در دش من به دنبال واقع‌گرایی هستم

نویسنده

» گپ - گفت و گو با ابراهیم گله‌دارزاده

نمایش “دش من”، قصه چند زن رختشور را روایت می کند که در بحبوحه جنگ جهانی و اوج قحطی، پیکر نیمه جان جوان تحت تعقیبی را در محل کار خود پیدا می کنند و برای نجات او از دست نیروهای روس و انگلیس مخفیانه دست به کارهای بزرگی می زنند. این اثر نمایشی، نوشته و کاری از ابراهیم گله دارزاده، از یکشنبه، 14 مهرماه، هر شب ساعت 19:30 در تالار استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران به صحنه می رود. در زیر گفت و گویی کوتاه با کارگردان این نمایش را می‌خوانیم.

 

داستان نمایش درباره چیست؟

در بحبوحه سال های قحطی بزرگ و جنگ و قرقی که در ایران رخ می دهد، اشغال اتفاق می افتد و چندین بار و پیاپی جنوب، شمال، شرق و غرب ایران اشغال می شود. داستان ما در آن زمان می گذرد. در آن زمان چند زن رختشوی، رخت اجنبی ها را در ازای نان می شویند و در بین رخت ها پیکر نیمه جان یک روزنامه نگار زخمی را پیدا و سعی می کنند از راز این روزنامه نگار مطلع شوند. در ادامه اتفاقات دیگری را شاهد هستیم که در داستان رخ می دهد.

 

چه شد که دغدغه نگارش این نمایش نامه را پیدا کردید؟

من به تاریخ بسیار علاقه دارم. یک کتاب در مورد تاریخ معاصر و سال های قحطی بزرگ می خواندم که برایم حیرت انگیز بود. باور نمی کردم که اتفاقی که بیشتر از حمله مغول در ایران باعث کشته شدن مردم شده، قحطی بزرگ است که پدر بزرگ من آن را به چشم دیده و من هیچ چیز در مورد آن نمی دانم. این واقعه برایم جالب شد و در مورد آن دوره شروع به مطالعه کردم.

 

این نمایش دقیقا مربوط به چه مقطعی از تاریخ معاصر ایران است؟

حدود 80 سال پیش و مربوط به جنگ جهانی اول است. می دانید که قحطی 7سال طول کشید.

 

آیا شستشوی لباس از سوی زنان، که بخش مهمی از بستر داستان است، اشاره ای به استعمار مردم ایران دارد؟

نگاه نماد شناسانه به آن صورت در این نمایش نیست. اگر در این نمایش دقت کنید تا حد زیادی سمت و سویی رئالیستی می گیرد و خیلی به دنبال واقع گرایی است. به همین دلیل آب و رخت وجود دارد و شستشو واقعی است.

 

در طراحی صحنه از چوب استفاده شده است. آیا کاربرد چوب اشاره ای به معماری بومی ایران دارد؟

بله. از آن الهام گرفته ایم. منطقه ای که بیشتر مواد آن چوب است، البته کمی آن را تغییر دادیم.

 

چرا تماشاخانه استاد انتظامی را برای این کار انتخاب کردید؟

چند علت دارد. اولین علت این بود که من این تماشاخانه را برای اجرای این نمایش مناسب می دانستم. به لحاظ معماری، فضا و عمقی که دارد، برای این اجرا خیلی مناسب بود. البته تالار مولوی هم مناسب بود که آن موقع ترافیک و برنامه سنگینی داشت. نکته بعدی اینکه من به خاطر شخصیت حقوقی ام به سمت تئاترشهر نرفتم. گفتم اگر از مجموعه ای که من در آن مسوولیتی دارم، استفاده نکنم، سلامت بیشتری دارد.

 

آیا کار کردن روی نمایش های تاریخی در آینده کاری شما ادامه خواهد داشت؟

بله. نمایشنامه بعدی من به نام “دیدومک” در فضای تاریخی شهریور 1320 می گذرد.