ترافیک دیوانه کننده تهران

نویسنده

» بازیکن اسپانیایی تیم مهرام در مصاحبه با ال موندو

خسوس پرز راموس

اسکار یبرا بسکتبالیست ۳۴ ساله اسپانیایی، همگان را به تعجب انداخت زمانی که تصمیم گرفت به همراه تیم ایرانی مهرام در مسابقات بین المللی دوبی بازی کند. بازیکن سابق تیم های والادولید و پامسا پس از چند بازی که در هر یک بیش از بیست امتیاز را برای تیم مهرام کسب کرد، قراردادی را به امضاء رساند تا در لیگ ایران نیز این تیم را همراهی کند [تا ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹].

یبرا در نظر دارد مهارت ورزشی خود را در این مسابقات به نمایش بگذارد و به عنوان یکی از مهره های درخشان و تأثیرگذار تیم مهرام شناخته شود. این بازیکن اسپانیایی پس از شرکت در چند مسابقه در تهران اظهار می دارد که کسب این تجربه برایش بسیار قابل توجه و با ارزش است. او در مصاحبه با روزنامه ال موندو به سؤالاتی در این زمینه پاسخ می گوید.

از این که به ایران آمده ای راضی هستی؟
بسیار راضی ام. تمامی شک و شبهه هایی که قبل از آمدن داشتم و اینکه فکر می کردم ایران یک کشور بسیار عجیب است برطرف شد. آنچه در اینجا دیدم فقط دوستی و محبت است و اینکه بازیکنان استعداد زیادی دارند. آنها طوری رفتار کردند که من احساس بیگانگی نکنم. همان طور که می دانید تهران به مانند شهرهای غربی نیست و امکانات تفریحی بسیار محدود اند، ولی در عوض مردم بسیار مهمان دوست اند و تو را برای صرف شام یا ناهار به منزلشان دعوت می کنند. همه مهربان اند. ازطرف دیگر، سازماندهی باشگاه نیز بسیار خوب است و لیگ نیز از ساختار خوبی برخوردار است.

این فرصت چگونه به دست آمد؟
تابستان امسال چند پیشنهاد برای پیوستن به تیم های اسپانیایی داشتم، ولی واقعیت این است که هیچ یک از پیشنهادها برایم قانع کننده نبود. من در لیگ اسپانیا با تیم “لیریا” تمرین می کردم و از دست اندارکاران این تیم بسیار ممنونم. این فرصت در آن زمان برایم به وجود آمد و در حقیقت به دست آوردن چنین تجربه ای برایم با ارزش بود. البته باید اضافه کنم که هدف من از این جابجایی صرفاً به خاطر پول نبوده.

در اسپانیا اطلاعات زیادی در مورد لیگ ایران وجود ندارد، ولی این اواخر خبرهایی درخصوص ملحق شدن برخی بازیکنان مشهور، از جمله دنی گارسیا و آندرو بتس، شنیده می شود.
راستش من چندان در جریان این جابجایی ها نیستم، ولی نکته مسلم این است که لیگ ایران، و همچنین لیگ های چین و لبنان، جزو قوی ترین لیگ های آسیا هستند. لیگ ایران یکی از لیگ هایی است که سرمایه گذاری قابل توجهی روی آن انجام می شود. دست اندرکاران ایرانی درنظر دارند لیگ های بزرگ تری را برگزار کنند و به همین دلیل بازیکنان سرشناس را جذب می کنند.

شما کیفیت بازی ها و استعداد بازیکنان را در مسابقات چگونه دیدید؟
من تنها در دو مسابقه شرکت داشتم و اکنون نمی توانم در این مورد اظهارنظر کنم. از زمان ورودم به ایران فقط ۳ هفته گذشته، ولی در همین مدت کوتاه دیدم که سطح بازی ها بالا بود. بازیکنان از قدرت بدنی بالایی برخوردارند و خوب درگیر می شوند. برخی از آنان بسیار خوب بازی می کنند و دفاع منسجمی هم دارند.

فکر می کنم هر روزی که گذشته به موضوعات عجیب بیشتری برخورد کرده باشی…
بله بی شک همین طوره. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ همه چیز طبق قوانین اسلامی اداره می شود. فقط مسایلی به عنوان نورم جامعه شناخته می شوند که در قوانین اسلامی آمده باشند. به عنوان مثال، در فست فودها یک صف برای زنان وجود دارد و یک صف برای مردان. در برخی از اماکن نیز قسمت مردان و زنان جداست و مرز آن را به طور دقیق مشخص کرده اند. تاکسی هایی نیز وجود دارد که صرفاً برای خانم هاست… نمی دانم از کدام بگویم، خیلی زیاد است.

البته فکر می کنم تفریحات نیز متفاوت است…
بله، همین طور است. فروش و مصرف الکل ممنوع است و دیسکو یا بار نیز وجود ندارد و این چیزها فقط در منازل دیده می شوند… من در محله خوبی در شمال شهر زندگی می کنم. البته با توجه به تمرینات و بازی ها، وقت آزاد چندانی ندارم. گاهی از فرصت ها استفاده می کنم و به محل های توریستی و دیدنی می روم. مثلاً هفته گذشته مرا به یک مراسم مذهبی بردند.

وضعیت اخبار، رسانه های ارتباطی و اینترنت چگونه است؟
برای من خوب است، چون می توانم به ای میلم دسترسی داشته باشم، ولی اینجا همه چیز بسیار تحت کنترل است. درحقیقت، قانونی برای وبلاگ و وبلاگ نویسان وجود دارد و سایت هایی مانند “فیس بوک” یا “یوتیوب” فیلتر شده اند. من درست نمی دانم، ولی همیشه کسی پیدا می شود که راه باز کردن سایت های فیلتر شده را نشان می دهد.

گاهی ورزشکاران خارجی که به کشورهای مشابه ایران سفر کرده اند می گویند که پس از تمرین یا مسابقه نمی توانند در رختکن لخت شوند و مجبورند با لباس زیر دوش بگیرند.
اینجا هم همین طور است.

از آنچه تاکنون در این کشور دیده ای، چه چیزی بیش از بقیه تو را تحت تأثیر قرار داده؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، ترافیک. هر چه بگویم، نمی توانم آنچه که در واقعیت وجود دارد بیان کنم. راستش به ما بازیکنان خارجی ماشین نمی دهند، ولی یک راننده در اختیار ما می گذارند. من یک بار اتومبیلی را دیدم که حدود یک کیلومتر در بزرگراه دنده عقب رفت. ولی نکته مثبت این است که ایران مردم خوبی دارد. به محض اینکه به چیزی احتیاج دارم، همه دست به دست هم می دهند و سریعآً آن را برایم فراهم می کنند. همین چند روز قبل به جایی دعوت شدم که پنج اسپانیایی دیگر نیز آنجا دعوت بودند.

در تهران چند اسپانیایی زندگی می کنند؟
شاید در حدود بیست نفر. به علاوه، کنسول اسپانیا در تهران بسیار جوان است. او شخصاً با من تماس گرفت و از من خواست که هر چه نیاز دارم به او بگویم. در کل، همه مهربان اند و خیلی به من کمک می کنند. از این که به ایران آمده ام، خیلی خوشحالم.

منبع: ال موندو، ۲۰ ژانویه
مترجم: علی جواهری