عقب عقب عقب عقب، برو تا بیافتی پائین

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

می ترسیدم این روز را نبینم و از دار دنیا بروم، سعید مرتضوی برکنار شد. این واقعه جالب و دوست داشتنی و زیبا را به خودم و کلیه کسانی که یک بار یا بیشتر مجبور شده اند وجود او را در فاصله کمتر از ده متر احساس کنند، تبریک می گویم. اصلا مهم نیست که مرتضوی وزیر دادگستری بشود و یا حتی یک هفته دیگر رئیس قوه قضائیه بشود، یا اینکه کسی که به جایش آمده است، از او هم بدتر باشد، مهم این است که سعید مرتضوی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل سرکوب آزادی بیان و جنبش آزادی ایران، برکنار شد. من در زندگی از کسی نفرت ندارم، اصولا آدم نفرت نیستم، ولی این استثنا را برای خودم حفظ می کنم. برای مرتضوی عاقبتی دردناک و تلخ آرزو می کنم و امیدوارم خدای عادلی باشد تا حق او را کف دستش بگذارد. و این سومین عقب نشینی حکومت تحت تاثیر جنبش بزرگ سبز بود.

 

با این اقدام، عقب نشینی حکومت در برابر جنبش سبز وارد سومین مرحله خود شد، آیت الله نامبروان که که در مورد ولادت خودش هم نمی تواند از نقش دشمن و بیگانگان صرف نظر کند، اعلام کرد که رهبران جنبش سبز از بیگانگان دستور نمی گرفتند و خواستار رسیدگی به تخلفاتی شد که خودش دستورشان را داده بود. عقب نشینی دوم هم با سخنرانی احمدی نژاد در نماز جمعه بود که پذیرفت که در حوادث بعد از انتخابات و در زندان کهریزک تخلفاتی رخ داده است، البته اعلام کرد که کسانی که شکنجه شده یا کشته شده اند، با برنامه ریزی خودشان مورد شکنجه خودشان قرار گرفته یا خودشان توسط خودشان کشته شده اند. فعلا دولت و حکومت دارند قدم به قدم عقب می روند و از کلیه هموطنان می خواهم به هیچ وجه سروصدا نکنند تا طرف به عقب نشینی ادامه دهد، ببینیم کی می افتد پائین.

 

جنبش سبز باید خودش را جمع و جور کند، تلاش کند تا زندانیان آزاد شوند، رسانه های خودش را بسازد، نیروی اجتماعی اش را سازمان بدهد و بداند که این ماجرا کار یک نفر دو نفر و یک شب دو شب نیست، ما یکی دو سال کار حسابی داریم، فقط چیزی را نباید فراموش کنیم، حکومت می توانست مانع ایجاد جنبش سبز شود، خیلی کار دشواری نبود. ولی وقتی یک جنبش اجتماعی که ریشه در خواستهای جدی اجتماعی دارد، ایجاد شد، دیگر نمی توان آن را از بین برد. حالا ما هستیم و منتظریم تا در اولین فرصت دوباره در داخل و خارج به فرمایش رهبر انقلاب که واقعا این یکی را بسیار درست گفت: آبروی حکومت را در تمام جهان ببریم.” من در شگفتم این آقای خامنه ای که بلد است حرفی به این درستی بزند، چرا حرف هایی به آن نادرستی می زند؟

 

ابطحی به روز شد

 

به مناسبت هزارمین شماره روز، برای هزارمین بار عرض می کنم که اصولا هر انسانی زیر بازجویی می شکند، لطفا نگوئید سعید شریعتی که دندانش شکسته یا ابطحی که رژیم به زور وزنش را کم کرده، یا محمد قوچانی که هفتاد روز زندان انفرادی کشیده، یا سعید حجاریان که زندگی طبیعی اش شکنجه بوده و تکان نمی تواند بخورد، چرا چنین حرفهایی زدند و رمضان زاده و بهزاد نبوی و تاج زاده عزیز چرا آن حرف ها را نزدند. هر کسی زیر فشار قرار بگیرد، طبیعی است که می شکند.

