حسین عبدالحسین
سخنان هفته گذشته سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در خصوص عدم حمایت از ایجاد یک حکومت اسلامی در لبنان بدلیل اینکه این طرح مورد تأیید آیت الله خامنه ای نیست، بیش از اینکه باعث اطمینان خاطر لبنانی ها شود، نگرانی آنها را برانگیخته است. حتی سخنان شیخ عبدالقبلان معاون رئیس شورای عالی شیعیان لبنان نیز دربارۀ اینکه اصل ولایت فقیه در لبنان “عمل نمی کند”، نتوانسته است اطمینان خاطر مردم لبنان را جلب کند.
بر اساس موازین اسلامی لازم است هر مسلمان شیعه از یک مجتهد یا مرجع، تقلید کند. تقلید می تواند میان کشوری باشد، اما فقط به شرط آنکه به مسائل دینی محدود شود. با این وجود، آیت الله خمینی علاوه بر مسائل دینی، مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را نیز به حدود اختیارات قانونی مجتهدین اضافه کرد و آنها را در کانون هرمی قرار داد که رهبر در رأس آن قرار دارد. بنابراین، مرکزیت قرار دادن مجتهدین توسط خمینی نقض اصل اساسی اجتهاد است که به موجب آن مؤمنان آزادند مراجعی را که مایلند از آنها تقلید کنند، انتخاب نمایند.
با متمرکز شدن تمامی قدرت مراجع شیعه در دستان رهبر و گسترش آن به کلیه ابعاد زندگی مؤمنان، خمینی و، اکنون خامنه ای، به قدرت مطلق تبدیل شدند. بدین ترتیب خمینی، خود و جانشینان خود را به رهبران بی چون و چرای شیعیان در سراسر جهان تبدیل کرد. دستورات رهبر در سراسر نظام طبقاتی بعنوان تکالیف دینی تلقی می شوند و نافرمانی از آنها در حکم نافرمانی از تعالیم شیعی است.
ولایت فقیه یک ایدئولوژی مطلق گرایانه است که قرار است شیعیان سراسر جهان را در بر گیرد، ولو با یک برنامه مخفیانه سلطنتی و توسعه طلبانه ایرانی. شاید نیت سید حسن نصرالله از اینکه به مردم لبنان اطمینان خاطر داد که خامنه ای خواهان برقراری یک حکومت اسلامی در لبنان نیست، خیر بوده باشد. اما نصرالله با این اقدام نشان داد که در مسائل لبنان از دستورات خامنه ای پیروی خواهد کرد. چه اتفاقی می افتد اگر خامنه ای خواهان امری متفاوت در لبنان باشد و یا اگر بر شکست آمریکا در لبنان و یا برچیده شدن نام اسرائیل از نقشه جهان تأکید کند؟ آیا در خصوص موارد یاد شده در میان مردم لبنان اجماع وجود دارد؟ یا اینکه نصرالله برنامه خامنه ای را دنبال خواهد کرد حتی اگر بر خلاف نظر مردم لبنان باشد؟
در ارتباط با آن دسته از روحانیون شیعه مانند عبدالقبلان که با روحانیون ایران در خصوص ولایت فقیه اختلاف نظر دارند، باید بدانیم که صرف اینکه بگوییم لبنان نمی تواند دکترین ایران را حفظ کند، هرگز کافی نیست، چرا که چیزی که ممکن است امروز امکان پذیر نباشد، در آینده ممکن شود. عبدالقبلان می بایست مخالفت اصولی خود را با ولایت فقیه عنوان می کرد و می گفت که احکام و دستورات سفت و سخت ایران شامل حال شیعیان لبنان نمی شوند.
لبنانی های غیرشیعه حق دارند که از حزب الله بترسند چرا که حزب الله ممکن است از سید حسن نصرالله بخواهد که کشور کوچک حزب الله را گسترش دهد. با این وجود، چند هفته قبل حزب الله تمایل خود را نسبت به امری که مایل به انجام آن است، به مردم لبنان نشان داد. آیت الله العظمی محمد حسین فضل الله از روحانیون و مراجع لبنان با مرجعیت خامنه ای دربارۀ مسائل دینی مخالفت کرد. اما از آنجا که منافع مالی پروژه های بشردوستانۀ او در سراسر کشور کوچک حزب الله پراکنده اند، بسیار بعید است که او در حوزۀ مسائل سیاسی در مقابل خامنه ای قد علم کند.
اگر حزب الله در امر پذیرش پلورالیسم لبنان صادق است و نمی خواهد شیعیان لبنان را در ید قدرتش بگیرد، پس بایستی علی امین مفتی صور و جبل عامل را، که اخیرا ً بعنوان رقبای حزب الله از مقام خود برکنار شدند، به سمت خود بازگرداند. امین با ایده ولایت فقیه مخالف است و توسط بسیاری از اعضای جامعه خود بخاطر انتقاد از حزب الله کنار گذاشته شده است. اگر حزب الله حقیقتا ً خواهان پلورالیسم در لبنان است، منزوی کردن امین خلاف آن را ثابت می کند و فقط می تواند بر اضطراب و نگرانی مردم لبنان که حق دارند به حزب الله و برنامه های آن در منطقه مشکوک باشند، بیفزاید.
منبع: دیلی استار، 6 ژوئن