احمد شیرزاد: وقتی می خواهند بکشند می کشند، حرف نمی زنند

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» حوادث مجلس در مصاحبه با روز

احمد شیرزاد، تهدید به قتل جواد ظریف و علی اکبر صالحی از سوی روح الله حسینیان در مجلس را “یاوه” می می خواند و در مصاحبه با روز می گوید اینها وقتی می خواهند بکشند می کشند و حرف اش را نمی زنند. اگر حرف اش را بزنند معلوم می شود که فقط می خواهند ایجاد ترس بکنند.

او چنین تهدیدهایی را زبان گفتگوی جناح راست افراطی در ایران می خواند و می گوید “چنین مسائلی در ایران سابقه دارد و نوع گفتمان این آقایان همین است”.

روز یکشنبه و در جریان بررسی کلیات طرح یک فوریتی اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام در مجلس شورای اسلامی، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که از سوی نماینده ای تهدید به قتل شده. او اسم این نماینده را که بعدا معلوم شد روح الله حسینیان بوده برزبان نیاورد اما گفت: “الان یک برادر عزیزی آمده اینجا و با قسم جلاله می گوید که شما را می‌کشیم و در رآکتور اراک رویتان سیمان می ریزیم”. همزمان مجیدانصاری، نماینده پارلمانی دولت هم از تهدید به اعدام محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی در مجلس خبر داد. در همین زمینه رفته ام سراغ احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و عضو جبهه مشارکت که معتقد است زبان تهدید، زبان گفتمان راست افراطی در ایران است: “متاسفانه این نوع زبان گفتگوی راست افراطی در ایران سابقه دارد. من خودم بارها چنین چیزهایی شنیدم منتهی فکر می کنم آقای صالحی و دوستانش اولین بار است که می شنوند وگرنه نوع گفتمان این آقایان همین است. حالا بعضی وقت ها به زبان می گویند، بعضی وقت ها ممکن است پیغام بفرستند و بعضی در عمل چنین کارهایی می کنند”.

احمد شیرزاد توضیح می دهد: “دوره ای که گروه های فشار در این شهر و آن شهر راه می افتادند و سخنرانی ها را برهم می زدند من در یک متری خودم چشم هایی را می دیدم که هربار هرکسی آنها را می دید می توانست انتظار داشته باشد که الان با یک سلاح سرد یا گرم به او حمله خواهد کرد. به هرحال این نوع تهدید، چه در روش های عملی و چه در گفتار جناح راست افراطی یا بخش هایی که هیچ کسی مسئولیت آنها را نمی پذیرد ولی عملا خیلی ها رضایت می دهند به فعالیت آنها و خوشحال هم می شوند، وجود داشته و وجود هم خواهد داشت. شما نگاه کنید حتی می آیند سخنرانی کسی مثل آقای ناطق نوری را برهم می زنند و علیه او شعار می دهند این پیغام ها یعنی همین رفتار. حتی وقتی علیه علی لاریجانی هم شعار می دهند و سخنرانی اش را به هم می زنند، همین منطق است. یک جا ممکن است تهدید به قتل بشود یک جا ممکن است نشود. هنوز یک سال نگذشته که خود من صراحتا در متن مکتوب خبرگزاری فارس تهدید به قتل شدم؛ خبرگزاری وابسته به افراطی ها و این مسبوق به سابقه است”.

عضو جبهه مشارکت سپس به میزگردی در دانشگاه تهران اشاره می کند: “من پارسال میزگردی در دانشگاه تهران به اتفاق آقای صادق زیبا کلام و آقای هرمیداس باوند درباره مساله هسته ای ایران داشتیم. بعد از آن میزگرد موجی از حملات راه افتاد و بعضی از همین نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تندترین اتهامات و اهانت ها را کردند. خبرگزاری فارس هم تحلیلی نوشت و صحبت های بنده و آقای زیباکلام را با صحبت های رزم آرا مقایسه کرد و نوشت این خائنان به وطن جواب حرف های خودشان را با گلوله دریافت خواهند کرد و یک چنین چیزی. این بدون هیچ پرده پوشی تهدید به قتل است. البته واقعیت این است که اینها بیشتر یاوه است و هیچ وقت چنین اتفاقی نمی تواند بیفتد. ما نمی گوییم ترور سیاسی در ایران نمی افتد، مثل قتل های زنجیره ای و ترور حجاریان داشتیم. اما اینها وقتی می خواهند بکشند می کشند، حرف اش را نمی زنند. اگر حرف اش را بزنند معلوم می شود که فقط می خواهند ترس ایجاد بکنند”.