 

امروز ابطحی از زندان مطالب وبلاگش را به روز کرد. اگر واقعا منظور از دستگیری ابطحی این باشد که او را به زندان ببرند که وبلاگش را بنویسد، به نظرم فکر زیاد خوبی نیست، چون قاضی می تواند ابطحی را با وثیقه آزاد کند و از او تعهد بگیرد که هر روز وبلاگش را به روز کند، لزومی به ماندنش در زندان نیست. دختر ابطحی گفت: “ وبلاگ پدرم توسط بازجویان به روز می شود.” اینها به کنار، فقط من نمی دانم چرا برای اینکه کسی بفهمد که در انتخابات تقلب نشده است، باید اطلاعات نداشته باشد. البته این هم جزو معجزات کشور ماست که وقتی اطلاعات داشته باشی نظرت غلط است و وقتی اطلاعات نداشته باشی نظرت درست است. وقتی دست به زن نامحرم بزنی گناه کردی، ولی اگر به زن نامحرم تجاوز کنی جایزه می گیری؟ وقتی اعتراف کنی مجرم هستی از زندان آزاد می شوی، اما اگر اعتراف نکنی مجرم هستی زندانی می مانی. فعلا یکی از نمایندگان مجلس که نخواست نامش فاش شود، قبول کرده که با باتوم و شیشه نوشابه به زندانیان تجاوز کرده اند. فکر می کنم بعد از این کار زندانی به حقانیت رهبری و صحت انتخابات پی برده باشد. بالاخره درک حقیقت دردناک است.

 

1920 گلوله در شهرک قدس

 

حالا خوب است اسمش شهرک قدس است، وگرنه اگر تگزاس یا سانفرانسیسکو بود چی می شد؟ البته اسمش شهرک قدس است، ولی توی خانه به او می گویند “ قلعه حسنخان”. براساس گزارش روزنامه جام جم یک آقای 65 ساله هشت نفر از اعضای خانواده خودش و همسایه هایش را با شلیک 1920 گلوله کشت. وی دوساعت بعد از این اقدام بی سروصدا، که توسط مردم به نیروی انتظامی خبر داده شده بود، توسط نیروی ضدشورش زنده و سالم دستگیر شد. حالا فکر کنید به جای این آدم که با شلیک 1920 گلوله هشت نفر را کشته است، 1920 نفر آدم می خواستند بدون دادن شعار، و با دست خالی، فقط به انتخابات اعتراض کنند. مطمئنا سه دقیقه بعد نیروی ضد شورش منطقه را محاصره و بعد از اینکه ده نفر را می کشت، صد نفر را دستگیر می کرد و تا نیم ساعت بعد هم به بقیه تجاوز می کرد.

 

واقعا نیروی ضدشورش و حافظ جان و مال و ناموس مردم که می گویند همین است، یک میلیون آدم، به مدت یک ماه در تهران تظاهرات کردند، در نهایت یک جوان به اتهام درست کردن یک کوکتل مولوتف که در کوچه خلوت خودشان انداخته بود و کوکتل مولوتف مذکور هم عمل نکرده بود، زندانی شد. از آن طرف یکی دیگر 1920 گلوله شلیک کرده و هشت نفر را کشته و دو ساعت طول کشیده تا او را دستگیر کنند. مسوول نیروی انتظامی احتمالا گفته است: ما نمی دانستیم قاتل در انتخابات به موسوی رای داده یا نه، اگر حدس می زدیم رای داده حتما بیست ثانیه بعد از شلیک اولین گلوله دستگیرش می کردیم.

 

قبرستانها و دانشگاهها

 

آقا، بعد از اینکه اعلام شد که در بهشت زهرا تعدادی جسد را بطور غیرقانونی دفن کردند، من یاد آیت الله خمینی افتادم، نمی دانم بخاطر اینکه در بهشت زهرا سخنرانی کرده بود، یا بخاطر اینکه در مورد قبرستان حرف زده بود، یا بخاطر یک چیز دیگر. در هر حال به نظرم همین جملاتی که از سخنرانی آیت الله خمینی در بهمن 57 درآوردم بخوانید و عبرت بگیرید. اصولا خواندن این جملات بقول علی عابدینی برای مزاج آدم خوب است.

