شعرهای فرشته ساری
شعر ایرانی را در مانلی بخوانید
1
روز
قطره قطره میچکد
از درزها
صمغ رسیده
از کاجها
پرندهای
جا میگذارد
آوازش را بر هوا
دورهگردی
صدایش را
عطر ترخون و نعنا
زنگها
میپریشند چکهها را
نابهسامانی به قطار
واگنها در گذر
از ریل روز
بارشان
ادویه و قهوه نیست
و راهشان
ابریشم
از هر کوپه
یک جفت چشم
به خاطر میسپارد بدرقه را
و روز
که قطره قطره میچکد
با رخوت و انتظار
از سرانگشتان سوزنبان
2
آن روزها
شعر
اتاق من بود
هرگاه ایمن نبودم
جاذبهاش
میکشاندم به درون
این روزها
هیچ اتاقی در جهان
پناهی ندارد
و از هر پنجرهای
صورتک دلقکی
پوزخند میزند
از درون و بیرون هر اتاقی
3
خفه میشوند روزها
از خشکی گلو
لاشههای خشکیده
با گردن مشترک
از چنگک زنگار گرفته زمان
آویخته
برای کسی که
تا آخرین قطرههای روزش را
در لیوانهای بلور
مزهمزه مینوشد
مرگ و میر مسری روزها
ناخوشی خندهداری است
4
چه روزها!
چه روزها که جهان
سرریز میشد از جیبهایم
آتش و باد همزاد
خاکسترش هم نگذاشته بر جا
5
در وعدهگاه روز
همهچیز میهمانان تازگی میشد
حتی یک علف تکراری
فرهنگ خاک
جلد اول و آخر نداشت
هر رستنی
واژهی سبزی بود
با معنای بیپایان
لحن برگ شبدر
شبدیز را
هشیار میکرد
خط استوا
قاصد دونیمه بود
کندوی شب
از فهم روز
شیرین میشد
به کدام قرار ناخوانده
فرا خوانده شدهام
که از شیپور روز
مارش ماتم
نواخته میشود؟
6
پروانه آمد تو
سرخابی با ستارههای سورمهای
و یکراست رفت سراغ شمعدانی
انگار نشانی مرا
کسی به پروانه داده بود
برای بازشدن دلم
بهانه بسیار است
هدیهای میرسد از یک دوست
آلبومی از پروانههای مصلوب
با نشانی مکتوب من بر پاکت
برای گرفتن دلم
بهانه بسیار است
نگاه خیرهی پیامگیر تلفن
با گرفتن پیام
بیوقفه میتپد
انگار پروانهای
افتاده در تور
یا قلبی باز
افتاده از قفس سینه بیرون
7
آرایشی از رنگ و پیرنگ
بر چهره دارد
لبهایش
با صورتی سادگی آشناست
گونههایش
با تب آجر از کوره درآمده
خطهای سیاه تاکید میکنند
فرمان ایست
به نگاه گریزاناش را
باران شبانه
بر سایبان بلند قابها
ساحل صورتش را مرطوب میکند
دریایی از لطیفکننده
هر شب
با شیرپاککن ضد بیگانه
آرایش آرامش
پاک میشود
تا التهاب
برهنه
در خلوت صورتش
بیاساید
اشاره:
فرشته ساری در رشتههای علوم کامپیوترو زبان و ادبیات روسی تحصیل کرده است و سپس به ترجمه و پژوهش مشغول شد. او با نشریات گردون، دنیای سخن و کارنامه نیز همکاری کرده است. خانم ساری در مجموع ۱۷ کتاب شعر و داستان تألیف و ترجمه کردهاست. ساری در آثارش فرمهای تازهی داستانی را تجربه میکند و به مسائل و مشکلات زنان میپردازد.