احمد شیرزاد می افزاید: “فکر می کنم برای آقای صالحی و دوستان شان یک مقدار این حرف ها غریب است. بخصوص آقای صالحی که من زمانی در دانشگاه دوست نزدیک اش بودم، البته ایشان از ما مسن تر هستند و استاد بودند. آقای صالحی خیلی دوست دارد کسی از دست او رنجیده خاطر نشود و جناح های مختلف سیاسی و مسئولان مملکت از او رضایت داشته باشند. ولی کار به جایی کشیده و افراط گری به جایی رسیده که با آقای صالحی هم درگیر شده اند، یعنی حتی به آدمی که نمی خواهد با دیگران درگیر شود این طور حمله می کنند. این خوی وحشی گری این جناح را نشان می دهد. در عین حال من فکر میکنم دولت آقای روحانی و کسانی که درگیر این پرونده بوده اند، مثل آقای ظریف باید توجه داشته باشند که اینها قابل انتظار است و می شد انتظار داشت که مساله حل و فصل موضوع هسته ای با دولت های غربی و بخصوص امریکا برای جناح افراطی بسیار بسیار گران تمام شود. جناح افراطی در این مساله شکست ایدئولوژیک خورده، شکست مبنایی خورده و چارچوب های فکری اش به هم ریخته، به همین دلیل با تمام وجود تلاش کردند که یا توافقی صورت نگیرد یا اگر صورت می گیرد محدود به موضوع هسته ای باشد و یک جوری موضوع خصومت با امریکا ادامه پیدا بکند چون این جناح حرف دیگری در عرصه سیاسی ندارد که بزند. تنها حرف شان همین بحث مرگ بر امریکا است و زنده نگاه داشتن شعار مرگ بر امریکا، اگر این شعار فروکش پیدا کند دکان اینها بسته می شود. کاری که آقای روحانی در این توافق انجام داد و کاری که آقای ظریف پیش برد بسیار کار بزرگی است.آن طرف قضیه را هم صراحتا عرض کنم که آقای اوباما و آقای کری کار بسیار بزرگی انجام دادند.اینها انسان های بسیار بزرگی هستند، دیدیم این کار در داخل امریکا هم عکس العمل های بسیار شدیدی داشت. ولی فکر می کنم صلح طلبان دنیا همیشه آماده پذیرش این سختی ها باشند. صلح آسان به دست نمی آید”.

می گویم اشاره کردید این مسائل مسبوق به سابقه بوده ولی در مجلس و از جایگاه نمایندگی مجلس تا به حال سابقه نداشته که یک نماینده مجلس یک مقام مسئول را تهدید به قتل بکند. احمد شیرزاد می گوید: “این نوع رفتارها و این نوع گفتمان خشن به کرات اتفاق افتاده،حالا تهدید به قتل را بگذاریم کنار، تهدید به درگیری فیزیکی باز در مجلس سابقه زیادی داشته و همیشه هم از طرف همین راست های افراطی بوده. در همان مجلس ششم که ما اکثریت مطلق را در مجلس داشتیم بخشی از نمایندگان راستی که حضور داشتند گهگاه حمله ور می شدند.داشتیم نمایندگانی که به محض اینکه از جای شان بلند می شدند همیشه دو سه نفر آنها را مهار می کردند اما داشتیم کسانی که به سرعت سمت تریبون حمله می کردند یا درگیر می شدند یا ورق ها را می گرفتند و پاره می کردند. البته درگیری در مجالس دنیا وجود دارد”.

