که دموکرات ها آمدن و قدرت خود را به رخ افکارعمومی بکشانند و جای رمزفیلد را به شخصیتی آرام تر از گیتس بسپارند.

در گزارش گیتس – برژیتسکی، قطع کامل غنی سازی اورانیوم توسط ایران مورد تاکیدست اما به موازات آن ادامه ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر توسط روسیه، با شرط تحویل سوخت هسته ای توسط مسکو و برگشت زباله های آن مورد تایید گرفته است. تجدیدنظر در سیاست های فعلی آمریکا توصیه شده است، و تاکید شده که تلاش آمریکا برای سرنگونی رژیم ایران از راه حمله نظامی از خارج موفقیت آمیز نیست.

پرونده هسته ای

همزمان با اعلام ننیجه انتخابات میاندوره ای آمریکا، ایران سفر منوچهر متکی را به مسکو به هم زد و به جایش علی لاریجانی را که خود گفته همه کار پرونده هسته ای دست من است، به مسکو فرستاد که در عین حال با ولادیمیر پوتین هم دیداری کند که می تواند تحولی در روند پرونده هسته ای باشد.

اتخاذ ابتکار عمل گفت وگو بین روسیه وایران نیز در چنین شرایطی، برای استفاده از ظرفیت های تحولات اخیر، حائز اهمیت فراوانی به شمار می رود. مقامات ایرانی اتخاذ تصمیم نهایی و موافقت با هر پیشنهادی را طی ماه های گذشته تا پایان انتخابات آمریکا به تعویق انداختند تا پس ازمشخص شدن نتایج این انتخابات، گزینه ای که بیشترین منافع را به دنبال دارد و کمترین فشار سیاسی اقتصادی را به کشوروارد می کند، برگزینند با فرض این که مسکو هم با چنین روشی موافقت کامل دارد.

بعد از دیدار لاریجانی و پوتین، لاوروف وزیر امورخارجه روسیه اظهار امیدواری کرد که درجریان دیدار دورروزه لاریجانی از مسکو، بحران هسته ای ایران مسیر دیگری را بپیماید. در همین زمان بود که گفته شد طرح مشارکت روسیه در طرح غنی سازی اورانیوم هنوز روی میزست. همان طرحی که تاکنون بارها از روی میز به سبد رفته و باز با افزایش فشارهای آمریکا به روی میز بازگشته است. همزمان با این بازگشت که به نوعی پیروزی مسکو به حساب می آید که منتظر این فرصت مانده بود اعلام گردید که در پروژه بزرگ دیگری هم سهم مسکو پیش بینی شده است. طرح پروژه گاز ایران به پاکستان و هند که آمریکا با توافق هائی با دهلی آن را عملا بی حاصل کرد، بعد از دیدار وزیران انرژی هند و روسیه اعلام شد که با حضور روسیه بنیاد می گیرد و ایران هم موافقت دارد.

این همه باعث شد که در تهران کسانی جمله سه ماه قبل یک کارشناس مسائل ایران و آمریکا را به یاد آورند که گفته بود افتادن در تله مسکو دامی است که آمریکا برای تهران پهن کرده است. آیا سرانجام ایران با علم بر این که دام است ناگزیر شد به طرح تن بدهد.

هر چه هست هم پیروزی دموکرات ها و هم گفتگوهای لاریجانی در مسکو مقامات ایران را امیدوار تر و صدای آن ها را بلند تر کرد. فضای غالب می گوید هم امکان مذاکره با آمریکا و هم معامله با روسیه برای ایران بازست.