چند جرعه از یک چشمه تهران

نویسنده
نسرین تبریزی

» حکایت

 

درگذشت «مرتضی احمدی» انتهای عمرراویِ شیرین سخن ِ دورانی بود که دیگر باید آن را در نقاشی روی قلیان ها و کتاب های مانده در گنجه،سراغ گرفت.

دوران قصه و بزم ! شب های دراز و مادر بزرگ ! بنگاه های شادمانی و ظروفچی ها !

«مرتضی احمدی» راه ِطولانی این قرن ملتهب و سیاست زده را از راه سیلاب ها و رودهای فصلی طی نکرد. دل در گروی چشمه ای داشت که در یک حوض جمع می شد. او روی حوض زیباتر بود.

چند رباط سر ِراه ِ این خاطره را سرک می کشیم و چند جرعه از یک چشمه تهران قدیم بر می گیریم:

جلد آلبوم ترانه های روحوضی «مرتضی احمدی» که در اوایل دهه پنجاه توسط شرکت کاسپین، به مدیرین برادران طبیبیان، جمع آوری و منتشر شد.

توضیحات مرتضی احمدی درباره ی خاستگاه ترانه های روحوضی را بشنوید.

روحوضی ها و ضربی خوانی ها :ابتدای دهه ی بیست، رادیو یک ساله، «مرتضی احمدی» یکی از اولین هنرپیشگان آن بود. او که تا قبل از ورود به رادیو،در تماشاخانه ها برنامه اجرا می کرد، ناگهان با اجرای ترانه های ضربی، در فرم ِ «رو حوضی» در میان توده ی مردم شناخته و معروف شد. اجرای ترانه ی «گلپری جون» اوج این معروفیت بود. ترانه ای که ورد ِزبان عمومِ مردم شد. او در سالهای بعد، ترانه های بسیاری در همین مایه اجرا کرد. ترانه های معروفی چون « آبجی فوتینا»، «میخوای بکن، می خوای نکن !»،«الم شنگه»،«عذرا خانم»، «وقتی از هند اومدم » و…تنها چند نمونه از مجموعه ی ترانه های روحوضی است که بی شک این عنوان با نام «مرتضی احمدی » عجین شده است.

 

 

فصل ابتدایی فیلم موزیکال «حسن کچل» اثر «علی حاتمی » را با ضربی خوانی «مرتضی احمدی » وضرب نوازی «بیداریان» ببینید

پیش پرده ها و علی حاتمی: «علی حاتمی » ! او نیز دل در گروی قصه های مادربزرگ داشت. «حسن کچل » بهترین محل برای تعریف این قصه ها فلکوریک بود. عنوان بندی این فیلم، تماشاگران درگیر فیلم های هندی و فیلمفارسی هاو وسترن ها و گانگسترها، را مستیقما به دنیای کودکی خود می برد و صدای ِ «مرتضی احمدی » روی عنوان بندی این فیلم که پیش پرده می خواند، انتخاب محتوم « علی حاتمی » بود. فیلم «حسن کچل» مورد استقبال عموم قرار گرفت و صدای «مرتضی احمدی » که می خواند : « شهر ، شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره، از همه رنگه. شهر ، شهر فرنگه، تو دنیا هزار شهر قشنگه. شهرها رو ببین با گنبد و منار . شهر ها رو ببین با برج زنگدار…» همچنان و پس از گذشت سالها، نسل های بعد را نیز به ضیافت این قصه خوانی به سبک «علی حاتمی » می برد. همکاری این دو، دوسال بعدو در دیگر اثر موزیکال «علی حاتمی »، «باباشمل » نیز پی گرفته شد. این بار خود «مرتضی احمدی » در نقش پیش پرده خوان حاضر شد و چهره ی خود را برای سینما به یادگار گذاشت.

همایون، فروزان و فردین در نمایی از فیلم «باباشمل » اثر « علی حاتمی » - عنوان بندی فیلم با صدای «مرتضی احمدی» را ببینید.

 

 

قسمت هایی از کارتون «پینوکیو» را ببینید.

پینوکیو و «روباه مکار»: اما بی شک مهمترین جلوه ی به یادگار مانده از «مرتضی احمدی» ساخت شخصیت «روباه مکار » باصدای او بود.مجموعه ی کارتونی «پینوکیو » که سالها در آرشیو رادیو و تلویزیون خاک می خورد، اوایل انقلاب بیرون کشیده شد. هیچ متنی همراه این مجموعه نبود. «مرتضی احمدی» و همکارانش، «نادره سالار پور /پینوکیو»،«ناهید امیریان / جینا» و «کنعان کیانی / گربه نره» خود، گفت و گوهای روی متن را ساختند و با خلاقیت منحصربفردشان در بداهه گویی ها و دیالوگ های پس گردنی، از این مجموعه ی کارتونی،خاطره ای به یادماندنی برای چند نسل ساختند. «مرتضی احمدی» با آن ته لهجه رشتی در بده بستان هایش با «کنعان کیانی » هنوز می تواند قهقهه خنده ی آن نسل ها را بعد از گذشت سالها بلند کند.

 

 

«مرتضی احمدی» مردی از جنس قصه های مادربزرگ بود. قصه های شب یلدا ! قصه های شب های دراز و دورهم نشینی ! مادربزرگانی که بی قصه شده بودند، یک روز مانده به شب یلدا، دستان بی قصه ی خود را به سوی آسمان بالا بردند. «مرتضی احمدی » مرد قصه ها بود. قصه ساز بود. در شب یلدا پرواز کرد. مادر بزرگان حالا صاحب قصه ی تازه ای شده بودند. قصه ی مردی که در شب یلدا پرواز کرد. او تا صبح شب یلدا در آسمان بود. اما دوری از «طهرون» رانتوانست. او برگشته و میان ِ « توپخونه» نشسته است.

یادش گرامی!