نگاه

نویسنده
سینا صابری

» نگاهی به فیلم سنگسار ثریا

سنگسار، ودیعه جاهلیت

فیلم “سنگسار ثریا میم” از سه جهت فیلمی مهم و تامل انگیز است. نخست به خاطر داستان، دوم به دلیل حضور کارگردان و  بازیگران ایرانی مقیم ایالات متحده در فیلمی هالیوودی و سوم به دلیل ارزش هنری این فیلم که در جشنواره فیلم ترنتو در سال گذشته توانست در رقابت با دیگر فیلم ها به عنوان فیلم منتخب تماشاگران انتخاب شود. راستش هنوز فیلم را ندیده ام و از جزئیات آن بی خبر و ناتوان از نوشتن نقدی بر آن. این فیلم ماهیتی کاملا چالش انگیز دارد چرا که یکی از چالش انگیز ترین قوانین کشورهای اسلامی را نشانه رفته است. سنگسار، آنچه مخالفان آنرا کشتاری بی رحمانه خطاب می کنند و بنیادگرایان به حمایت از آن بر می خیزند از آن دست موضوعاتی است که وقتی سوژه اصلی یک درام شود، اهمیت بیشتری می یابد. تصور می کنم گذشتن از چنین فیلمی برای منتقدان سینمایی نیز آسان نباشد. از این رو عمده جراید و منتقدان سینمایی آمریکا در باب این فیلم مطلبی نوشته اند که یکی از مهمترین آنها نقد راجر ایبرت منتقد شهیر شیکاگو سان تایمز است که  این هفته در غیبت نقد ایرانی درباره این فیلم،با مقداری تلخیص آن را ترجمه کرده ایم.


عوامل فیلم

کارگردان- سیروس نورسته/ نویسنده فیلمنامه - سیروس نورسته/ بر اساس کتابی از فریدون صاحب جم / تصویر بردار- جوئل رنسام/ موسیقی متن- جان دبنی

بازیگران- شهره آغداشلو (زهرا) / مژان مانرو (ثریا)/ نوید نگهبان (علی)/ علی پورتاش (روحانی دهکده)/  نوید دیان (ابراهیم/

خلاصه داستان

گویا قصه از آنجا آغاز می شود که در سال 1986، فریدون صاحب جم،مردی غریبه وارد روستایی می شود و در آنجا باب گفتگو با زهرا را می گشاید. در این گفتگو، زهرا داستان خونین خواهر زاده اش را روایت می کند که چگونه در توطئه ای شوم شوهرش گرفتار می آید و توسط اهالی روستا به شکلی فجیع سنگسار می شود.


سیروس نورسته در “سنگسار ثریا میم” قصه فیلم را به شیوه ای لطیف و نرم، دراماتیک نکرده است. ممکن است بحث کنید که سنگسار یک زن تا زمان مرگ یک موضوع  لطیف نیست اما این شیوه کمک می کند تا قصه به گونه ای روایت شود که نشان می دهد چگونه تقریبا تمامی جمعیت دهکده. در حالی که بیشتر آنان از بی گناهی زن و انگیزه های شرم آور مرگ مطلع هستند، اجازه می دهند تا این اتفاق بیفتد. چگونه مجازات توسط توده شکل می گیرد؟ در عوض ما با دهکده ای  مواجه هستیم که جمعیت اصلی را ناکسانی افراطی و فرومایگان معنوی تشکیل می دهند.

در مقابل آنان آوایی بی باک قرار گرفته است: خاله ثریا که زنی بیوه به نام زهرا است. نقش او را شهره آغداشلو ایفا می کند که برای فیلم خانه ای از شن و مه نامزد اسکار شده بود. او تمام نقش آفرینان را می شناسد، تمام انگیزه ها را و به طور آشکار آن ها را بدان فرا می خواند، که ره به جایی نمی برد. او “زنی مجنون” است. این را “شوهر” که نام او علی ( نوید نگهبان) است می گوید. به تعبیری زن دیوانه ممکن است به آسانی زبانش بریده شود. و مهم است که به یاد آوریم در انگلیس دوره ویکتوریا، زن ممکن بود در صورت شهادت شوهرش تا آخر عمر در تیمارستان حبس شود.

علی، شوهر ، چون دیوی بدسیرت است. او برای عقد کردن یک دختربچه نظر دخترک را نمی پرسد که آیا مایل است با او ازدواج کند یا نه، ازدواج از پیش تعیین برنامه ریزی شده است. روحانی دهکده، همراه وی می شود چرا که علی وی را تهدید می کند که درباره یک حکم قدیمی زندان افشاگری می کند. کدخدا می داند که این کار اشتباه است و پیرامون رضایت خدا تردید دارد اما جسارتی جز این ندارد که زیر لب نجوا کند.


مراسم سنگسار خودش یکی از تحمل ناپذیر ترین تجربه هایی است که در دیدن فیلم ها داشته ام. یادم می آِد که قریب به 20 دقیقه به طول می انجامد. پسران روستایی سنگ هایی که برای پرت کردن وزن خوبی دارند را در یک فرقان می ریزند. ما ترکیدن های متمادی را به تماشا می نشینیم، همچنان که خون از از صورت و بدن زن بیرون می پاشد.او پذیرفته است که این سرنوشت اوست. واقعا سرنوشت او چنین است. او کاری جز بیگناهی و مهربانی نکرده است.

ماجرای سنگسار در سال 1986 ، پس از انقلاب اسلامی، زمانی که بنیادگرایان به قدرت رسیدند و خشونت های خویش را اعمال کردند. مقیاس هایی که آنان معرفی کردند امروز در خیابان های ایران به چالش کشیده شده است و افراط گرایی مشابهی در دوست مرده ی ما “عربستان سعودی” در حال تکرار است. آنهایی که معترص هستند از تلافی خرد کننده می ترسند. اجرا کنندگان قانون، قدرت، موقعیت و ثروتی دارند و دشمنان را می هراسنند که آنچه می گویید خلاف نظر خداوند است.

پیام این است که اگر مذهبی اعمالی را انجام می دهد که شیطان به یارانش می گوید، آنها باید از چنین دینی خارج شوند.

“سنگسار ثریا میم ” چنان مراسم سنگسار قدرتمندی دارد که من تنها آن را به خاطر پیام بی رحمانه مذهبی اش توصیه می کنم. که مرگ رقت انگیز ثزیا دنباله روی  اشتباه از پایان بخشیدن هالیوودی است  و حقیقتا شرم آور است.

سیروس نورسته که متولد کلورادو است در مدرسه فیلم “یو اس سی” حضور داشته است. این چیزی است که در آنجا تدریس شده است؟ وقتی داستان زنی را می گویی که به قصد کشت سنگسار می شود، ممکن است قادر نباشی تمام آنچه در کلاس درس یادگرفته ای را مورد استفاده قرار دهی.