جنجال سازی های رییس دفتر احمدی نژاد، گویا تمامی ندارد. در حالی که چند ماه گذشته، دعواها بر سر مطرح کردن “مکتب ایرانی” از سوی وی، ادامه داشت، اینک به نظر می رسد سخنان اخیر رحیم مشایی درباره تعظیم به پرچم ایران، و رابطه آن با تکریم خداوند، زمینه ساز جنجال های جدیدی شود.
رحیم مشایی در مراسم پایانی پنجمین دوره طرح ملی ایران ـمرز پرگهر، گفته است: “معرفت به وطن در احترام به پرچم تجلی مییابد و تعظیم به پرچم یعنی تعظیم به نعمت الهی؛ یعنی تعظیم به انسان و در نهایت تعظیم به خداوند متعال.”
وی همچنین در این مراسم خواستار آن شد که: “همگان خواست ایران را با همه خاطرات تلخ و شیرینش، میراثش، تجاربش، جغرافیایش و مردان و زنانش بشناسند.”
رحیممشایی در ادامه سخنانش شرط عشقورزی به وطن را در محبت و دوستی آحاد مردم به یکدیگر دانست و تصریح کرد: “باید ایران را به هزاران دلیل دوست داشته باشیم تا وجودمان از نام این سرزمین پرگهر سیراب شود.”
رحیممشایی تأکید کرد: “ایران را باید دوست بداریم، به هزار و یک دلیل. برای آنکه جان، سر، تن و جوارح ما از عشق به ایران سیراب شود. راهی نداریم جز آنکه ایران را بشناسیم. شناخت همهی زیباییها، خاطرات تلخ و شیرین، میراث آن علم، جغرافیا، ادب، تاریخ و مردم این سرزمین عین دین است.”
احمدی نژاد پیش از این به دفاع از سخنان رییس دفتر خود، درباره “مکتب ایرانی” پرداخته بود، اما سخنان آیت الله خامنه ای در شهر قم و در میان اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، این بار باید کار دفاع از این فرد جنجالی کابینه را سخت تر کند.
آیت الله خامنه ای در جمع اعضای جامعه مدرسین، درباره طرح سخنانی چون “مکتب ایرانی” به صراحت گفته بود: “من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم.”
این البته نخستین بار نیست که آیت الله خامنه ای در برابر رحیم مشایی موضع گیری می کند. رهبر جمهوری اسلامی پیش از این هم حداقل دو بار در ملاعام در برابر سخنان رحیم مشایی موضع گرفته بود.
نخستین بار زمانی بود که رحیم مشایی مردم اسراییل را دوست مردم ایران خواند؛ در آن زمان نمایندگان مجلس، روحانیون و مراجع تقلید، مراسم اعتراضی مختلفی علیه وی برگزار کردند. حتی برخی نمایندگان مجلس اعلام کردند که قصد دارند احمدی نژاد را به همین دلیل به مجلس بکشانند، تا آنکه ایت الله خامنه ای، در خطبههای نماز جمعه، سخنان وی را کاملا اشتباه دانست و در عین حال خواستار پایانبخشی به حواشی درباره دولت شد.
بار دوم زمانی بود که پیش از برگزاری مراسم تنفیذ احمدی نژاد در مرداد ماه سال گذشته، وی اعلام کرد قصد دارد از رحیم مشایی به عنوان معاون اول خود استفاده کند. ان مساله موجب اعتراض مجدد بسیاری از بلندپایگان حکومتی شد، تا آنکه محمدحسین ابوترابیفرد، نایب رئیس اول مجلس از دستور سیدعلی خامنهای برای برکناری مشایی و استفاده نکردن از او در “هیچ پستی” خبر داد. سید احمد خاتمی، نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه تهران هم برکناری مشایی را آزمون ولایتمداری احمدینژاد خواند. احمدینژاد در برابر اداره جلسات دولت را به مشایی سپرد، و وزرا در اقدامی هماهنگ جلسه دولت را ترک کردند.
پس از آن “دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری”، متن دستور آیت الله خامنه ای خطاب به احمدینژاد در مورد لزوم برکناری رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهور را منتشر کرد. این نامه تاریخ ۲۷ تیرماه را داشت و شش روز پیش از انتشار به احمدینژاد ابلاغ شده بود.
