“39 درصد از معتادان خیابانی تهران به ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کردهاند که بیخانمان هستند و ستاد مسئولیتی در قبال تامین مسکن و سرپناه این افراد ندارد.” این را معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته و ادامه داده است: “مشکل ما نه در بخش جمعآوری و نه فضای لازم برای نگهداری است، بلکه مهمترین مشکل ما در امر ساماندهی معتادان خیابانی موضوع ماده ۱۶ قانون مبارزه با موادمخدر، حمایتهای اجتماعی پس از خروج از مراکز درمانی است.”
بخش زیادی از بیخانمانهای کشور را معتادان خیابانی تشکیل میدهند که با رسیدن فصلهای سرد سال شرایط بغرنجتری پیدا میکنند. الف-موسوی جامعهشناس، در گفتوگو با روزمیگوید: “آمار دقیقی از کارتن خواب های ایران ارائه نشده است. اما اکثرا از معتادان یا کودکان فراری و خیابانی و همینطور مهاجرین و کارگران فصلی هستند که جایی برای ماندن ندارند و به ناچار شب را در خیابان سر میکنند.”
او با اشاره به اینکه ۱۲ میلیون نفر در کشور زیر خط فقر مطلق قرار دارند، میگوید شمار زیادی از این افراد نمیتوانند برای خود سرپناهی فراهم کنند.
۲۸هزار معتاد کارتن خوابتنها در تهران
این روزها دیگر کمتر شهروندی را میتوان پیدا کرد که در عبور و مرور روزمرهاش در شهر چشماش به کارتنخوابهایی که در گوشه و کنار خیابانها روزگار میگذرانند نیفتاده باشد؛ کارتنخوابهایی که هر چه به سمت جنوب شهر بروی تعدادشان افزایش پیدا میکند. مردان و زنانی که سقف و پناهگاهشان در تابستان و زمستان آسمان و مقواست. با سرد شدن هوا اما عرصه بر آنها تنگتر میشود. کم نبوده شمار کارتنخوابهایی که در سرمای زمستان شب را به صبح نرساندند و در همان خانه مقوایی جانشان را از دست دادند. بر اساس آمارهای رسمی ۲۸هزار معتاد کارتنخواب تنها در خیابانهای تهران زندگی میکنند. اگر چه آمار دقیقی از کارتنخوابهای سراسر کشور موجود نیست اما گزارشهای غیر رسمی از افزایش شمار بیخانمانها حکایت دارد. الف- موسوی جامعهشناسی که با روز گفتوگو میکند با اشاره به اینکه دولت وظیفه دارد به وضعیت این قشر از جامعه رسیدگی کند میگوید: “گرمخانههای که توسط شهرداری ایجاد شده است به هیچ عنوان جوابگوی این تعداد از کارتنخواب نیست و نهایتا ۲هزار نفر را تحت پوشش قرار میدهد در حالی که تعداد کارتن خوابها چندین برابر است. از سوی دیگر تنها در ساعات مشخصی از شب این افراد را پذیرش میکنند. ضمن اینکه در گفتوگویی که با چند تن از این افراد داشتم میگفتند در این مراکز با آنها بدرفتاری میشود و اغلب کارکنان گرمخانه آنها را مورد تحقیر و توهین قرار میدهند.”
بنا به تعریف مرکز خدمات اجتماعی و رفاهی شهرداری “گرمخانه” یا “مددسرا” به مراکزی گفته میشود که امکان اقامت کوتاه مدت و شبانه افراد بیخانمان را برای مدتی معین فراهم کند. طبق قوانین در این مراکز، به افراد درمانده، معلولین جسمی، بیماران روانی سرگردان، افراد مجهولالهویه و سالمندان اجازه ورود و استفاده از امکانات داده میشود. خدمات قابل ارائه درگرمخانهها استحمام، تغذیه، اسکان شبانه،امور فرهنگی ومذهبی و… است.
زنان کارتنخواب در معرض انواع خشونت و سوءاستفاده
تصویر زنان کارتنخواب تا چندی پیش تصویر غریبی برای شهروندان بود، حالا اما چند سالی میشود که در گوشه و کنار تهران علاوه بر مردان کارتنخواب، زنانی هم هستند که در خانههای مقوایی ساکن شدهاند. سال گذشته بود که یک مقام مسئول خبر داد علاوه بر افزایش تعداد زنان کارتن خواب، میانگین سن زنان کارتنخواب پایتخت به ۱۷ و ۱۸ سال کاهش یافته است. معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفته بود: “شاید به صورت موردی فردی با سن کمتر از ۱۵ سال نیز در شهر تهران کارتنخواب شود اما به دلیل سن کم سریعا به مراکز بهزیستی تحویل داده میشود آنچه در این میان اهمیت دارد این است که زنان کارتنخواب شهر تهران جوان شدهاند.” امانالله قراییمقدم جامعهشناس پیشتر در همین خصوص به روز گفته بود: “یکی از اصلیترین عوامل تشدید این پدیده، فقر و مشکلات اقتصادی است، اما تنها عامل نیست. در میان کارتن خواب ها، بیماران روانی که از خانواده طرد شدهاند و یا معتادان هم وجود دارند. میتوان دختران فراری را هم به این موارد اضافه کرد؛ دخترانی که بعد از فرار، جایی برای رفتن ندارند و در خیابانها ماندهاند.”
موسوی دیگر جامعه شناسی که با روز گفتوگو میکند میگوید: “زنان کارتنخواب نسبت به مردان آسیبپذیرتر هستند و در معرض انواع خشونت، سوء استفادههای جنسی و جسمی، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر و بیماریهایی مثل ایدز و هپاتیت قرار دارند.” این جامعهشناس با تاکید بر اینکه متاسفانه عزم جدی برای حل مشکلات و ساماندهی وضعیت کارتنخوابها وجود ندارد می افزاید: “دولت توجه کافی به این مساله ندارد این افراد چه از طرف مسئولان و چه مردم طرد شدهاند. افراد بیپناهی که هیچ پول شغل و آیندهای ندارند جایی جز گوشه خیابان ندارند که در آن زندگی کنند.”
او همچنین تاکید میکند که “گسترش پدیده کارتنخوابی گسترش آسیبهای اجتماعی است و باید هر چه سریعتر تدبیری برای این مساله اتخاذ شود.”
امانااله قرایی مقدم استاد دانشگاه نیز پیشتر در گفتوگو با روز راهکار این معضل را به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت بیان کرده بود: “کارتنخوابها زیر خط فقر مطلق هستند و در این میان زنان از مردان در شرایط بسیار سختتری قرار دارند چرا که به صرف زن بودنشان در معرض انواع آسیبها و سوء استفادهها قرار دارند. در قدم اول باید برایشان گرمخانههای مناسب و کافی تهیه و جذبشان کرد. البته گرمخانه یک سرپناه موقت است اما میشود با روشهای حمایتی و آموزشی برای این افراد اشتغال زایی کرد تا آرام آرام به جامعه برگردند و بتوانند سرپناه مستقلی داشته باشند. وگرنه چه کسی دوست دارد در برف و باران و آفتاب و گرما با یک تکه مقوا سر کند؟” این جامعه شناس همچنین گفته بود: “کارتنخوابها از همه چیز محرومند؛ نه درآمدی دارند و نه بیمهای. یارانهها را باید به اینها داد نه به سرمایهدارها. این پولها باید به اینها برسد نه کسی که میلیونر است و یارانه هم میگیرد؛ باید به رفاه طبقات محروم پرداخت. باید یارانه پولدارها را حذف کنند و به محرومان بدهند که محرومترینشان همین زنانند.”