گفتگوی تهاجمی با ایران ‏

نویسنده

tahajomiiran.jpg

دنیس راس ‏

امروز به هرکجای خاورمیانه که نگاه کنید، ایران درحال تهدید منافع و آرایش سیاسی آمریکا است. ‏یکی از سفیران عرب اخیراً به من گفت ایرانی ها به رهبران اعراب می گویند آمریکا فواد سینیوره- ‏نخست وزیر لبنان- و میکائیل ساکاشویلی- رئیس جمهور گرجستان- را هنگام روبرو شدن با مشکل، ‏تنها وبه حال خود رها کرده است. اما در عوض، ایران همسایه نزدیک است و جائی هم نرفته است. ‏وقتی ایرانی ها سایه خود را الان همه جا پهن کرده اند، تجسم کنید اگر به قدرت هسته ای دست پیدا ‏کنند، اوضاع چطور خواهد شد. ‏

هنوز برای جلوگیری از دست یافتن ایران به بمب هسته ای دیر نشده است. واضح است ایران قدرت ‏هسته ای را هم برای منظور دفاعی و هم تهاجمی می خواهد. اما هنوز معلوم نیست که آیا آیت الله ‏خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ، همه چیز را فدای بدست آوردن تسلیحات هسته ای خواهد کرد یا ‏خیر. درواقع تاریخ نشان می دهد اگر دولت ایران احساس کند تحت فشار تهدیدهای خارجی قرار ‏گرفته، اقداماتش را محدود می کند. از سوی دیگر، هر وقت هم که بتواند، از شرایط استفاده می کند. ‏

برای مثال در سال 2003 و پس از آنکه آمریکا ظرف مدت کوتاهی بر ارتش عراق غلبه کرد- کاری ‏که ایران ظرف هشت سال از عهده انجام آن برنیامده بود، تهران فوراً با واشنگتن تماس گرفت و از ‏طریق سفارت سؤیس در تهران، پیشنهاد حل و فصل نگرانی های آمریکا درخصوص برنامه هسته ای ‏ایران و حمایت آن کشور از حزب الله و حماس را ارائه کرد. صادق خرازی، تنظیم کننده اصلی این ‏پیشنهاد سال گذشته گفت بیم و هراسی که نزد روحانیون ایران بوجود آمده بود، منجر به این تماس شد. ‏در نقطه مقابل، وقتی دولت آمریکا گزارش برآوردهای شورای امنیت ملی در خصوص معلق شدن ‏برنامه تسلیحاتی ایران را در سال گذشته منتشر کرد، محمود احمدی نژاد بلافاصله اعلام کرد ‏رویاروئی با آمریکا به نتیجه رسیده و آمریکائی ها عقب نشسته اند. ‏

ایران به پیگیری برنامه تسلیحات هسته ای ادامه داد زیرا دولت بوش نه فشار کافی بر ایران وارد کرد ‏و نه مشوق های لازم برای دست برداشتن آن کشور از فعالیت هایش را ارائه داد. تحریم های مصوب ‏سازمان ملل ظرف سه سال گذشته هم در وهله اول، صنایع هسته ای و موشکی ایران را هدف گرفته ‏است و نه گستره وسیع اقتصاد را. ضربه مستقیم به اقتصاد، ملاها را مجبور به تصمیم گیری می کند. ‏ایران صاحب اقتصاد به شدت ضربه پذیری است: آنها 43 درصد بنزین خود را وارد می کنند. صنایع ‏نفت و گاز ایران هم که منبع درآمد کلیدی دولت محسوب می شود و برای تأمین نیازهای جمعیت آن ‏کشور لازم است، به شدت محتاج سرمایه گذاری و دانش فنی است. تحریم های هوشمند می تواند به ‏رهبران ایران بهای گزاف عدم تغییر در رفتارشان را نشان بدهد.


راه دستیافتن به چنین فشاری، برداشتن تمرکز از روی سازمان ملل و توجه بیشتر به همکاری با ‏اروپائی ها، ژاپن، چین و عربستان سعودی است. هرچه واشنگتن تمایل بیشتری به تماس مستقیم با ‏ایران نشان دهد، کشورهای دیگر هم با افزایش فشارها راحت تر کنار می آیند. ضمناً اروپائی ها ‏نگرانند اگر از حجم روابط تجاری خود با ایران کم کنند، چین جای آنها را پر خواهد کرد. ‏دراینصورت، همراه کردن چینی ها می تواند این نگرانی را از بین ببرد. ‏

البته چماق های محکم باید با هویج های خوش طعم در توازن باشند. ما باید به شرط تغییر رفتار ایران، ‏که نه تنها مسأله هسته ای بلکه باید مشکل تروریسم را هم شامل شود، مشوق های سیاسی، اقتصادی و ‏امنیتی به آنها پیشنهاد کنیم. چماق به ایران نشان می دهد درصورت هسته ای شدن چه چیزهائی را از ‏دست می دهد، هویج هم به رهبران ایرانی نشان می دهد در صورت اصلاح رفتارشان، چه چیزهائی ‏به دست خواهند آورد. یک سیاستمدار هوشیار باید به اداره همزمان این دو موضوع بپردازد. لازم است ‏جلوی دو پیشامد ناگوار همین الان گرفته شود: کنار آمدن با ایران مجهز به سلاح هسته ای، و یا دست ‏زدن به اقدام نظامی در تلاش برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران.‏

منبع: نیوزویک- 29 نوامبر ‏