به ایران حسادت می کنند

نویسنده
جلال یعقوبی

» ستایش جریانهای نظامی ها از نفوذ خارجی خود

عملیات نظامی ارتش عراق برای بازپس‌گیری تکریت و همراهی نیروهای شبه‌نظامی مورد حمایت ایران در این جنگ، به یکی از مهمترین اخبار داخلی و خارجی ایران تبدیل شده است. اگر چه از ماه‌ها پیش مشخص بود که سپاه پاسداران ایران در تحولات عراق نقشی مهم پیدا کرده است، اما عملیات نظامی تکریت، این نقش را آشکارتر کرده است.

هفته گذشته و با انتشار گسترده تصاویر نظامیان ایران در عراق، از جمله تصاویر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، سرتیپ دوم رمضان شریف مسئول روابط عمومی کل سپاه از رسانه‌های داخلی خواسته بود که این تصاویر را منتشر نکنند. او تاکید داشت: “در این راستا تا حد امکان جلوی رسانه های بزرگی چون صدا وسیما ،روزنامه ها و سایت های مجوز دار را گرفته ایم وبه سایر سایتها و رسانه ها توصیه می کنیم از انتشارعکسها و مطالب مربوط به وی خودداری کنند تا این‌ها اسنادی در دست دشمنان نشوند.”

نگرانی مسئول روابط عمومی کل سپاه از اینکه تصاویر نظامیان ایران “اسنادی در دست دشمنان” باشد، نشان می‌داد که ابعاد حضور نظامی ایران در عراق فراتر از آن چیزی است که در اظهارات رسمی مسئولان جمهوری اسلامی با عنوان حضور مستشاری در عراق نامیده می‌شود.

در حالی که حضور نظامی ایران در عراق نگرانی همسایه‌های دیگر و خصوصا متحدان عربستان سعودی را برانگیخته است، جریانهای داخلی، این حوادث را نشانه گسترش اقتدار جمهوری اسلامی تفسیر کرده‌اند.

 روزنامه کیهان اواخرهفته گذشته در یادداشتی با عنوان “۳۶ سال تاخیر” نوشته بود: “از جمله مسائل مهمی که مدتی است توجه کارشناسان و مقامات کشورهای مختلف را به طور حسادت‌برانگیزی به خود مشغول کرده، موضوع «نفوذ» جمهوری اسلامی ایران در منطقه به ویژه در کشورهایی مثل عراق، لبنان، یمن، سوریه، فلسطین و… است. این مسئله اما، برخلاف خوشحالی مردم مسلمان و غیرمسلمان این کشورها، باعث خشم و نگرانی عده‌ای از مرتجعین عرب و اربابان آمریکایی و صهیونیستی آنها شده است.” نویسنده کیهان با اشاره به اینکه ظهور داعش موجب “نفوذ فوق‌العاده ایران” در منطقه شد، اضافه کرده بود: “هم تکفیری‌های تروریست و هم دیکتاتورهایی مثل صدام، با اهداف شیطانی مورد حمایت غرب بوده و هستند. اما همین دو مسئله سرانجام باعث حکومت انقلاب اسلامی بر دلها شد. به قول معروف، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.”

اما این تنها روزنامه کیهان نیست که از گسترش نفوذ ایران در منطقه خبر می دهد. در ماه‌های گذشته، بخشی از نیروهای راستگرای ایران، بارها از فتح پایتختهای مختلف در منطقه توسط ایران خبر داده‌اند.

چندی پیش مجتبی ذوالنور، مشاور نماینده علی خامنه‌ای در سپاه پاسداران طی سخنانی پس از سقوط صنعا، پایتخت یمن گفته بود: “امروز شاهد پیروزی انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف همانند سوریه، عراق، غزه و لبنان هستیم؛ در بحث انرژی شش قدرت جهان در یک طرف میز می نشینند جمهوری اسلامی ایران در یک طرف دیگر می نشیند. ” او تاکید داشت: “حتی دشمنان خود اعتراف کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران در یمن پیروز شد و می گویند این کشور را از این پس باید جزو ایران اسلامی دانست؛ با پیروز مردم یمن دروازه‌های فتح عربستان نیز باز شد.”