اما چرا علیرغم پذیرش توافق از سوی حکومت و مقامات حکومتی، اعضای جبهه پایداری در مجلس در مخالفت با توافق تا بدانجا پیش می روند که مذاکره کنندگان هسته ای ایران را تهدید به قتل می کنند؟ احمد شیرزاد پاسخ به این سوال میگوید: “مقامات رسمی نظام توافق را پذیرفته اند و واقعیت این است که نظام رسما پذیرفته، شورای عالی امنیت ملی نهادی است که درگیر این مساله بوده و به کرات گفته شده آقای ظریف امکان نداشت با سلیقه شخصی و نظر شخصی خودش بتواند توافق را امضا کند. قدم به قدم توافق را مسئولان داخل کشور در جریان بودند و این با اطلاع و آگاهی و رضایت آنها امضا شده اما چرا جناحی که خودش را به رهبری نزدیک می داند اینقدر دست اش برای مخالفت کردن باز است. توافق نامه ای که همه مراحل اش را طی کرده و اینطور اینها اپوزیسیون نظام شده اند و شده اند جناح معترض نظام. متاسفانه اتفاقی که افتاده این است که بخش های قابل توجهی از تصمیم گیران نظام پذیرفته اند این انجام شود اما ظاهرا اراده ای وجود دارد که نگذارند آب خوشی از گلوی دولت و مردم پایین برود. یعنی نگذارند شیرینی موفقیت در داخل کشور احساس بشود به همین دلیل می خواهند با تمام قوا سعی کنند توافق صورت گرفته را به شکل جام زهر و خلاف منافع ملی ایران و به عنوان یک شکست جلوه بدهند، درحالیکه حتی طرف مقابل هم ادعا نکرده ما ایران را شکست دادیم بلکه معتقدند که توافق ما را مطمئن خواهد کرد که ایران نمی تواند سلاح هسته ای تولید کند ولی حرفی از شکست ایران یا شکستن پرستیژ ایران به میان نیاورده اند. این کسانی که در ایران دارند مخالفت می کنند می خواهند دولت را به عنوان یک دولت واداده، تسلیم شده و شکست خورده و کسی که قراردادی مشابه ترکمنچای امضا میکند نشان دهند و این کار هدف اش یارگیری در داخل کشور، توسط افراطیون است که کسانی را در داخل کشور با این افکار تهییج کنند. هدف دیگر این است که نگذارند طعم شیرین موفقیت و رسیدن به اهداف توسط اصلاح طلبان و دولت روحانی احساس شود و از این اتفاقی که افتاده در آینده سیاسی کشور بهره برداری شود. به همین دلیل دست این نیروها بازگذاشته شده. یعنی با وجود اینکه توافق را مقامات عالی نظام پذیرفتند ولی ظاهرا دست اینها باز است که با هر طریق و روشی که دوست دارند دولت را بکوبند، تحقیر و تمسخر کنند و متاسفانه صدا و سیما هم با تمام قوا در اختیار اینها است. ما ساعت به ساعت می شنویم برنامه های صدا و سیما را که اصلا دربست در اختیار دلواپسان است. برنامه ای مثل پیک بامدادی و پیک نیمروزی و حاشیه های و تحلیل های خبر، تماما منعکس کننده نظرات اینها هستند”.

او به تحصن تعدادی از مخالفان توافق هسته ای در مقابل مجلس هم اشاره می کند و می افزاید: “هفته گذشته جماعتی لشکرکشی کردند، جلوی مجلس خیمه زدند و چند شبانه روز زن و بچه آوردند آنجا، به هوای اینکه می خواهند مخالفت توده ای با برجام به راه بیندازند ـ البته بیش از ۳۰۰ - ۴۰۰ نفر را نتوانستند جمع کنند ـ اما با همان عده محدود مرتب در بخش های حاشیه ای خبرهای صدا وسیما مصاحبه انجام می شد، اینها را بزرگ می کردند و البته با این هدف که بلکه بتوانند جماعتی را جلوی مجلس بکشانند و مخالفت بزرگی راه بیندازند. یک بخشی از عصبانیت شان از این است که هیچ یک از این ترفندها در داخل کشور نگرفت و اینها به شدت در جامعه ایزوله شده اند”.