این اما پایان ماجرا نبود. چند روز پس از برکناری مشایی از پست معاونت اولی ریاست جمهوری و انتصاب به ریاست دفتر ریاست جمهوری، محمود احمدی نژاد، غلامحسین محسنی اژهای وزیر اطلاعات را که یکی از مخالفان مشایی در دولت بود برکنار کرد. محمد حسین صفار هرندی نیز که از اعتراض کنندگان به معاونت اولی مشایی بود استعفای خود را تسلیم دولت کرد. انتصاب مشایی به ریاست دفتر احمدینژاد نیز با واکنش تند برخی اصولگرایان روبرو شد بطوریکه جامعه اسلامی مهندسین، از احزاب اصلی طیف اصولگرا و حامی احمدینژاد در نامهای به رئیسجمهور نسبت به تکرار سرنوشت بنیصدر و مصدق هشدار داد.
سخنان جدید رهبر جمهوری اسلامی اما پس از آن مطرح شده است که بسیاری از مراجع تقلید و روحاینون بلندپایه قم، در برابر این سخنان موضع گیری کردند. حتی گفته می شود آیت الله مکارم شیرازی ـ از جمله مراجع تقلید نزدیک به اصول گرایان ـ اعلام کرده حضور مشایی در دولت، به لحاظ شرعی “حرام” است.
رحیم مشایی پیش از این درباره حملاتی که به وی می شود، گفته بود: “عده ای تلاش می کنند به هر تقدیر مرا تخریب کنند. آقای احمدی نژاد به من گفته است که تو چوب من را می خوری. من را نمی توانند بزنند به تو گیر می دهند.“
رحیم مشایی در طول 5 سال گذشته، همواره حاشیه های فراوانی برای دولت به وجود آورده است. مردی که مانند رئیس اش درباره همه مسایل ـ از مسایل دینی تا بحث اسراییل ـ موضع گیری می کند و گفته می شود احمدی نژاد تحت تاثیر وی بسیاری از مسائل را مطرح می کند. وی که پس از رسیدن احمدی نژاد به ریاست جمهوری در سال 84، به عنوان یکی از یاران نزدیک وی معرفی شد، در حال حاضر رییس دفتر احمدی نژاد، رییس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای نظارت بر صدا و سیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رییسجمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عضو کمیسیونهای اقتصاد و فرهنگی دولت و سرپرست نهاد ریاست جمهوری است.
وی علاوه براظهارات جنجالی و متناقض، اقدامات پرماجرایی نیز انجام داده؛ از حضور در مجلس رقصی در ترکیه تا مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و خرید عکس های هدیه تهرانی، بازیگر سینما، گوشهای از عملکرد مشایی است.محمود احمدینژاد هم همواره از مشایی دفاع کرده است.
رحیم مشایی حتی در یکی از سخنرانی های خود در دانشگاه رازی همدان حضرت نوح را مورد انتقاد قرار داد و مدعی شد نوح با وجود ۹۵۰ سال زندگی، مدیریت جامعی نداشته است و نتوانسته عدالت را برقرار کند. این اظهار نظرهم با واکنش شدید برخی روحانیون مواجه شد.
یکی از آخرین جنجال ها پیرامون مشایی، برگزاری همایش ایرانیان خارج از کشور، مهمانان حاضر در آن گردهمایی و سخنان او در آن همایش بود؛ در همین جلسه بود که وی سخنان خود درباره مکتب ایران را مطرح کرد.