در همان روزها، هفته‌نامه یالثارات، نشریه رسمی انصارحزب‌الله نیز در گزارشی با عنوان “کابوس ارتجاع عرب تحقق یافت؛ یمن استان ایران شد.” نوشت: “اما سعودی‌ها که حالا با تسلط «انصار‌الله» بر یمن در واقع جمهوری اسلامی ایران را در همسایگی خود می‌بینند، پس از مشاهده سقوط دومیونو وار نهادهای دولتی به دست انصار‌الله، دیوانه‌وار، همه را به خیانت متهم می‌کنند.”

پیش از آن و در شهریور ماه گذشته نیز، علیرضا ذاکانی نماینده مجلس و از اعضای سپاه پاسداران گفته بود: “در یمن حادثه‌ای عظیم‌تر و بزرگ‌تر از لبنان در حال وقوع است؛ از ۲۰ استان یمن ۱۴ استان به دست انقلابیون یمن است و ۹۰ درصد صنعا نیز همین‌طور؛ باتدبیری که اندیشیده شده نماز جمعه‌های چندمیلیونی که را با امامت یک شافعی اقامه می‌کنند و با این کار تمام معادلات را بر هم زده‌اند؛ پس از پیروزی در یمن به‌طور حتم نوبت عربستان است زیرا این دو کشور حدود ۲ هزار کیلومتر مرز مشترک داشته و از طرفی نیز امروز ۲ میلیون نفر اسلحه به دست سازمان‌یافته شده در یمن وجود دارد.”

او اضافه کرده بود: “یک تحلیل‌گر مسائل سیاسی گفته است امروز انقلاب اسلامی سه پایتخت کشورهای عربی را در اختیار دارد و تا چند وقت دیگر صنعا را نیز گرفته و سیستم یکپارچه‌سازی مسلمانان را اجرایی خواهد کرد.”

با اینهمه این تنها راستگرایان تندرو ایران نیستند که از گسترش نفوذ ایران سخن می گویند. چند روز پیش سخنان علی یونسی، مشاور رئیس جمهوری اسلامی نیز خبر ساز شده که در “همایش بزرگ هویت ایرانی” گفته بود: “در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسأله هم برای امروز است و هم گذشته. چرا که جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم.” او همچنین تاکید داشت: “ایران از زمان تولد جهانی بوده است و به صورت یک امپراطوری متولد شده است.” و اینکه: “همه کسانی که درفلات ایران زندگی می‌کنند مورد حمایت ما خواهند بود و از آنها در برابر خطر تحجر اسلامی،‌ تکفیر و الحاد، ‌سلطه عثمانی جدید، سلطه وهابیت، سلطه غرب و صهیونیستم دفاع می‌کنیم.”

خبرگزاری مهر نیز سخنان یونسی را چنین نقل کرده بود: “امپراطوری ایران به پایتختی بغداد مانند گذشته در طول تاریخ احیاء شده است. بغداد مانند گذشته حوزه تمدنی، فرهنگی و هویتی ماست…جغرافیای ایران و عراق قابل تجزیه نیست و فرهنگمان غیر قابل تفکیک است… تمام منطقه خاورمیانه ایران است و تمام ملت های منطقه بخشی از ایران هستند و ما خواهان تاسیس اتحادیه ایران در منطقه هستیم.”

گرچه این سخنان مورد انتقاد مخالفان دولت قرار گرفت و به فرصتی جدید برای فشار بر “دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های مذهبی” تبدیل گردید، اما این سخنان تفاوت چندانی با اظهارات راستگرایانی که از فتح پایتخت‌های عربی توسط ایران سخن گفته بودند نداشت.

