کسی پاسخگو نیست

امید معماریان
امید معماریان

» همسرشمس الواعظین درمصاحبه با روز:

فریباعباسقلی زاده، همسر محمود شمس الواعظین،  روزنامه نگاری که به دنبال حوادث روز عاشورا به همراه جمعی دیگر از شخصیت های سیاسی وفرهنگی دستگیر شد، در مصاحبه با روز از بی اطلاعی در مورد علت دستگیری و نیروهای دستگیرکننده وی سخن گفته است. به گفته وی مقامات قضایی وامنیتی هیچ جوابی به پیگیری های وی و خانواده اش نداده اند. این مصاحبه در پی می آید.

پس از دستگیری آقای شمس الواعظین، خبری از اینکه چه دستگاهی او را دستگیر کرده وبه کجا برده ، دارید؟

نه متاسفانه. مامورین امنیتی ساعت دو نیمه شب به منزل مراجعه کردند وبدون داشتن ابلاغ برای دستگیری مشخص آقای شمس الواعظین به ایشان گفتند باید با ما بیایی. من با سرپرستشان صحبت کردم وپرسیدم که او را کجا می برید وآیا اساسا این وقت شب برای دستگیری یک فرد مطبوعاتی اقدام درستی است واینکه دستور بازداشت از طرف چه کسی صادر شده است؟ اما او گفت ما باید وظیفه مان را انجام بدهیم واینطور به ما ابلاغ شده که باید وظیفه مان را انجام بدهیم. الان هم بعد از ۴۸ ساعت از بازداشت ایشان هیچ خبری از او نداریم.

 آقای شمس الواعظین پیش از دستگیری با تهدید و یا احضار مواجه بودند؟

دردو ماه گذشته دو بار مامورین اطلاعاتی وی را خواسته وتذکر داده بودند که با رسانه های فارسی زبان مصاحبه نکند. ایشان هم مصاحبه نکردند. در این روزهای اخیر تنها بایک رسانه عربی زبان مصاحبه کردند. در این مصاحبه هم تنها اخبار و مسائل روز را به عنوان یک کارشناس مطبوعاتی مطرح کردند. دراین مصاحبه نه او نه تحلیلی کرده نه از کسی طرفداری کرده بود. او دکترای جامعه شناسی دارد وتحلیل گر سیاسی است. اگر یک تحلیل گر سیاسی نتواند یک خبر ساده را به اطلاع مردم برساند دیگر چه باید بکند؟‌این کمترین انتظاری است که مردم از یک تحلیل گر سیاسی دارند. او بدون هیچ دلیلی دستگیر و بازداشت شده است. الان هم که در این چند روزه وضعیت نابسامان است و پیگیری های ما به جایی نرسیده است. ایشان حتی فرصت اینکه وکیلی برای خود بگیرد نداشته است. امیدوارم در هفته آینده با پیگیری از دادگاه انقلاب حداقل متوجه بشویم کجا هستند.

یعنی به طور رسمی گفته بودند نباید مصاحبه کنی؟

بله. دراین دو ملاقات گفته بودند که حق نداری مصاحبه کنی. او هم البته همین کار را انجام داد. با هیچ کدام از شبکه های فارسی زبان مصاحبه نداشت. نه با بی بی سی نه با صدای آمریکا ونه با دیگر وب سایت های خبری. به عنوان محقق دفتر مطالعات تنها در خصوص وقایع اخیر اطلاع رسانی کرده بود.

نحوه دستگیری چطور بود؟

چهار نفر دفعه اول آمدند. اگر چه بیرون در منزل و در کوچه چندین نفر دیگر هم بودند که مبادا آقای شمس فرار کنند. اما او با این نحوه بازداشت و اینکه بدون مجوز او را می خواستند ببرند، مخالفت کرد.

به آنها گفت که من خودم فردا مثل دفعات قبل می روم وزارت اطلاعات. اما وقتی مقاومت آقای شمس را دیدند سه نفر دیگر هم آمدند. یعنی هفت نفره او را با خود بردند. یک گشتی هم در منزل زدند و چیزی هم با خود نبردند. درواقع چیزی نبود که ببرند. آقای شمس رفتار حرفه ای شفافی دارند و هیچ چیزی ندارند که بخواهدبهانه دست کسی بدهد. پرونده آقای شمس همان چیزی است که در مصاحبه هایشان است.

پیگیری شما از دادگاه انقلاب به کجا رسید؟

مراجعه کردیم مسوولش نبود. امروز هم رفتیم کسی پاسخگو نبود. فردا وپس فردا هم که دادگاه است. امیدوارم شنبه که می رویم کسی بتواند جوابمان را بدهد. الان مادر او که ناراحتی قلبی دارد نگرانی جدی دارد. فرزندانش هم وقت نکردند او را ببینند. همه نگرانند که اصلا او را کجا برده اند.

اینکه گفته شده اتوبوس های فلزی به زندان اوین برده اند و زندانی های جدید روز عاشورا را به دلیل کمبود جا در آن نگهداری می کنند صحیح است؟‌آیا شما هم خبری در این مورد شنیده اید؟

ما هم شنیدیم وخیلی نگران صحت آن هستیم. اگر چنین چیزی صحت داشته باشد که زندانیان را به دلیل کمبود جا در اتوبوس های فلزی نگهداری کنند واقعا مایه تاسف است و با توجه به وضعیت سلامتی آقای شمس این موضوع می تواند برای او والبته همه کسانی که در چنین شرایطی نگهداری می شوند مایه نگرانی باشد. ضمن اینکه خبرهایی که از زندانیان دیگر می شنویم بر نگرانی های ما می افزاید. الان خبر ها دهان به دهان به گوش همه می رسد. الان شنیده ایم که دنده های آقای سحرخیز را در حین دستگیری و بازجویی و تلاش برای اعتراف گیری شکسته اند. خوب تصور کنید همین چیزها را فرزندان ما هم می شنوند وبسیار نگران می شنوند. حالا آقای شمس آدم سرشناسی است و درمورد او اطلاع رسانی می شود. وای به حال خانواده های بی پناهی که کسی را ندارند وساعت ها جلوی دادگاه انقلاب می ایستند تا بتوانند خبری از عزیزان خود بگیرند و موفق نمی شوند. خدا به همه ما صبر بدهد. ما که جز دعا نمی توانیم در این شرایط کاری دیگری انجام بدهیم. شما هم برای ما دعا کنید.