روزنامه کیهان آن زمان نوشت: “چرا باید در شرایط کنونی با هزینه نجومی و هنگفتی بالغ بر 80 میلیارد ایرانیان خارج از کشور را برای شنیدن سخنان شرک آلود آقای مشایی گردهم آورد؟! و این اظهارات شرم آور و ضد انقلابی را در پوشش دیدگاه جمهوری اسلامی ایران به خورد آنان داد؟! چه کسی به آقای مشایی اجازه داده است که 80 و چند میلیارد پول بی زبان بیت المال را از حلقوم محرومان و مستضعفان بیرون بکشد و برای سخنان آمریکا و اسرائیل پسند خود مستمع جمع کند؟”
یکی از نکات جنجال برانگیز این مراسم هم بر می گشت به حضور هوشنگ امیراحمدی که گفته می شد به دعوت شخصی مشایی به ایران آمده است. این اما نخستین بار نبود که حضور هوشنگ امیراحمدی در ایران و با دعوت رحیم مشایی، دردسر ساز می شد. پیش از این و در زمان فعالیت دولت نهم نیز، امیراحمدی به ایران رفته و براساس برخی اخبار غیررسمی با برخی از مسوولان دولتی ـ از جمله رحیم مشایی ـ دیدار کرده بود. امیراحمدی پس از حضور در ایران، اعلام کرده بود که در دولت خاتمی قصد سفر به ایران را داشته، اما موفق به حضور در کشور نشده است. پس از آن نیز، امیراحمدی چندین بار به ایران سفر کرد. در یکی از این سفرها، مشایی دستوری صادر کرد که در آن کلیه دانشگاهها موظف به همکاری با وی شدند. متن این بخشنامه که با دستور مشایی و توسط معاونت پژوهشی وزارت علوم صادر شده بود نیز نخستین بار در روزنامه کیهان منتشر شد.
سال گذشته هم روزنامه کیهان با انتشار خبری مدعی شد رحیم مشایی با هوشنگ امیراحمدی دیدار کرده است. این مساله باعث شد که دفتر ریاست جمهوری از روزنامه کیهان شکایت کند. رحیم مشایی در بهمن ماه سال گذشته و در جمع اعضای جامعه وعاظ تهران در خصوص هوشنگ امیراحمدی گفته بود: “خدا شاهد است که این دروغ است من به همین جهت علیه روزنامه کیهان شکایت کردهام و حتما این روزنامه محکوم خواهد شد. اگر این روزنامه محکوم نشود من مسلمان نیستم. چون دروغ بسیار بزرگی را نوشته است.”
اسفندیار رحیم مشایی، پیش از این به حسین شریعتمداری، نماینده ولیفقیه در موسسه کیهان تاخته و وی را یکی از مخالفان احمدی نژاد معرفی کرده بود.
سایت خبری “جهان نیوز” به نقل از رحیم مشایی نوشته بود: “برای خیلی از شما شریعتمداری مظهر حمایت از دولت است. اما ایشان اصلا احمدی نژاد را قبول ندارد. من این موضوع را اثبات می کنم. یک سال دیگر خواهید دید این که ایشان نماینده رهبری هستند دلیل نمی شود که ما ایشان را نقد نکنیم. شما در خیابان به خیلی از کسانی که نسبت شان به رهبر انقلاب بیشتر از ایشان بوده است فحش دادید. این دلیل نمی شود که بخاطر این نسبت وی را نقد نکنیم. من این حرفها را قبول ندارم.”
مشایی گفته بود: “از نظر آقای شریعتمداری من مسلمان هم نیستم. از نظر ایشان من جاسوس و منافق و عضو کودتای مخملی هستم.”
وی سپس تأکید کرد: “از تمام کسانی که علیه من مطلب خلاف نوشتند، شکایت می کنم تا مسائل روشن شود.”
سخنان و رفتارهای مشایی، تاکنون انتقادات بسیاری از اصول گرایان را موجب شده است. حتی حامیان سرسخت احمدی نژاد نیز، به وی درباره استفاده از مشایی در پست های مختلف، نقد دارند. در همین راستا چند ماه پیش در یکی از تندترین انتقادها نسبت به احمدی نژاد، دو تن از مداحان حامی احمدی نژاد، به رحیم مشایی حمله کردند. درآن زمان منصور ارضی، مشایی را به آلت تناسلی مردانه تشبیه کرده و سعید حدادیان وی را از سلمان رشدی بدتر دانسته بود.
نگرانی اصول گرایان درباره مشایی از زمانی بیشتر شده است که برخی زمزمه ها حکایت از آن دارد که احمدی نژاد و تیم همراهش قصددارند به هر نحو ممکن شرایط را برای ریاست جمهوری رحیم مشایی در سه سال آینده آماده کنند.
این مساله موجب شده است که انتقادها نسبت به رحیم مشایی تندتر شود و حتی برخی از روحانیون بلندپایه اعلام کنند که امکان ندارد شورای نگهبان، صلاحیت رحیم مشایی را تایید کند.
