برنار گتا
ایران استفاده از واژه “مصالحه” را مجدداً پیدا کرده؛ واژه ای که طی سه سال اخیر در قاموس دولت آن ممنوع بوده است. علی اکبر ولایتی، یکی از شخصیت های پرنفوذ در جمهوری اسلامی، طی نامه ای به روزنامه لوتان می نویسد: “در رابطه با نگرانی های مشترک ایران و دیگر کشورها، می توان به یک مصالحه دست یافت.”
منصب و موضع تعیین کننده وی در جمهوری اسلامی تا حدی است که تئوکراسی ایران را وارد مرحله جدیدی در پرونده هسته ای کرده است.
او که در حدود 17 سال سمت وزیر امور خارجه ایران را برعهده داشته، اکنون مشاور دیپلماتیک آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی و تصمیم گیرنده نهایی در کلیه نهادهای مذهبی و اداری است. در نظام جمهوری اسلامی، مقام ارشدتری از آیت الله خامنه ای وجود ندارد و نامه مشاور وی که در این مقاله بدان اشاره می شود، به خوبی نشان می دهد که وی قصد به دست گرفتن مذاکرات هسته ای را دارد. به بیان دیگر، او قصد دارد اختیارات و مسؤولیت رییس جمهور عرفانی محمود احمدی نژاد را که به سخنرانی های جنجال آفرین عشق می ورزد محدود کند.
البته این مسأله به طور مستقیم مطرح نشده. زبان سیاسی دولت ایران که همواره با یک چاشنی مذهبی همراه است، در این مورد خاص کاملاً واضح و روشن ایراد شده. اولین نکته این که “مقام معظم رهبری تنها در موارد بی نهایت مهم وارد عمل می شود”، ولی “زمانی که مسایل اساسی استراتژیک مطرح می شود، این رهبر است که قانون اساسی امکان آخرین تصمیم گیری را به او داده” و “دیپلماسی ایرانی براساس این اصل دنبال می شود”.
تنها مخاطب قدرت های بزرگ از این پس رهبر انقلاب است. دومین نکته در رابطه با “اعتقاد به صلح جهانی است که تنها در صورتی ریشه می گیرد که حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها به رسمیت شناخته شود”. این بدین معنی است که برخلاف محمود احمدی نژاد، آیت الله خامنه ای قصد ندارد اسراییل را از نقشه جهان حذف کند، زیرا به نوشته علی اکبر ولایتی، او معتقد است که ”سرنوشت سیاسی جمعیت های مهم منطقه منوط به انجام انتخابات دموکراتیک می باشد، به طوری که نتایج آن از سوی تمامی کسانی [مسلمان، یهودی و مسیحی] که در آن شرکت کرده اند مورد قبول و تأیید قرار گیرد”.
به بیان دیگر، اگر روزی یک رأی فلسطینی بر توافق به صلح و همزیستی دو دولت در کنار یکدیگر صحه گذارد، جمهوری اسلامی نیز با آن موافقت خواهد کرد و دولت اسراییل را به رسمیت خواهد شناخت. این چیزی است که محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین جمهوری اسلامی نیز مطرح کرده بود، ولی از زمان انتخاب رییس جمهور فعلی در ژوئن 2005 دیگر صحبتی از آن به میان نیامد. ایران با این نامه از موضع جنگ طلبانه خود طی سه سال اخیر فاصله می گیرد. این کشور دیگر تمایلی به محو کردن دولتی از روی نقشه جهان ندارد، بلکه اکنون از مزایای “گفتمان” و “حسن نیت” سخن می گوید؛ “شناخت مسؤولیت”ی که “رهبر انقلاب همواره در تماس های بین المللی خود داشته است”.
بی شک دلیلی برای این تغییر جهت آشکار وجود دارد. به عنوان سومین نکته، علی اکبر ولایتی می نویسد که “ایران امید دارد جایگاه خود را در امنیت بخشیدن به منطقه و جهان محکم کند”؛ تحقق این مسأله با روی کار آمدن یک دولت شیعه در بغداد توسط جرج بوش صدچندان شده است. این حکومت دیگر نمی خواهد با وقوع جنگ دیگری همه چیز را از دست بدهد. ولایتی در انتها می نویسد که ایران می خواهد “فنآوری و دانش هسته ای صلح آمیز خود را حفظ کند” و در این رابطه و در چهارچوب پیمان منع گسترش اتمی، “دستیابی به یک مصالحه دور نیست”.
ناظران بدبین به این مسأله معتقدند که حکومت تهران صرفاً قصد استفاده از زمان را دارد و با نشان دادن علاقه خود به پایان یافتن بحران می خواهد قبل از بمباران هوایی تأسیسات خود به بمب اتمی دست یابد. این احتمال وجود دارد، ولی جالب توجه است که در این نامه حتی کوچک ترین اشاره ای به خواست کشورهای بزرگ و پیش شرط مذاکره، یعنی تعلیق غنی سازی اورانیوم، نشده است.
دیگر خبری از واژه های جنجال آفرین نیست، بلکه نگرانی های دیگری به وجود آمده. اکنون رویکرد حکومت تغییر کرده و کاملاً ممکن است که ایران تصمیم گرفته باشد تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا خواست واقعی خود را نشان دهد و دست به یک معامله بزرگ بزند: به رسمیت شناخته شدن نقش منطقه ای اش از سوی ایالات متحده در ازای دریافت ضمانت برای برنامه هسته ای.
به هرحال، همه چیز در این جهت در جریان است: مانورهای نیروی هوایی اسراییل؛ تأثیر تحریم های بین المللی بر اقتصاد ایران؛ تجدید حیات طالبان در افغانستان که یکی از مسایل نگران کننده برای ایران است؛ مذاکرات صلح، به ویژه اینکه شریک سوری ایران نیز با اسراییل به سازش رسیده. دلایل ملموس بسیاری وجود دارد که می توان در رابطه با این گشایش جمهوری اسلامی به باور رسید و تنها بیان چند نمونه برای باور این واقعیت کفایت می کند.
زمانی که دستی به سوی ما دراز می شود، با گرفتن آن چیزی را از دست نمی دهیم…
منبع: لوتان، 3 ژوئیه
مترجم: علی جواهری