 

آیت‌الله خمینی گفت: “این مجلس غیر قانونی است. از خود وکلا بپرسید، آیا شما را ملت تعیین کرده است؟ هر کدام که ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می‌دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیش، از مردم سوال می‌کنیم که این آقا آیا وکیل شماست؟ شما او را تعیین کرده‌اید؟ حتماً بدانید که جواب آن‌ها منفی است.”…. “این همه چیز ما را به باد داد و مملکت ما را خراب کرد. قبرستان‌های ما را آباد کرد.”…. “ مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال‌ها طول می کشد.”….. “ فرهنگ ما را این عقب نگه داشته، به طوری که الآن جوان‌های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از این‌که یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن‌هم با این مصیبت‌ها، آن‌هم با این چیزها باید بروند در خارج تحصیل کنند.”…… “ پنجاه سال است که در اختناق به سر می‌بریم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیو صحیح داشتیم.”….. “ یک مملکت دو تا دولت ندارد، لکن دولت غیر قانونی باید برود. تو غیر قانونی هستی، دولتی که ما می‌گوییم، دولتی است که متکی به آرا ملت است.”

 

افسران جوان و دانشگاهها

 

بقول عادل فردوسی پور، ببین این چه می کنه؟ من هرچه فکر می کنم نمی فهمم چرا کاری را که آدمها معمولا در سی سالگی می کنند، ایشان در شصت سالگی می کند و آن کاری که آدمها در پنجاه سالگی می کنند، ایشان در سی سالگی می کرد. شده حکایت آن دخترک داستان عبید زاکانی که شب اول بازجویی، نه، شب اول ازدواج معلوم شده بود که …. بقیه اش را خودتان در کلیات عبید بخوانید. آقای خامنه ای که وقتی سی ساله بود، اهل شعر و شاعری و ادبیات و هنر بود، حالا که شصت ساله شده، بکلی زده توی فاز نظامی. امروز ایشان در سخنرانی برای دانشجویان( که مطابق معمول هیچ تصویری از آنها در دست نیست.) گفت: “ دانشجویان عزیز، افسران جوان ایران در جبهه مقابله با جنگ نرم دشمنان هستند.” شوخی شوخی، داستان براندازی نرم را تبدیل به کودتای نرم کردند و حالا شده جنگ نرم. من مطمئنم که اینقدر این پسر( احمدی نژاد) در دیدار با آن پدر( دائی جان ناپلئون) درباره جنگ کازرون و نبرد کلمبیا حرف زده که احتمالا آقا خودش هم فکر می کند در کلمبیا سخنرانی کرده. البته همین امروز ایشان گفته که “ بنده فقط از نقاط قوت دولت حمایت می کنم.” البته آگاهان هرچه فکر کردند متوجه نقاط قوت دولت نشدند، البته به باتوم و نوشابه فکر کردند، ولی فکر کردند ممکن است نقطه قوت دیگری هم باشد.

 

نخبگان در روز قدس نماز می خواند

یک مدتی اسم خاتمی شده بود جریان دوم خرداد، هرکسی می خواست هر فحشی بدهد، به جریان دوم خرداد می داد. اسم مستعار آقای منتظری هم شده بود “ ساده لوحان”، هر وقت به کسی می گفتی تو آدم ساده لوحی هستی، فورا می خواست فتوا بدهد. اسم مستعار کروبی هم شده است، جریان تندرو، وقتی می گویند پسر جریان تندرو به دادگاه رفت، همه متوجه حسین آقا می شوند. حالا اسم مستعار هاشمی رفسنجانی شده “ نخبگان” آقا که گفته بود “ نخبگان مراقب باشند سقوط نکنند.” یک هفته بعد هم جنتی گفته بود “ نخبگان مواظب خودشان باشند.” امروز آیت الله حائری شیرازی که سالی یک بار موقع تعطیل شدن کارخانه آدامس بادکنکی حرف می زند، گفت: “ نخبگان رمضان را دریابند.” حالا به هر کسی می گوئیم نخبه، فورا فهرست دارائی های خودش را منتشر می کند. ضمنا نماز جمعه روز قدس به امامت نخبگان برگزار می شود.

