خیزش دوباره جنبش اجتماعی در ایران

اسماعیل آزادی
اسماعیل آزادی

پتانسیل های نهفته، خاموش و سرکوب شده جامعه ایران در ماه های آغازین بهار 1376 جنبشی را در ایران ایجاد کرد که از جنس دموکراسی خواهی و فرهیختگی وتجدید نظر طلبی بود. جنبشی که روشنفکران در سطوح مختلف آن را به بدنه اجتماعی منتقل کرده بودند و سید محمد خاتمی به عنوان رهبر و سخنگوی این فرآیند اجتماعی، توانست جامعه ایران را متوجه این نکته کند که با یک جنبش اجتماعی و حضورفعال در انتخابات دوم خرداد می توانند مطالبات مدنی خود را پیگیری کنند.

این جنبش اجتماعی بسرعت در سطوح مختلف جامعه ایران گسترش یافت و به عنوان یک جنبش ملی، نظام را غافلگیر ساختکه نقطه عطفی در تاریخ معاصر و خصوصا بعد از انقلاب به شمار می رود. جنبش اصلاح طلبی در پایان دوران 8 ساله ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، فارغ از دستاوردها، ناکامی ها و نقاط قوت و ضعفی که داشت با چالش های متکثری مواجه بود و از آنجایی که دوم خرداد به پایان ظرفیت های قابل تحمل از سوی جمهوری اسلامی رسیده بود آقای خاتمی نمی توانست به مطالبات حداکثری دانشجویان، طبقه متوسط و بخشی از نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران پاسخ گوید از این رو گروه های مرجع، طبقه متوسط شهری به همراه جنبش دانشجویی که اثرگذارترین طیف این جنبش اجتماعی بودند به انفعال و تکثر اهداف دچار شدند و حتی طیف وسیعی از آنها نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را نیز تحریم کردند هر چنداحساس خطر در باره راه یافتن طیف افراطی جریان محافظه کار به مرحله دوم انتخابات موجب حضور دیرهنگام بسیاری از روشنفکران در مرحله دوم انتخابات شد اما این مشارکت نیز نتوانست آب رفته را به جوی دوم خرداد بازگرداند و نتیجه انتخابات به روی کارآمدن جریانی منتج شد که کاملاً در مقابل جریان روشنفکری، دانشجویی و طبقه متوسط شهری قرارداشت  البته روشن بود که هرگاه نخبگان جامعه، گروه های مرجع و جنبش دانشجویی و طبقه متوسط شهری در پیشبرد هر جنبش مدرن از خود تردید نشان دهند، جنبش دچار رکود می شود و این اتفاقی بود که در انتخابات نهم حادث شد.

در واقع مهم ترین مشکل جریان دوم خرداد در انتخابات نهم ریاست جمهوری، فقدان یک همبستگی سیاسی و اجتماعی بود که طبعا می بایست در توافق میان گروه های مختلف درون و بیرون نیروهای دوم خرداد ایجاد می شد. با آغاز بحث های مربوط به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری وبا توجه به تجارب تلخی که جامعه ایران و خصوصاً گروه های مذکور و جریان های سیاسی از این دوره 4 ساله داشتند، بار دیگر در یک پیمان نانوشته برای پایان دادن به بی قانونی ها و خودسری هایی که کشور را هر لحظه به ورطه های خطر نزدیک و نزدیک تر می کرد دور هم جمع شدند. اکنون همه این گروه ها یک باور مشترک دارند و آن تغییر است که به عنوان فصل الخطاب جامعه ایران به شمار می رود به زبان دیگر ضرورت تغییر، رمز همبستگی وجنبش اجتماعی است که در این دوره از انتخابات ایجاد شده است.  این باور مشترک نه تنها در جنبش دانشجویی، گروه های مرجع، طبقه متوسط شهری بلکه در طیف های وسیعی از جریان محافظه کار در کشور و حتی در تحریم کنندگان انتخابات نهم نیز وجود دارد. مجموعه این فرآیند خیزش دوباره
 جنبش اجتماعی در ایران را موجب شده است که نقطه اوج این همبستگی ملی و باور مشترک در جایی است که امروز تحریم کنندگان انتخابات دوره قبل، در کنارسطوح کلاسیک و اصیل جریان محافظه کار، در زمره فعال ترین عناصر این جنبشبه شمار می روند.

جامعه امروز ایران توجه ویژه ای به انتخابات 22 خردادبه عنوان یک حرکت ملی دارد و اگر آن را فراتر ازجنبش
 دوم خرداد تلقی نکند قطعاکمتر از آن تلقی نخواهد کرد زیرا جامعه ایران در دوم خرداد نسبت به سر نوشت ایران
 احساس خطر نمی کرد جنبش دوم خرداد به دنبال احیا و ثبت مطالبات مدنی مغفول مانده ایرانیان بود اما جامعه امروز
 ایران با یک احساس خطر بزرگ در باره سرنوشت ایران به انتخابات 22 خرداد می نگرد از این رو این انتخابات
 را به یک جنبش اجتماعی فراگیر بدل کرده است زیرا جامعه ایران همواره در بزنگاه های تاریخی نشان داده است
 که برای امنیت ملی و حفظ منافع و عظمت ایران زمین از هیچ کوششی فرو گذار نخواهند کرد.
 به هر حال این جنبش اجتماعی که این روز ها بشدت طیف های مختلف اجتماعی جامعه ایران را درگیرخود کرده است، یک سخن و راهکار مشترک دارد و آن ضرورت شرکت در انتخابات است. سخن و راهکار مشترکی که ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی را بشدت بالا برده و بار دیگر امید را در دل های مردم ایران زنده کرده است.
  در پایان به ایننکته نیز باید اشاره کرد که جمهوری اسلامی می تواند با رویکردی خردمندانه از این پشتوانه ملی در جهت اقتدار ایران بهره برداری کند هرچند باید توجه داشت که مردم همیشه به نظام اعتماد نمی کنند به زبان دیگر افزایش ضریب امنیت ملی در شرایطی استمرار می یابد که نظام پاسخ اعتماد مردم را به نیکی داده باشد و نگرانی های آن ها را به رسمیت شناخته و در روز 23 خرداد از صندوق آرا همان درآید که در اوست…

 ما به سر پنجه تدبیر گشاییم ره فردا

اینک آن لحظه دیدار رسیده است بیا