آقای خاص کیست؟
وی در آبان ماه سال ۱۳۳۹ در رامسر متولد شد. او در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۸ سال داشت. اسفندیار که در فضای داغ آن روزها از ۱۵ سالگی برای مردم شهر و روستا سخنرانی کرده بود، در بحبوحه انقلاب تبدیل به سخنرانی قهار و محور اقدامات انقلابی شهر شد. براساس اخبار رسمی راهاندازی راهپیمایی ها، نوشتن بیانیهها و پخش اعلامیههای خمینی، برگزاری هیأت مذهبی و مراسم خواندن دعای کمیل و ندبه از جمله فعالیت های او پیش و در اوایل انقلاب است.
سابقه دستگیری ندارد اما آنطور که خود می گوید چندین بار از خطر ساواک رهایی یافته و مهندسی الکترونیک را از دانشگاه صنعتی اصفهان گرفته است. او نیز چون دیگر همراهان احمدی نژاد، در سال های ۶۵-۶۶ دوباره به تحصیل روی آورده است. وی پیش از تاسیس وزارت اطلاعات به سیستم اطلاعات-امنیتی که در کشور توسط نهادهایی چون سپاه راه اندازی شده بود، پیوست و در اطلاعات سپاه رامسر به فعالیت پرداخت. وی سپس به دلیل بحرانی که اوایل انقلاب علی الخصوص در سال های ۵۸ تا ۶۱ گریبان مناطق کردنشین را گرفته بود، به دعوت سردار نقدی به کردستان رفت تا در سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سیدالشهداء شروع به فعالیت کند.
مقارن با فرمانداری احمدی نژاد در خوی، وی عضو شورای تامین استان آذربایجان غربی بود. حسین الله کرم درباره آشنایی احمدی نژاد و مشائی می نویسد: “احمدینژاد فرماندار خوی بود و مشایی عضو شورای ویژة تأمین استان. این آشنایی سبب گشت تا بعدها احمدینژاد(شهردارتهران) به سبب شناختی که از سبک کار فرهنگی موفق او در کردستان داشت او را به سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران فراخواند.
وی با نام مستعار مرتضی محب الاولیا در مناطق کردنشین به اقدامات امنیتی-اطلاعاتی دست زد. او همچنین عضو شورای تامین استان آذربایجان غربی نیز بود، البته با نام اصلی اش یعنی اسفندیار رحیم مشائی. پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۶۳، رحیم مشائی “مسئول تدوین استراتژی نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی” شد. در زمان ریاست محمد محمدی ری شهری بر وزارت اطلاعات، وی مسئولیت “مناطق بحرانی کشور” را عهده دار بود. او همچنین از موسسین “موسسه مطالعات علمی” وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعالیت اش تحقیق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قومیت های ایرانی، شناخت بیشتر آنان و همبستگی ملی است. وی سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدی علی محمد بشارتی، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور شد و از آنجا به رادیو پیام و سپس به شهرداری منتقل شد.
رحیم مشائی مدیر مسئول ماهنامه سوره نیز هست. این نشریه با گستره توزیع بین المللی در ایران و دیگر نقاط جهان منتشر می شود. زبان آن کردی سوران است و به گویش کرمانجی نیز ده صفحه مطلب منتشر می کند که اخیرا به صورت ویژه نامه کرمانجی ضمیمه مجله می شود. همچنین سرمقاله نشریه علاوه بر کردی به زبان فارسی هم درج می شود.
مشخصا در میان بدنه وزارت اطلاعات از مشایی به عنوان کارشناس مسائل کردستان یاد می شود. اسفندیار رحیم مشائی با آغاز به کار دولت نهم و به دلیل آشنایی پیشین احمدی نژاد با وی، در بدنه دولت جذب شد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را عهده دار شد. وی همچون غلامحسین الهام ابوالمشاغل است؛ رییس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رئیس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای نظارت بر صداوسیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عضو کمیسیون های اقتصاد وفرهنگی دولت و در آخر ریاست کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران- پاکستان-هند، از جمله این مشاغل است. رحیم مشائی همچنین عضو هیأت مدیره موسسه “رایانه شهر” است. مدیر عامل این موسسه که در زمینه های مختلف علوم کامپیوتری فعالیت می کند فردی به نام خسرو کاظمی آذربایجانی است و مشائی در کنار افرادی چون حمید بقایی، کاظم کیاپاشا، مجیدرضا ربیعی و…، هیأت مدیره آن را تشکیل می دهند.