بهروز انصاری
در بیانه اخیر دفتر تحکیم وحدت در ارتباط با مسائل دانشگاه، علاوه بر وضعیت 9 تن از دانشجویان کرد که در شرایط نا مشخصی در بازداشت بسر می برند، به مرگ مشکوک ابراهیم لطف الهی و دفن بدون اطلاع و اجازه خانواده اش هم اعتراض شده است. علی نیکو نسبتی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در این مورد و سایر مسائل دانشجویی با روز گفت و گو کرده است.
ابراهیم لطف الهی، دانشجوی کردستانی در بازداشت جان خود را از دست داد، شما این اتفاق را چطور ارزیابی می کنید؟
آقایان علت مرگ ابراهیم لطف الهی را ـ که ما آنرا مشکوک می دانیم ـ خود کشی اعلام کرده اند. اعتراض ما این است که چنانچه این شخص خود کشی کرده باید اجازه داده شود این موضوع در مراجع قانونی و از طریق پزشکان بررسی و نتیجه اعلام شود. اما اگر دلیل فوت، ضرب و شتم بوده، باید مسئول این امر مواخذه و مورد پیگرد قرار گیرد. اما نکته اساسی این است که دفن این دانشجو بدون اجازه و اطلاع خانواده اش این شائبه را تقویت می کند که وی بر اثر ضرب و شتم فوت کرده باشد.
این چندمین فوت دانشجویی در زندان پس از سالهای 66 است؟
آقای اکبر محمدی در سال قبل فوت شد، پس از آن خانم دکتر زهرا بنی یعقوب در همدان جان باخت و چند روز پیش هم ابراهیم لطف الهی در کردستان در گذشت.
و در تمام موارد دلایل فوت خود کشی اعلام شده است.
در مورد اکبر محمدی گفتند اعتصاب غذا بوده است. اما در دو مورد اخیر خانواده فرد معتقد است فرد خودکشی نکرده است و باید تحقیقات کاملی انجام شود.
با توجه به اینکه شما هم در شرایط بازداشت و زندان بسر برده اید، آیا امکان خود کشی برای چنین افرادی وجود دارد؟
بند های امنیتی سرکشی های مداوم دارند؛ حتی اگر فرد بازجویی اش تمام شده و یا آزادی اش به او اعلام شده باشد. افرا ی که در بند های امنیتی زندانی اند، دائما کنترل می شوند. غذا خوردن، خوابیدن و سایر امور معمولی شان کنترل و بررسی میشود، بنا براین خود کشی در زندان امنیتی موضوع سئوال برانگیزی است.اما حتی اگر فرض کنیم که ابراهیم لطف الهی خود کشی کرده است، از مسئولین مربوطه سلب مسئولیت نمی شود زیرا مسئولین موظفند از جان افراد محافظت کنند. ضمنا هیچکس از محبت های زیادی که به او میشود اقدام به خود کشی نمی نماید بلکه حتما فشارهای روانی و جسمی طاقت فرسایی را تحمل می کرده است که در این صورت هم مسئولین مربوطه باید پاسخگو باشند.
بنظر شما جامعه دانشگاهی تاوان چه چیزی را پس می دهد؟
مجموعه منتقدین دولت مثل کارگران، معلمان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی، دانشجویان و… تاوان انتقاد از دولت و دفاع از حقوق ملت را پرداخت می کنند. آقایان از برآورده کردن خواسته های حداقلی این گروهها عاجزند و به جای تدبیر و چاره جویی، اقدام به سرکوب و ساکت کردن مخالفان می کنند و می پندارند که با حذف صدای مخالف، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت. بنابراین وقتی چنین دیدگاهی وجود داشته باشد، با هر منتقدی در هر سطح برخورد میشود. اما چون دانشجویان انتقاد صریح تری به عملکردها دارند و به عنوان گروه مرجع مورد توجه بخشهای زیادی از جامعه هستند، با برخورد شدید تری از سوی حاکمیت مواجه میشوند.
اما رئیس جمهور در روزهای اخیر برای چندمین بار به رسانه های خارجی گفت که در ایران آزادی در حد بالایی وجود دارد.
دولتمردان نهم معمولا در مورد منتقدان و آزادی بیان حرفهایی می زنند که یا دروغ است یا بعدا مجبور می شوند آنرا نقض کنند. بطور کلی دروغگویی و تناقض گویی چیزی است که ما همیشه از آن بعنوان یکی از مولفه های برجسته دولت نهم نام می بریم. نمونه بارزش در مورد “دانشجویان ستاره دار” است. ابتدا گفتند هیچ دانشجوی ستاره داری وجود ندارد، پس از آن گفتند که در دولت های قبلی هم وجود داشته است. یعنی اصل موضوع را پذیرفتند. بعد از آن گفتند مسئله ربطی به وزارت علوم ندارد بلکه ریشه های آنرا باید در وزارت اطلاعات جستجو کرد. توجه داشته باشید که اول وجود چنین دانشجویانی را انکار کردند ولی پس از مدت کوتاهی گفتند در دولت خاتمی هم وجود داشته است!
