یکی از مسؤولان عالی رتبه کاح سفید طی یک تله کنفرانس با خبرنگاران از تدابیر اتخاذ شده توسط ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی تجلیل کرد و اظهار داشت که همین تدابیر در سال ۲۰۰۵ علیه کره شمالی اتخاذ شده بود و نتیجه آن این بود که “این کشور از بازارهای مالی بین المللی حذف شد”.
مسأله این است که گرچه کره شمالی منزوی شده، در یک شرایط وخیم دائمی قرار گرفته، و مردمانش از گرسنگی درحال مرگ اند، ولی بمب اتمی دارد. چین به طور مخفی از پیونگ یانگ حمایت می کند، به همان صورت که روسیه از ایران حمایت می کند [درحال حاضر حمایت پکن از تهران کاهش یافته و به نظر می رسد که چین برای برطرف کردن نیازهای خود روابط بهتری با عربستان سعودی که یکی از دشمنان قدیمی ایران است برقرار کرده].
ایالات متحده چه کرده است؟ شرکت ها، بانک ها و حتی بانک مرکزی ایران را متهم به پولشویی کرده. این درواقع یکی از امتیازات ایالات متحده است که پس از ۱۱ سپتامبر براساس “لایحه حفظ میهن” به واشنگتن داده شده.
این تدابیر ارتباطی به اعمال تحریم ندارد، ولی می تواند منجر به اعمال تحریم شود. یکی از مسؤولان کاخ سفید در این خصوص گفت: “هر بانک بازرگانی که با بانک مرکزی ایران مبادلات مالی یا تجاری انجام دهد در خطر است. بنابراین بانک های آمریکایی موظف اند لیست کاملی از تمامی مخاطبان بین المللی خود و اینکه آیا آنها با ایران مبادلات مالی دارند ارائه دهند.”
در صورت اثبات رابطه با جمهوری اسلامی، تحریم های “تقریباً نابودکننده”ای اعمال خواهد شد، زیرا بانک های آمریکایی با تمامی نهادهای مالی جهان در ارتباط هستند. آنها به شدت مراقب اند تا شرکایشان هیچ گونه مبادله مالی با ایران انجام ندهند. در ماه ژانویه، واشنگتن تدابیری را علیه بانک لبنان-کانادا که متهم به حمایت از تروریسم شده بود اعمال کرد. این بانک چهار ماه بعد تعطیل شد.
گویی این تدابیر کافی نبوده. ایالات متحده هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۷۵۰ هزار یورو در بخش نفتی و بیش از ۱۹۰ هزار یورو در صنایع پتروشیمی ایران را نیز ممنوع کرده است. این دو بخش بزرگ ترین بخش درآمد جمهوری اسلامی به عنوان سومین دارنده ذخایر نفت و گاز در جهان را تشکیل می دهد، ولی به دلیل عدم مدیریت کارآمد و تحریم های بین المللی آن طور که باید از این بخش ها بهره نمی برد. درحقیقت، حکومت تهران باید نفت خام را به کشورهای ثالث بفرستد تا آن را پالایش کنند و از آن بنزین بسازند و مجدداً به ایران وارد کنند.
اوباما برخلاف سارکوزی نمی خواهد صادرات نفت ایران به طور کامل متوقف شود، زیرا بدین ترتیب قیمت نفت به شدت افزایش خواهد یافت. تعجب آور این است که چگونه کشورهای اروپایی که در شرایط مالی حساس تری نسبت به ایالات متحده هستند و تولیدکننده نفت نیز نیستند، موضع سخت تری نسبت به ایران اتخاذ کرده اند. فرانسه نیز به نوبه خود تهدید کرده که دارایی های ایران را در بانک های خود توقیف خواهد کرد.
بریتانیا نیز برای اولین بار از لایحه ضد تروریسم ۲۰۰۸ استفاده کرد تا بتواند دست ایران را از “سیتی”، به عنوان بزرگ ترین مرکز عمده مالی و تجاری جهان، کوتاه کند. این رویکرد با ممنوع کردن هرگونه رابطه بازرگانی با شرکت ها و بانک های ایرانی برای تمامی نهادهای مالی ثبت شده در بریتانیا آغاز شد. لندن قصد دارد این تدابیر را در کل اتحادیه اروپا بسط دهد.
اینها همه نشان می دهد که جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب اتمی درحال پرداخت چه بهای سنگین و گزافی است. حتی “سلاح نفت” نیز دیگر کاربرد ندارد، زیرا جدا از اینکه ظرفیت تولید چاه های آن به دلیل تحریم های بین المللی درحال افول است، ایالات متحده نیز به اکتشافات جالب توجهی در زمینه نفت دست یافته که بی شک تعادل انرژی در کل جهان را دچار تحول خواهد کرد.
منبع: ال موندو، ۲۳ نوامبر