 

 

 

 

بیست بسیجی و نه نفر از مردم کشته شدند

آقا جان! با شما نیستم، فرمانده سپاه را می گویم. به هر کی گفتم آقا که شما نباید نگاه کنی! آقای فرمانده سپاه، بدون آنکه فکر کند درباره چه چیزی حرف می زند و حداقل به کاغذهای خودش نگاه کند، در یک مصاحبه تکان دهنده و دشمن شکن، اظهارات عجیبی را زرتی گفت. سردار جعفری پس از مصاحبه رسمی دیروزش، در یک مصاحبه اختصاصی با ما شرکت کرد و به سووالات ما پاسخ داد.

ما: لطفا بفرمائید که اصولا حضور مخالفان در اعتراضات اخیر چی بود؟

سردار جعفری: دشمنان 300 هزار نیرو را برای اعتراضات خیابانی از سالها قبل سازماندهی کرده بودند که ما موفق شدیم که با فداکاری و ایثارگری برادران بسیج و نیروهای سپاه جلوی این تحرک دشمن را بگیریم.

ما: یعنی میزان حضور میلیونی و حداقل چند صدهزار نفری مخالفان در اعتراضات خیابانی را تائید می کنید؟

سردار جعفری: البته این آمار مورد تائید ما نیست و با وجود تبلیغات گسترده رسانه های بیگانه که همه شان در آن زمان قطع شده بودند، عوامل دشمن نتوانستند بیش از دو تا سه هزار نفر را به خیابان بیاورند.

ما: با توجه به اینکه یکی از سفرای ایران نیز گفته بود که سه هزار نفر بیشتر در اعتراضات شرکت نکردند، تعداد دستگیر شدگان چقدر بود؟

سردار جعفری: ما چهار هزار نفر از این سه هزار نفر را دستگیر کردیم که بیش از 3700 نفر آنان در همان هفته آزاد شدند.

ما: با توجه به اینکه فرمودید که سه هزار نفر تظاهرات کردند، ولی چهار هزار نفر دستگیر شدند، و احتمال ادامه آشوب ها، برای چه آن 3700 را آزاد کردید؟

سردار جعفری: ما سعی کردیم که با رافت برخورد کنیم، و به همین دلیل به محض اینکه آن سه هزار نفر دستگیر می شدند، فورا آزادشان می کردیم که زودتر بتوانند به اعتراضات شان ادامه دهند. و ما فقط با رافت و عطوفت با معترضان برخورد می کردیم. اما آنها قصد داشتند که نظام را با خطر جدی مواجه کنند که ما جلوی آن را با آرامش گرفتیم.

ما: در این اعتراضات آیا کسی هم کشته شد؟

سردار جعفری: در این ناآرامی ها 13 نفر بسیجی به شهادت رسیدند و هفت نفر هم که سابقه بسیجی داشتند شهید شدند، جمعا می شود بیست نفر، اما تعدادی هم از آنها کشته شدند که چون تعدادشان زیاد نیست، بهتر است در مورد آنها حرف نزنیم…

ما: یعنی هیچ کسی از معترضان در تظاهرات کشته نشدند؟

سردار جعفری: نه اینکه هیچ کسی کشته نشده باشد، ولی 13 نفر بسیجی به شهادت رسیدند و هفت نفر هم که سابقه بسیجی داشتند، کشته شدند که ممکن است 9 نفر از معترضان هم کشته شده باشند که البته در این مورد آمار خاصی وجود ندارد، ولی می توانم بگویم که در همین شش ماهه اول سال جاری 24 هزار نفر ازدواج کردند که تعداد آنها از 9 نفر کشته شده های معترضان خیلی بیشتر است.

ما: گفته می شود که 70 نفر در اعتراضات کشته شده اند که عکس و نام آنها وجود دارد و جسد آنها هم دفن شده و خانواده های آنها هم مجلس ختم گرفته اند و فیلم کشته شدن آنها هم پخش شده است.