یونسی چند روز بعد، این برداشت از سخنان خود را که قرار است امپراتوری ایران احیا شود، تکذیب کرد و علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران نیز طی گفتگویی با تلوزیون عربی الرای کویت گفت: “ما در جمهوری اسلامی ایران از مقام معظم رهبری گرفته تا رئیس جمهور در این موضوع اتفاق نظر داریم که نظام انقلاب اسلامی ایران اساسا با واژه هایی مانند امپراطوری مخالف است.” او اضافه کرد: “اگر ما به حزب‌الله یا حماس کمک کردیم برای چه کردیم؟ برای اینکه این دو گروهی هستند که در مقابل اسرائیل آبرو برای مسلمانان ایجاد کردند و سیلی به صورت اسرائیل زدند، حماس سنی و حزب‌الله شیعه اما با این حال هر دو گروه مقابل اسرائیل ایستادند ما افتخار می‌کنیم که به این‌ها کمک کردیم ولی این به خاطر امپراتوری گری یا نفوذ و غیره نیست. ” او در پاسخ به سوال خبرنگار که باز هم از احتمال احیای امپراتوری ایران پرسیده بود، تاکید کرد: “من از همان آغاز گفتم که اصولا دوره ایجاد امپراطوری گری پایان پذیرفته، من راجع به امپراتوری گری فارس صحبت می کنم چون این اصطلاح نادرست است، راجع به مسائلی که شما گفتین من توضیح دادم که ما به حزب الله و حماس در روند مقاومت شان در برابر رژیم صهیونیستی کمک کردیم. چرا کشورهای دیگر به حماس و جهاد کمک نکردند؟”

با اینهمه به نظر می‌رسد که آرزوی احیای قدرت ایران در تمامی سطوح تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی وجود دارد. نباید فراموش کرد که آیت‌الله خامنه‌ای هم در سال‌های گذشته مشابه این سخنان را بیان کرده است. او از همان ابتدای رهبری‌اش معتقد بود که ایران به سوی عظمت گذشته خود در حرکت است.

خامنه‌ای در سال ۱۳۷۵ طی پیامی به مراسم حج نوشته بود: “[دشمنان] می‌‌کوشند با لجن پراکنی بر ضد جمهوری اسلامی، طرفدارانش در دنیای اسلام را از آن رویگردان کنند و حائلی از دروغ و تهمت میان ایران سربلند اسلامی و دیگر کشورهای اسلامی که آنان از تکرار تجربه‌‌ی ایران در آنها می‌‌هراسند پدید آورند. […] سردمداران امریکا و اسرائیل به هر بهانه یا بی‌‌بهانه، انگشت اشاره‌‌ی تهمت آمیز خود را به سوی جمهوری اسلامی نشانه می‌‌روند و در هر چند کلمه‌‌ی سیاسی خود یک بار، نام مقدس و عزیز و درخشان ایران اسلامی نشانه می‌‌روند و در هر چند کلمه‌‌ی سیاسی خود یک بار، نام مقدس و عزیز و درخشان ایران اسلامی را با خشم و نفرت بر زبان می‌‌آورند. این مایه‌‌ی افتخار ما است که بد سیرتان و روسیاهان مشهور عالم از ما متنفر باشند.”

از سوی دیگر علاقه او به سلسله صفویه چیزی است که هیچگاه پنهان نکرده است. علاقه به صفویه و آرزوی احیای دوره صفویه همان چیزی است که دیگران، احیای امپراطوری ایران می‌نامند. او یکبار در سال ۱۳۷۹ گفته بود: “قبل از طلوع صفویّه و بعد از دوران سلجوقیان، ایران کشوری بود که هر بخشی از آن آهنگ جداگانه‌ای مینواخت و از عزّت و عظمت ایران در آن دورانها خبری نبود. این عزّت را صفویّه دادند. و صفویّه از اردبیل طلوع کردند و خاندان عرفای مجاهد و مبارز - یعنی اولاد شیخ صفیالدّین اردبیلی - توانستند این زمینه را به وجود آورند، تا فرزندان آنها ایران را به همه عالمیان در دنیای آن روز، متّحد، مقتدر، عزیز، سربلند و پیشرفته معرفی کنند.”

 در سال‌های اخیر نیز آیت‌الله خامنه‌ای از بازگشت تمدن اسلامی به دوران اوج و شکوه با کمک ایران سخن گفته است. او از جمله در بهمن ماه سال ۱۳۹۰ طی دیدار با رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین گفته بود: “تمدن اسلامی بار دیگر، بازگشت به دوران اوج و شکوه خود را آغاز کرده و جمهوری اسلامی ایران نقش ممتاز و بی‌بدیلی در اوج‌گیری مجدد تمدن اسلامی دارد و به همین دلیل جبهه استکبار فشارهای خود را بر ایران تشدید کرده است.”