به سرعت به ۲۰ ژوئیه، مهلت دستیابی به توافق نهایی بر سر برنامه هستهای ایران، نزدیک میشویم.
در طول این مذاکرات، مسئله اصلی، تصمیم رهبران ایران است: آنها میتوانند اقدامات لازم را برای اطمینان بخشیدن به جهان درباره اینکه برنامه هستهای این کشور تماما صلحآمیز است و برای ساخت سلاح مورد استفاده قرار نمیگیرد انجام دهند، یا اینکه این فرصت تاریخی را برای پایان دادن به تحریمهای بینالمللی و بهبود زندگی مردم خود از دست بدهند.
آمریکا و شرکای ما به ایران نشان دادهاند که ما جدی هستیم. در مذاکرات اولیه ما دستمان را به سمت ایران دراز کردیم و برای درک خواستههای ایران مستقیما مذاکره کردیم. ما به همراه شرکای بینالمللی خود مسیری را مشخص کردیم که طی آن ایران میتواند برنامه صلحآمیز خود را ادامه بدهد. ما ثابت کردیم که آماده کاهش تحریمها هستیم. در طول گفتگوها، مذاکرهکنندگان ایران هم جدی بودهاند و به تعهدات خود عمل کردهاند.
حالا ایران باید انتخاب کند. در مذاکرات جامع، جهان چیزی جز کلمات قاطع و عمل قابل تایید از ایران نمیخواهد. ما در ماههای اخیر اقدامات متعددی را پیشنهاد کردهایم که طی آن میتوانیم اطمینان یابیم که ایران به سلاح هستهای دست نمییابد و برنامهاش محدود به مقاصد صلحآمیز است. در عوض ایران نیز از کاهش تحریمها برخوردار خواهد شد.
انتخاب ایران چیست؟ به رغم ماهها مذاکره هنوز نمیدانیم. میدانیم که بین آنچه مذاکرهکنندگان میگویند و میخواهند انجام بدهند و آنچه باید برای دستیابی به توافق جامع انجام بدهند هنوز شکاف وجود دارد. همچنین میدانیم که خوشبینی مردم ایران درباره نتیجه این مذاکرات با موضعی که آنها پشت درهای بسته داشتهاند هماهنگی ندارد.
این شکافها توسط خواستههای ما ایجاد نشده است. برعکس، مذاکرهکنندگان اتحادیه اروپا و ۱+۵ همواره به سئوالات و نگرانیهای ایران گوش دادهاند و با انعطلاف سعی کردهاند تا حد ممکن با آنها همکاری کنند. ما با ایران تلاش کردهایم که نقشه راهی برای برنامه ای با مقاصد صلحآمیز و غیرنظامی تهیه کنیم.
این درخواست ایران که جهان باید به حرفهایش اعتماد کند مغایر با گزارشهای متعدد آژانس بینالمللی انرژی هستهای از سال ۲۰۰۲ در مورد نقض تعهدات ایران است. شورای امنیت سازمان ملل چهار دوره قطعنامه صادر کرد و از ایران خواست به موارد نقض رسیدگی کند. نمیتوان از این مسائل گذشت. اینها انتظارات یک کشور نیست، بلکه خواست جامعهای از کشورهاست.
۹ ماه پیش حسن روحانی در همین روزنامه نوشت: “سیاست بینالمللی دیگر یک بازی با باخت یک طرف و برد طرف دیگر نیست بلکه یک زمینه چندبعدی است که همکاری و رقابت اغلب همزمان اتفاق میافتد… انتظار میرود رهبران جهان تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند.”
با همین روحیه بود که اوباما تعهد آمریکا به یافتن امکان مذاکره برای پایان دادن به بنبست هستهای ایران را اعلام کرد. ما وارد این مذاکرات شدیم چون اعتقاد داشتیم که بخت واقعی برای پیروزی وجود دارد.
هنوز هم وجود دارد، اما زمان به سرعت میگذرد.
اگر ایران بتواند این تصمیمات را بگیرد، برای مردم این کشور و اقتصاد خود نتایج خوبی خواهد داشت. ایران میتواند از دانش علمی ویژه خود برای همکاریهای هستهای غیرنظامی استفاده کند. تجارت به ایران بازمیگردد، سرمایهگذاری افزایش مییابد و کار و بسیاری خدمات دیگر وارد کشور میشود. ایران میتواند دسترسی بیشتری به سیستم مالی بینالمللی داشته باشد. نتیجه این خواهد بود که اقتصاد ایران با آهنگ ثابتی شروع به رشد می کند و استاندارد زندگی را جمعیت این کشور بالا میبرد. اگر ایران آماده این کار نیست، تحریمهای بینالمللی دوباره تشدید و انزوای ایران عمیقتر میشود.
مذاکرهکنندههای ما در وین از حالا تا ۲۰ ژوئیه تلاش میکنند. ممکن است برای تمدید فرصت فشارهایی وجود داشته باشد اما تا تمام طرفین موافق نباشند امکانپذیر نیست. آمریکا و شرکای ما صرفا برای طولانی کردن مذاکرات مهلت را تمدید نخواهند کرد؛ ایران باید در فرصت باقی مانده خواست و اراده واقعی برای پاسخ دادن به نگرانیهای جامعه بینالمللی را نشان بدهد.
در این دنیای آشوبزده همیشه اقبال برای رسیدن مسالمتآمیز به توافق که به نیازهای تمام طرفین جواب بدهد، جهان را امنتر کند و تنشهای منطقهای را کاهش دهد بوجود نمیآید. ما اکنون چنین فرصت تاریخی را داریم. موضوع اراده سیاسی و اثبات نیتهاست، نه ظرفیت. موضوع انتخاب است. بیایید خردمندانه انتخاب کنیم.
منبع: واشنگتن پست - 30 ژوئن