سردار جعفری: ممکن است کسانی در تظاهرات خیابانی کشته شده باشند و فیلم و عکس آنها هم وجود داشته باشد و دفن هم شده باشند و نام شان هم ثبت شده باشد، اما این به آن معنی نیست که چون هفتاد نفر کشته شده اند، تعداد کشته شده ها بیش از 9 نفری باشد که آمار آنها مشخص است، ضمن اینکه همین هفتاد نفر هم ممکن است پسر خاله شان بسیجی باشد، یا قبلا در زمانی که زنده بودند، از جلوی بسیج رد شده باشند. پس ما می توانیم بگوئیم که هشتاد نفر بسیجی در این اعتراضات کشته شدند.

ما: شما گفته اید که شش الی هفت نفر از مردم عادی که بعضا سابقه بسیجی داشتند، با ترورهای کور به شهادت رسیدند؟ لطفا بفرمائید شش نفر بوده یا هفت نفر؟ و بعضا بسیجی بودند یعنی چه؟

سردار جعفری: چون ترورها کور بود، دقیقا ندیدیم که شش نفر شهید شدند یا هفت نفر، البته مسوولان خیلی دقت نکردند که شش نفر شهید شدند یا هفت نفر، ممکن است چیزی بین این دو باشد، مثلا شش و نیم نفر شهید شده باشند که قبلا هم ما در عملیات بلوچستان یک بار هفت و نیم نفر از نیروهایمان بشهادت رسیدند. و در مورد اینکه  این هفت نفر بعضا بسیجی بودند، منظورم این است که چون یک نفر از افرادی که در ترورهای کور شهید شدند، سابقه بسیجی دارند، به نظر ما این هفت نفر بعضا سابقه بسیجی دارند.

ما: به عبارت دیگر منظورتان این است که سه هزار نفر تظاهرات کردند، چهار هزار نفر دستگیر شدند، و بیست بسیجی کشته شدند، و نه نفر از معترضان هم کشته شدند، معترضان برای کشتن نیروهای بسیج از چه سلاحی استفاده کرده بودند؟

سردار جعفری: شهدای ما با سنگ و چوب و یا با اتومبیل کشته شدند، و این در حالی بود که بسیج از هیچ اسلحه ای جز مسلسل و گاز اشک آور و کلت و باتوم و وسایل دیگر استفاده نمی کرد، که بعد از پایان ناآرامی ها ما تصمیم گرفتیم که دیگر از سلاح استفاده نکنیم. ولی این نکته بسیار مهم است که با وجود اینکه بسیج از اسلحه گرم استفاده می کرد، اما هیچ کدام از کسانی که گلوله خوردند، کشته نمی شدند، و بلند می شدند می رفتند خانه شان، ولی آنها به محض اینکه یک سنگ می انداختند، برادران ما شهید می شدند و این یکی از راههای ما برای کنترل آرام تظاهرات بود.

ما: یعنی منظورتان این است که کلا مساله مهمی نبود، و حل شد؟

سردار جعفری: نمی خواهم بگویم که مساله مهمی نبود، بلکه می خواهم بگویم که “ فتنه اخیر آنقدر عمیق و گسترده بود که کلمه بحران برای آن کوچک است” اما می خواهم بگویم که سپاه با هوشمندی بسیار با این فتنه عظیم که چیز مهمی نبود و دو سه هزار نفر بیشتر نبودند مقابله کرد.

ما: لطفا بفرمائید که سپاه در حمله به کوی دانشگاه چه نقشی داشت و چطور به دانشجویان حمله کرد؟

سردار جعفری: ما “ امیدواریم که دادگاه عوامل خودسر که اقدامات تند و غیرقابل قبول و مجرمانه ای در کوی دانشگاه انجام دادند، تشکیل شود”.

ما: خیلی ممنون از لطف شما، واقعا دست تان درد نکند، لطفا بفرمائید که این عوامل خودسر چه کسانی بودند؟ و از کجا بودند؟

سردار جعفری: این عوامل خودسر از بسیج نبودند. و اصولا بسیجیان در این حادثه حضور نداشتند، بلکه لباس شخصی هایی بودند که خودسرانه به کوی دانشگاه حمله کردند.

ما: این عوامل خودسر چه کسانی بودند؟   

سردار جعفری: این افراد نیروهای خودسری بودند که خودشان به کوی دانشگاه حمله کرده بودند و اینقدر خودسر بودند که ما هم نمی دانیم چه کسانی هستند.

