آیا قربانی محکوم هم می شود؟

تقی رحمانی
تقی رحمانی

اگرحمله به بند ۳۵۰ اوین حساب شده است، پس برنامه پایان نیافته.این حمله برای مرعوب کردن زندانیان و اقشار مخالف حکومت و اختلاف انداختن میان دولت و حامیان جنبش سبز و حتی اختلاف میان فعالان سیاسی مدنی بر سر چگونه موضع گیری بر سر واقعه بوده است.

اما در میان این اهداف، هستند هدف هایی که مهم ترند.فراموش نمی توان کرد که راست افراطی انتظار چنین عکس العملی را از سوی رسانه ها و نهاد های گوناگون نداشت.اما این به معنی عقب نشینی جریان مزبور ازرفتارخود نیست. تجربه به این جریان می گوید که بعد از مرعوب سازی که تا درصدی ناکام مانده است، باید قدم بعدی را بر دارد.چرا که قربانی شکایت و داد از بی داد خواهد خواست،پس برای کنترل و خنثی سازی این داد خواهی باید نشان دهد که قربانی خود متهم اصلی بوده است. این مرحله را می توان محکوم کردن قربانی خواند که ابزار و روش خود را لازم دارد.

تدوین فیلم حادثه از سوی مسئول مربوطه را می شود به ادامه تدوین سناریوی محکوم کردن قربانی بسط داد. در این حالت روش هایی به کار گرفته می شود که عبارتند از:

۱- اعلام کشف ابزارو آلات برای حمله به ماموران.

۲- کشف وسایل غیر مجاز

۳- فشار برای اعتراف گرفتن از قربانیان برای اعلام مقصر بودن خود شان.در این مورد زندانیان در انفرادی بیشتر تحت فشار قرار می گیرند.

۴- بازجوئی و اعتراف گرفتن برای پرونده سازی به نام شورش در زندان از قربانیان.

۵- همراه کردن مقامات مربوطه در مورد تائید نظرات مسئولان زندان.

۶- فشار رسانه ای بر علیه زندانیان و اعلام هدایت ماجرا از خارج و رسانه های خارجی.

 

اما چه می توان کرد؟

بیگمان ملاقات روز دوشنبه به خانواده ها از روی ناچاری داده شده است تا جلوی بحران بیشتر را بگیرد. اما تاثیر این ملاقات برای راست افراطی بسیار منفی خواهد بود. و حتی کشمکش میان دولت و حکومت را بیشتر خواهد کرد. آنچه در سالن ملاقات رخ داد عمق سرکوب را نشان می دهد.حتی تاخیر بیانیه وزارت اطلاعات را هم در این راستا می توان تحلیل کرد.

در این میان خانواده های زندانیان نقش مهمی بازی خواهند کرد. مراجعه ایشان به نهاد های مربوطه و شخصیت ها و بازگویی مشاهدات شان از وضع عزیزانشان به نهاد های حقوق بشری باعث می شود که پرونده سازی محکوم کردن قربانی شکست بخورد. حرکت خانواده ها هم موج حمایت داخلی را در پی خواهد داشت. اگرشرایط جامعه ما در حالت بسیج مردمی نیست، اما ایجاد موج حمایت مردمی و افکار عمومی امکان پذیر است. در مورد سربازان اسیر، افکار عمومی خواستی را به دولت منتقل کرد که باعث شد حکومت علیرغم میل خود به نظر دولت مبنی بر مصالحه تن دهد.

اگر موج حمایت افکار عمومی ادامه یابد تجربه آزادی سربازان را می توان دوباره به کار گرفت.در مجلس و دولت هر کس که بخواهد با این واقعه برخورد نادرست کند مورد سئوال افکار عمومی و فضای مجازی قرار خواهد گرفت. شخصیت ها و مقامات می تواننددر این مورد مورد سئوال قرار بگیرند تا موضع گیری کنند. همه ما هم می توانیم صدای بلندتر این مظلومیت باشیم.

منتها با هر تحلیل به نکته توجه داشته باشیم که از این حمله چه کسی سود می برد؟ چرا این حمله انجام گرفته است؟ چگونه می توان با هر گرایشی جلو چنین سرکوب هایی را گرفت؟

اقدامات زندانیان مبنی بر شهادت نامه ۷۴ نفر و همچنین نامه ۲۸ نفر به روحانی و اعتصاب غذای اعتراضی ۱۲ زندانی،البته می تواند محدودیت زمانی داشته باشد. ضمن اینکه عکس العمل خانواده ها و نهاد های حقوق بشری،اگرچه پروژه راست افراطی را دچار اخلال کرده، اما به شکست نکشانده است.

جربان راست افراطی امکانات دارد و به واسطه امکانات خود روی خسته کردن فعالان سیاسی و مدنی و روحیه عدم استمرارجامعه حساب باز می کند.

تحول خواهان و فعالان مدنی نیز متناسب توان و امکانات خود می توانند دراین رویارویی نا برابر وارد شوند. در این مواجهه، اختلاف و تفاوت بیشتر در درون بافت قدرت بر سر برخورد با جامعه مدنی و گروه های سیاسی از یک سو و همراهی برنامه ای جریانات طرفدار فضای باز در عین تفاوت تحلیل، می تواند حملات راست افراطی را خنثی کند.این خنثی سازی مرحله اول عقب نشینی جریان مزبور را سبب خواهد شد.