جیمز رابین
پرزیدنت باراک اوباما گفته است، اگر تهران واقعا سلاح هستهای را غیراسلامی بداند، توافق هستهای با ایران ممکن است. اما آیا این حقیقت دارد؟ و آیا مهم است؟
اوباما هفته گذشته در کنفرانس خبری مشترک با آنگلا مرکل گفت زمان آن فرا رسیده که ایران در مورد توافقی که به این کشور اجازه داشتن انرژی هستهای صلحآمیز میدهد و به ما نیز اطمینان کامل از عدم دستیابی این کشور به سلاح هستهای را میبخشد، تصمیم بگیرد. وی افزود: “اگر اینکه میگویند به دنبال سلاح هستهای نیستند حقیقت داشته باشد و اگر در واقع بنا به گفته رهبرشان ساخت سلاح هستهای مغایر با دین آنها باشد، اگر این حقیقت داشته باشد، دستیابی به توافق امکانپذیر است.”
اوباما به فتوای آیتالله علی خامنهای اشاره میکند که در آن ساخت سلاح هستهای را حرام اعلام کرد. آقای اوباما تاکنون بارها به این فتوا اشاره کرده است، از جمله در سخنرانی برای سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۱۳. اشاره به این موضوع توسط آمریکا خوب است، چراکه اگر ایران به سمت ساخت سلاح پیش برود این اقدام عملی بسیار ریاکارانه خواهد بود.
فقط یک مشکل کوچک وجود دارد: ممکن است این فتوا اصلا وجود نداشته باشد. با اینکه مقامات ایرانی بارها به آن اشاره کردهاند، اما تاکنون منتشر نشده است. علاوه بر این، ایران تاریخهای مختلفی برای صدور آن اعلام کرده، از جمله سالهای ۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۲.
نزدیکترین چیزی که میتوان در این رابطه پیدا کرد، مطلبی در وب سایت نماینده دائم ایران در سازمان ملل است. در این نسخه که تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۱۲ را داراست آمده: “ملت ایران هرگز به دنبال سلاح هستهای نبود و نخواهد بود. شکی نیست که تصمیمگیرندگان کشورهای دشمن بخوبی میدانند ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، چراکه جمهوری اسلامی، منطقا، از نظر مذهبی و از لحاظ تئوریک داشتن سلاح هستهای را گناهی بزرگ میشمارد و معتقد است تکثیر چنین سلاحی بیمعنا، مخرب و خطرناک است.”
این خیلی خوب است، ولی فتوا نیست. هیچ ارجاعی به قرآن یا متون اسلامی یا سنتی ندارد. بیشتر شبیه یک بیانیه سیاسی دولتی است که میتواند بنا بر شرایط تغییر کند. در واقع، حتی فتواهای واقعی هم میتواند تحت شرایط مختلف تغییر کند و اصلاح شود.
پاکستان که تنها کشور مسلمان دارای سلاح هستهای است، هرگز این سئوال را که مسلمانان میتوانند سلاح هستهای داشته باشنند یا خیر مطرح نکرده است. ذوالفقارعلی بوتو نخست وزیر اسبق این کشور که اولین بار ایده «بمب اسلامی» را مطرح کرد در سال ۱۹۷۷ مینویسد: “مسیحیان، یهودیان و هندوها توانایی [هستهای] دارند. قدرتهای کمونیستی هم آنرا در اختیار دارند. تنها تمدن اسلامی است که فاقد آن است که این وضعیت تغییر میکند.» وقتی پاکستان اولین سلاح هستهای خود را در سال ۱۹۹۸ آزمایش کرد، ایران نه تنها آنرا محکوم نکرد، بلکه تبریک هم گفت. دیدگاه ایران در مورد سلاح هستهای در آن زمان توسط سید آیتالله مهاجرانی معاون رئیسجمهور وقت در کنفرانس اسلامی سال ۱۹۹۲ عنوان شد. «از آنجا که اسرائیل سلاح هستهای دارد، ما مسلمانان، بدون توجه به تلاشهای سازمان ملل برای عدم تکثیر، باید همکاری کنیم تا بمب اتمی بسازیم.”
پس چه چیزی تغییر کرده است؟ ایران هیچ استدلال مذهبی برای محکومیت سلاح هستهای ارائه نکرده اما دلایل استراتژیک مهمی برای گفتن این موضوع دارد. رهبران ایران حدود سال ۲۰۰۳ پس از سرنگونی صدام حسین در مورد چنین فتوایی صحبت کردند. پایه حقوقی تلاشهای بینالمللی علیه صدام، نابودی برنامه تکثیر سلاحهای کشتار جمعی بود. در حالیکه سربازان ائتلاف همسایه شرقی و غربی ایران را اشغال کرده بودند، ایران فرصت را غنیمت شمرد و خود را از سلاح هستهای جدا نشان داد. به این منظور، این فتوا بدون اینکه صادر شود وارد مناظرات بینالمللی شد.
اشتباه است که مذاکرهکنندگان بینالمللی فکر کنند، فقط به این خاطر که ایران سلاح هستهای را ممنوع شمرده، به نتیجه دلخواه رسیدهاند. اگر این موضوع حقیقت داشت، اصلا نیازی به مذاکره نبود. ایران از ابتدا وارد جریانی نمیشد که به سمت تولید سلاح هستهای برود.
در واقع ایران تا زمانی که آنرا را در اختیار ندارد میگوید سلاح هستهای غیراسلامی است. به محض اینکه توانایی هستهای پیدا کند، میتواند تملک چنین سلاحی را با دفاع از کشور در مقابل تهاجم بینالمللی و محافظت از دستاوردهای جمهوری اسلامی توجیه کند.
منبع: یو اس نیوز - 18 فوریه 2015