ما: یعنی این افراد دستگیر نشدند و نام و مشخصات شان معلوم نیست؟

سردار جعفری: چرا، این افراد دستگیر شدند و الآن هم در بازداشت هستند، ولی چون خودسر هستند و بسیجی هم نیستند و سپاهی هم نیستند و جزو نیروی انتظامی هم نیستند، ما اصلا نمی توانیم بگوئیم چه کسانی هستند، فقط معلوم است که خودسر هستند، یعنی از هر کدام شان می پرسیم که شما کی هستید فقط می گویند ما خودسر هستیم.

ما: آیا نمی توانید از طریق محل کارشان بفهمید که شغل شان چیست و از چه نهادی هستند؟ و انگیزه شان برای حمله به کوی دانشگاه چه بوده است؟

سردار جعفری: اولین نکته این است که ما نمی توانیم به آنها فشار بیاوریم که بگویند که از چه نهادی هستند، چون ما نمی خواهیم در مسائل خصوصی متهم دخالت کنیم، فقط می دانیم که خودسر هستند، اما اینکه از کجا آمده اند و چطور وارد تهران شده اند و آدرس کوی دانشگاه را چطور پیدا کردند، معلوم نیست، از همه مهم تر اینکه ما هر چه تلاش کردیم نفهمیدیم” برخی نیروها با چه انگیزه ای به کوی دانشگاه حمله کردند.”

ما: حدس نمی زنید که انگیزه آنها از حمله به کوی دانشگاه چه بود؟ آیا ممکن است نصف شب می خواستند که ادامه تحصیل بدهند یا شاید می خواستند با استفاده از تاریکی شب، دکترا بگیرند، یا ممکن است گرسنه شان بوده و اشتباها به جای اینکه بروند رستوران، به کوی دانشگاه حمله کردند؟

سردار جعفری: این احتمالات هم ممکن است، ولی چیزی که مسلم است این است که هر کاری می کنیم آنها انگیزه شان را از حمله به کوی دانشگاه به ما نمی گویند.

ما: آیا ممکن است انگیزه مهاجمان در حمله به کوی دانشگاه زدن و کشتن دانشجویان باشد؟

سردار جعفری: البته این احتمال هم هست، اما در هر حال ما این انگیزه را نمی دانیم و بازجوهای ما هم خجالت می کشند از آنها بپرسند که انگیزه شان برای حمله چه بوده است. چون بازجویان این پرونده بسیار آدمهای خجالتی هستند و معتقدند که انگیزه افراد حریم خصوصی آنهاست.

ما: در مورد بازداشتگاه کهریزک هم می خواستیم از شما سووالاتی بپرسیم، لطفا بفرمائید که در کهریزک……

سردار جعفری: من عذر می خواهم، چون اولا باید برای حفظ امنیت خلیج فارس به آقای حجاریان سری بزنم و از طرف دیگر محله ما به کهریزک نمی خورد و اصولا من هیچ اطلاعاتی از اینکه کهریزک کجاست، ندارم  و تازه یک هفته است که متوجه شدم که یک جایی اسمش کهریزک است، لطفا این سووالات را از فرمانده پلیس تهران بپرسید…..

 

گفتگوی ما با فرمانده پلیس تهران

ما: لطفا بفرمائید که در کهریزک چه اتفاقی افتاد و چه تخلفاتی صورت گرفت؟

فرمانده پلیس تهران: “ مساله کهریزک تمام شده است”

ما: منظورتان از اینکه تمام شد چیست؟

ف. پ. ت: یعنی کلا مساله کهریزک تمام شده و پرونده اش هم بسته شده و “ اگر ماموری هم تخلفی انجام داده باشد، حتما باید برخورد شود…”

ما: منظورتان این است که تخلفی انجام شده است یا نه؟

ف. پ. ت: هنوز معلوم نیست که کارهایی که کردیم تخلف بوده یا نه، خودمان که نگاه می کنیم به نظرمان تخلفی نمی رسد، ولی چون مقام معظم رهبری و رئیس جمهور فرمودند تخلفاتی انجام شده، ما هم با تخلفاتی که نمی دانیم چیست، برخورد می کنیم. البته مساله کهریزک تمام شده است.

