مارینا جرسونی
رمان” آشپزخانه ای به رنگ زعفران” نوشته یاسمین کرودر، پدیده ای را که روز به روز بیشتر گسترش پیدا می کند و پخش می شود، بخوبی توضیح داده شده است: از یک سو رشد سرگیجه آور ادبیاتی جهانی، چند فرهنگی یا بومی؛ از سوی دیگر یک موج جدید و پیچیده از نویسندگانی که بهتر است آنها را “ دورگه” بنامیم. این پدیده به وسیله نویسندگان متعددی در سرتا سر دنیا پخش شده که فرزندان مهاجرین یا حاصل ازدواج دو فرد با فرهنگ های متفاوت هستند. آنها فرهنگ، ایده و جهان بینی نوین و در عین حال تضاد هایی که محصول تغییر نسل و بعضی اوقات آشتی بین نسل هاست را نیز، به همراه می آورند. معروف ترین این نویسندگان حنیف قریشی، انگلیسی- پاکستانی است که در چشم انداز ادبیات کنونی ودر میان نویسندگانی که روز به روز به تعدادشان افزوده می شود، می درخشد.
یاسمین کرودر هم یکی از آنهاست. او در سال 1979 از پدری انگلیسی و پروتستان و روانپزشک و مادری ایرانی و مسلمان و ماما، متولد شد. این رمان نویس تازه کار در لندن زندگی می کند و خودش را کاملا لندنی و نه انگلیسی می داند ( لندن یک شهر جهانی است و انگلستان حومه آن است) و یکی از نمایندگان نویسنده های جهانی، محسوب می شود که روحیات، بیم ها و عواطف مختلف را در تقابل همیشگی میان دنیای معاصر و گذشته نشان می دهد. کتاب، که از این لحاظ روشنگر است، با اپیزود های فاجعه آمیزی آغاز می شود که در وهله اول داستان یک تبعیدی یا یک مهاجر را نشان می دهد که مجبور است با خردمندی هویتش را حفظ کند.
خلاصه داستان: مریم مزار، شصت ساله، متولد ایران، همسر یک مرد انگلیسی است. او یک دختر متاهل و چهل سال تجربه زندگی در لندن دارد. بعد از مرگ خواهرش در تهران و سقط جنین دخترش، تصمیم می گیرد به سرزمین خودش، مزاره، روستایی کوهستانی در ایران، جایی که در جوانی خانواده اش به دلیل گناهی ناکرده او را از آنجا رانده بودند، بازگردد. کتاب، برخلاف آنچه به ذهن می رسد، زیر پا گذاشتن ارزش های فرهنگ غربی نیست، بلکه یک گذار ذهنی است تا جغرافیایی؛ اشباح گذشته به کمک می آیند تا زمان حال یک خانواده بحران زده را نجات بدهند. بازگشت زن که دیگر جوان نیست، معنایی دو پهلو از تصفیه روحی و آشتی با خود و دو جهان و فرهنگ متفاوت دارد که روحش را شفاف کرده اند. این کتاب یک رمان مدرن است که برخورد نسل ها را بخوبی به نمایش می گذارد.
کرودر یک دختر امروزی است. او با مادر بزرگ ایرانی اش که این کتاب را به او تقدیم کرده و هرگز خواندن ونوشتن را یاد نگرفته و به شوهرش وابسته بوده و قسمتی از کتاب به او اختصاص داده شده، تفاوت دارد. نتیجه اخلاقی: مهم این است که در زمان مناسب و در مکان مناسب به دنیا بیایید؛ بقیه موضوعات در درجه دوم اهمیت است.
منبع: ایل جورناله، 3 ژانویه 2007