مسئله پناهجویان مرگ و زندگی است نه اقتصاد

نویسنده

» گزارشی از سیدنی مورنینگ هرالد

کارولین وب

یک پناهجوی ایرانی تصمیم دولت استرالیا مبنی بر بازگرداندن پناهجویان به ایران را شرم آور توصیف کرد.

بابک، 38 ساله، گفت که اقدامات کوین راد در مورد بازگردان کشتی هایی که به استرالیا می آیند و گفتگو با ایران و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در مورد استرداد کسانی که پناهندگی شان رد شده است، با اهداف سیاسی صورت می گیرد.

باب کار، وزیر امور خارجه استرالیا به شبکه ای بی سی گفته است که برخی از ایرانیانی که در کشتی بودند، مهاجران اقتصادی از طبقه متوسط بودند.

اما بابک (نام مستعار) گفت که ۹۹ درصد این افراد مثل خودش، به دلایل سیاسی درخواست پناهندگی کرده اند.

او گفت که این برای سران یک کشور “شرم آور” است که در عرصه های بین المللی دم از حقوق بشر بزنند اما برای حل مشکلاتی که با پناهندگان اندونزیایی دارند و برای بدست آوردن رای، کشتی حامل پناهجویان را متوقف کنند.

او دلش می خواست که آقای راد برای یک ماه ایران زندگی می کرد در یک کشور مستبد بدون دموکراسی. او این سفر را باید بدون بابک انجام بدهد زیرا بابک بعنوان یک مخالف حکومت، در صورت بازگشت به زندان می رود و شکنجه می شود.

بابک که از اقلیت کرد ایرانی است بعد از اینکه باتوم خورد و سربازان خامنه ای در تظاهرات از او فیلم گرفتند، با مدارکی جعلی در سال ۲۰۰۹ از ایران فرار کرد.

با وجود اینکه او در فیلم شناسایی شده بود، دستگیر نشد و به مدت سه ماه درخانه یکی از دوستانش پنهان شد.اما بعد از اعتراضات، خیلی ها دستگیر شدند، خیلی ها کشته شدند و برخی هنوز در زندان هستند.

بابک در ژانویه ۲۰۱۰ به اندونزی رفت و از فلورس آیلند به اشمور ریوز رفت و به دست ماموران استرالیایی افتاد.

بابک دو ماه در زندان کریسمس ایلند و ویلوود در سیدنی بسر برد و بعد به پرت و آدلاید و سیدنی رفت و موفق به پیدا کردن کار دائم نشد.

او درحال حاضر یک ویزای یک ماهه دارد و می ترسد که با رویکرد جدید دولت نسبت به پناهجویان، او را به ایران بازگردانند. او می گوید: “اگر من به ایران بازگردم، دولت ایران تغییری نکرده است و رهبر ایران همچنان خامنه ای است و من علیه آنها اعتراض کردم و از اقلیت کرد هستم. جان من در خطر است.”

او که شامل امنیت اجتماعی نشده از زندگی در مرکز پناهندگان ملبورن غربی خسته شده است و با یکی از داوطلبان زندگی می کند.

او هیچ مشکل اقتصادی در ایران نداشته است که بخواهد برای آن پناهنده شود؛ او یک شغل خوب در غرب ایران داشته و یک خانواده پر جمعیت که دوستشان دارد.

او می گوید: “من دو خواهر زاده و برادرزاده ام را ندیده ام زیرا آنها بعد از رفتن من بدنیا آمده اند. اگر مشکلی در ایران نداشتم، مشتاقانه برای دیدن آنها به ایران باز می گشتم.”

سیدنی مورنینگ هرالد، 3 ژوئیه