ما: گفته می شود که در کهریزک زندانیان شکنجه شده اند، آیا این تخلفات صورت گرفته است؟

ف.پ.ت: من باید توضیح بدهم که “ ما هیچ احدالناسی را در کهریزک بدون حکم قضایی بازداشت نکردیم و برای هر کسی هم یک حکم بازداشت داشتیم. در بعضی موارد حتی دو تا سه حکم بازداشت برای یک نفر داشتیم که همین نشان می دهد، هیچ کسی بدون حکم بازداشت نشده است، حتی کسانی بودند که ما تا لحظه آخر نمی دانستیم که اسم شان چیست و برای چی دستگیر شدند که مجبور شدیم جای اسم و جرم شان را خالی بگذاریم، اما هیچ کسی بدون حکم بازداشت نشده بود.

ما: چند نفر در کهریزک بازداشت شده بودند؟

ف.پ.ت: کلا حدود 140 تا 145 نفر به مدت سه روز بازداشت شده بودند، که دلیلش هم این بود که جا نداشتیم و به همین دلیل متهمان را به کهریزک آوردیم….

ما: ولی سردار احمدی مقدم گفته است که چهار هزار نفر در هفته اول بازداشت شدند، این رقم چهار هزار نفر درست است، یا 140 تا 145 نفر؟

ف. پ. ت: تقریبا بین 140 تا 145 نفر بازداشت شدند، ممکن است این رقم تا همان چهار هزار نفر باشد، دقیقا یادم نیست، ولی بین همان 140 تا چهار هزار نفر درست است. البته تاکید می کنم که “هیچ کس در کهریزک کشته نشده است.”

ما: پس تخلفاتی که گفته می شود، چیست، آیا به زندانیان تجاوز شده است؟

ف. پ.ت: پلیس و مسوولان کهریزک کسی را در آنجا نکشته اند، ولی اگر هم کشته باشند، ما به تخلفات رسیدگی می کنیم، اما قاطعانه می گویم که کسی در کهریزک کشته نشده است. البته ممکن است یکی از مسوولان یا چند نفر قصور کرده باشند که قطعا با آن برخورد می کنیم.

ما: یعنی منظورتان این است که شکنجه و تجاوز و قتل در کهریزک صورت گرفته است یا نه؟

ف.پ.ت: تجاوز خاصی در کهریزک صورت نگرفته است، همانطور که کسی کشته نشده است، اما ما قطعا کسانی را که تجاوز کردند یا متهمی را کشته باشند، مجازات می کنیم، ولی هنوز معلوم نیست که چه چیزی را مجازات می کنیم، چون هیچ تجاوزی یا قتلی صورت نگرفته است و اگر هم صورت گرفته باشد، قصدی در کار نبوده، بلکه خیلی تصادفی این اتفاق افتاده است و نمی توان گفت که کسی کشته شده است.

ما: در جریان حمله به کوی دانشگاه نیروی انتظامی چه برخوردی داشت و با نیروی انتظامی متخلف چگونه برخورد می شود؟

ف.پ.ت: “ نیروی انتظامی مسوولیت چندانی در کوی دانشگاه نداشته است.”

ما: منظورتان از اینکه “ مسوولیت چندانی” نداشته چیست؟ چقدر مسوولیت داشته؟

ف.پ.ت: منظورم این است که ممکن است حمله ای صورت گرفته و کسانی کشته شده باشند، اما پلیس مسوولیت چندانی نداشته، فقط حمله ای کرده و تعدادی را کتک زده و کشته است، اما این اقدام بدون “ مسوولیت چندانی” صورت گرفته است که اگر تخلفی صورت گرفته باشد، برخورد می کنیم.

ما: شما فرموده اید که “ پلیس کارنامه بسیار خوبی در برخورد با اغتشاشات اخیر از خود به جای گذاشت” لطفا بفرمائید که این کارنامه را کجا می توانیم ببینیم؟

ف.پ.ت: موارد آن فرق می کرد، در بعضی موارد کارنامه پلیس را روی پای مردم می توانید ببینید، گاهی روی بازوی آنها و گاهی روی سر مردم، ولی در هر حال کارنامه خوبی به جای گذاشته شد.