یادم است وزیر علوم گفت که اگر حتی یک نفر به ما معرفی کنید، از او ثبت نام بعمل می آوریم اما با معرفی دهها دانشجوی ستاره دار، حتی یک نفر نتوانست ادامه تحصیل دهد. بنابراین تناقض گویی در همه زمینه ها وجود دارد و جامعه دانشگاهی هم بطور فراگیر از آن متضرر میشود.
در شرایط اخیر جنبش دانشجویی در چه شرایطی بسر می برد؟
ما به جمع بندی خوبی رسیده ایم. بنظر ما دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان و خواسته های به حق اقشار مختلف در کنار دفاع از “دمو کراسی در ایران، صلح در جهان” هم خواسته های درستی هستند و هم تامین کننده منافع ملی خواهند بود. اعتقاد ما براین است که برای رسیدن به این خواسته ها باید پافشاری کرد. متاسفانه عدم ایستادگی گروههای مختلف ـ به ویژه اصلاح طلبان ـ بر مسائل مهم در ادوار گذشته سبب شد که کشور در وضعیت بحرانی قرار گیرد. اکنون هم اگر بخواهیم از این وضعیت رهایی یابیم باید در درجه اول جنبش های اجتماعی و تحول خواه هماهنگی و همکاری شان را بیشتر نمایندودر درجه دوم برای رسیدن به هدف مشترک، پافشاری کنند. چرا که ما با دولتی تمامیت خواه روبروئیم که به هیچ وجه قصد عقب نشینی ندارد.
با توجه به اینکه انتخابات مجلس را پیش رو داریم، جنبش دانشجویی چه رویکردی به آن خواهد داشت؟
انتخابات را نباید مسئله ای ارزشی در نظر گرفت بلکه انتخابات یک روش است برای رسیدن به یک سری ارزشها.اما اینکه دفتر تحکیم وحدت چه رویکردی خواهد داشت را اجازه بدهید پس از برگزاری جلساتی با انجمنهای عضوکه در روزهای آینده خواهیم داشت اعلام نماییم.
در آن تصمیم گیری چه پارامتر هایی مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
فضای کشور، میزان آزاد بودن انتخابات، میزان موثر بودن انتخابات و معیارها و برنامه هایی که گروههای مختلف از جمله طیف اصلاح طلب ارائه می کنند.
برای ادامه حیات جنبش دانشجویی به چه راهکارهایی رسیده اید؟
واضح است که جنبش دانشجویی در سالهای اخیر دستاوردهای خوبی داشته است. اگر به گفتمان برخی از گروهها دقت کنید، متوجه میشوید که آنها هم از آزدی بیان و حقوق بشر دفاع میکنند. حتی آنهایی که به تقسیم بندی خودی و غیر خودی می پرداختند، اکنون از بازداشت گروههای چپ و از حقوق شهروندی دفاع می کنند. این در حالی است که وقتی انجمنهای اسلامی و دفترتحکیم وحدت در اوایل دهه 80 این بحثها را مطرح و سخنران هایی را دعوت کرد که از این مساله دفاع می کردند با اتهامات فراوانی روبرو شدند. بنابراین با توجه به اینکه مطرح کنندگان اصلی این گفتمان، جامعه دانشگاهی وبخصوص دفتر تحکیم وحدت بوده است، فراگیر شدن این گفتمان پیروزی بزرگی برای ما محسوب میشود وهمچنین پیشرفت خوبی در جامعه و تحول خوبی در احزاب اصلاح طلبی که این مباحث را مطرح می کنند. در ادامه راه نیز برای بقا، پیشرفت و تاثیر گذاری، راهی جز همبستگی با سایر گروهها و ایستادگی وجود ندارد.
شما به بازداشت دانشجویان چپ اشاره کردید. آیا در جهت آزادی آنها هم اقدامی انجام داده اید؟
ما با وجود اختلاف عقیده ای که با این دوستان داریم، بیانیه جداگانه ای در راستای دفاع از حقوق آنها صادر کرده ایم زیرا معتقدیم در دفاع از حقوق بشر اختلاف عقیده اصلا مهم نیست وباید از حقوق تمام اقشار جامعه دفاع کرد؛ بخصوص اینکه دوستان چپ “دانشجو” هستند. علاوه براین کمیته ای در این مورد تشکیل داده و جلساتی با وکلا برگزار نموده ایم. ما همچنان به ادامه بازداشت این دانشجویان اعتراض داریم و معتقدیم این دوستان باید هرچه زودتر آزاد شوند.
وضعیت خودتان چطور است؟
ابتدای سال و در تاریخ 17 فروردین با احضار سبزوار مواجه شدم. 17 تیر هم دادگاه کرمانشاه اتفاق افتاد و 18 تیر هم که بازداشت شدم و 18 مرداد ازاد شدم. مجددادر روز 17 آبان بازداشت و 18 آذرماه آزاد شدم! توجه داشته باشید که 17 و 18 دائما تکرار شده است و معلوم نیست17 یا 18 بعدی کی باشد ؟