آیا بوش واقعا قصد دارد به ایران حمله کند؟

نویسنده

bush_b.jpg

پاتریک سیل

تعداد کمی از ناظران بین المللی بر این باورند که آمریکا در تدارک جنگ علیه ایران است. اما به نظر می رسد خطر این حمله بسیار بالا، عکس العمل سیاسی آن وحشتناک و عواقب آن پیش بینی نشده است. کنگره آمریکا در موقعیت کنونی اش، چنین اجازه ای صادر نخواهد کرد و هیچ دولت خارجی از آن حمایت نمی کند و در این زمینه، مخالفتی بین المللی با جورج بوش وجود دارد.

ترجیحا، آمریکا با استفاده از سلاح دیگری از زرادخانه اش تلاش می کند که ایران را از غنی سازی اورانیوم بازدارد و آن اسلحه، منزوی کردن ایران، وارد کردن فشار سیاسی، تنبیه این کشور بوسیله تحریم اقتصادی، محروم کردن این کشور از سرمایه گذاری های اقتصادی، محروم کردن صنعت نفت ایران از سرمایه گذاری و ابزار مدرن صنعتی و سرانجام تهدید نظامی است که بیشتر به قصد ترساندن صورت می گیرد و تا یک صف آرایی واقعی.

دست کم این نکات از لحاظ تئوریک درست به نظر می رسد. اما خطر در حوادث پیش بینی نشده، یا یک تصادف، پنهان شده است، مثلا ردو بدل شدن آتش بین ایران و آمریکا ممکن است منجر به یک درگیری کامل بشود. این موقعیتی بی ثبات است که به منزله هشداری جدی برای جامعه بین المللی است.

دلایل تنش شدید غیر قابل تغییر است. ایران همچنان بر حق اساسی استفاده صلح آمیز در چارچوب معاهده منع تولید سلاح اتمی، اصرار دارد. در عین حال این کشور به ضرب الاجل برای توقف غنی سازی اورانیوم که در قطعنامه 1737 شورای امنیت سازمان ملل، در تاریخ 23 دسامبر 2006، که تا روز 21 فوریه تعیین شده بود، بی اعتنا ماند. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، قطعنامه را به “کاغذ پاره”، تشبیه کرد.

با این حال ایران بارها و بارها اعلام کرده است که قصد تولید سلاح اتمی را ندارد. در ضمن ایران پیشنهاد کرده که حاضر است تضمین بدهد که به دنبال استفاده نظامی از تکنولوژی هسته ای نیست و اعلام آمادگی کرده که با آژانس بین المللی انرژی اتمی و شرکای بین المللی اش در این باره وارد مذاکره بشود.

آمریکا و اسرائیل و تعداد زیادی از کشورها این را باور نمی کنند. آنها به این مشکوکند که ایران قصد دارد تبدیل به قدرت اتمی بشود. منظور این است که ایران می خواهد تا حدی به این فن آوری برسد که در زمان مقتضی، بتواند سلاح اتمی تولید کند.

بخصوص اسرائیل، در سطح جهانی علیه ایران تبلیغ سیاسی می کند و می گوید که رئیس جمهور این کشور، هیتلر جدیدی است و یهودیان در معرض تعدید هولوکاست دیگری قرار دارند و با دقت بیشتر بر این اظهارات به این نکته پی می بریم که اسرائیل عزمش را جزم کرده تا از انحصار سلاح اتمی، که چهل سال است در خاورمیانه متعلق به این کشور است، دفاع کند. برتری نظامی این کشور به آن این آزادی را داده است تا علیه همسایگانش عملیات نظامی بکند. اسرائیل نمی خواهد با بر هم خوردن موازنه قدرت که در نتیجه تبدیل شدن ایران به کشوری اتمی صورت می گیرد، این آزاد ی را از دست بدهد.

همه این هشدارها، ترس از آن حادثه را که منجر به رویارویی می شود، نگرانی از اینکه اسرائیل و دوستانش، آمریکا را مثل عراق، به جنگ با ایران تشویق کنند، افزایش می دهد. نگرانی از عواقب ایرانی اتمی در میان کشورهای عرب گسترش یافته و اظهارات خشم آلود رئیس جمهور، احمدی نژاد، باعث شده است که توجه مجامع بین المللی جلب شود و اقدامات اصلاحی انجام بدهند.

چند هفته پیش، ژاک شیراک رئیس جمهورفرانسه پیشنهاد کرد تا هیات بلندپایه ای به تهران بروند و اوضاع را آرام کنند و از مقاصد ایرانی ها آگاه شوند. این ابتکار با انتقاد مواجه شد و به نتیجه نرسید. اما چیزی شبیه به این ابتکار، امروزباید بکار گرفته شود.

منابع دیپلماتیک گزارش می دهند که اتحادیه اروپا با تشویق فرانسه، گفتگوی مستقیم با ایران را مد نظر دارد به این امید که موقعیت خطرناک بوجود آمده بین ایران و آمریکا را آرام کند. روسیه که در حال حاضر درحال ساخت نیروگاه اتمی بوشهر است و به همین دلیل رابطه خوبی با ایران دارد، باید دراین دور گفتگو ها شرکت کند.

ایران هم به نوبه خودش، راه هایی برای نزدیک شدن به مجامع بین المللی دارد. اول اینکه به جهانیان یاد آوری می کند که احمدی نژاد قدرت مطلق در ایران نیست. فرماندهی کل قوا و تصمیم گیرنده آخر در ایران، رهبر انقلاب، سید علی حسینی خامنه ای است.

آخرین یاد آوری این موضوع که بر همگان مبرهن است اما بعضی وقت ها فراموش می شود، توسط علی اکبر ولایتی، مشاور دیپلماتیک خامنه ای در دهه گذشته که 17 سال وزیر امور خارجه ایران بود، یاد آوری شد.

دوم اینکه ولایتی تلاش می کند تا نشان بدهد که مدیزیت پرونده اتمی ایران با رئیس جمهور نیست، بلکه با علی لاریجانی، رئیس شورای امنیت ملی ایران، است.

سوم اینکه، ولایتی برای کاستن ترس جهانیان ار مقاصد اتمی ایران، به فرانسه پیشنهاد کرده است تا سرپرستی غنی سازی اورانیوم در داخل ایران، به مدیریت اروپایی ها و تحت نظارت کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی را به عهده بگیرد.

جالب توجه است که عربستان و متحدانش در شورای همکاری خلیج فارس هم وارد صحنه شده اند. آنها که نگرانند که رویارویی سنی ها و شیعه ها در عراق به خلیج فارس کشیده شود، گفتگو هایی را با ایران آغاز کرده اند.

باید دید که این راهکار ها به نتیجه خوبی خواهد رسید یا نه. تنها زمانی که نگرانی ها و مصلحت ایران، کشورهای عرب، اسرائیل و آمریکا و بقیه کشورها مد نظر باشد، ثبات قابل قبول حاصل می شود. هدف اولیه، کاستن تنش و دست برداشتن از برخورد نظامی است.

منبع: میدل ایست آنلاین، 26 فوریه 2007