یکه تازی احمدی نژاد

نویسنده

‏‏yekketazi.jpg

اسکات پترسون ‏

تصویر محمود احمدی نژاد ، به دور از زندگی روزمره در ایران، در حالی بر روی صفحه ‏نمایش بزرگ مجلس نقش بسته که مشغول ستایش از دو گزینه جدید خود برای پست وزارت ‏است.


او به قانون گذاران می گوید که افراد جایگزین، هر دو دیندار هستند و این حق اوست که به ‏عنوان “مربی تیم” تغییرات دلخواهش را به وجود آورد.


قانون گذاران مجلس نسبت به تغییرات تمام نشدنی کابینه رییس جمهور– در حالی که او در ‏همه سطوح دولت افراد همفکر و مشابه خود را نشانده- و از آمادگی سریع او برای برکنار ‏کردن فوری وزیران، ابراز ناراحتی می کنند.


تحلیلگران می گویند هیچ کس به یاد نمی آورد یک رییس جمهور تا این حد آماج برخوردها و ‏حملات احزاب مختلف ایرانی قرار گرفته باشد، یا اینکه به خاطر مدیریت مستبدانه یا سیاست ‏های اقتصادی التقاطی خود، این همه دشمن برای خودش تراشیده باشد؛ و یا اینکه به خاطر ‏عامی گرایی از سوی منتقدان حکوت استبدادی مورد تمسخر قرار گرفته باشد.


علی رغم همه این انتقادات، تحرکات سیاسی آقای احمدی نژاد سبب افزایش قدرت وی شده و ‏موقعیت او را نسبت به هر زمان دیگر، از آغاز انقلاب اسلامی سال 1979، در جایگاهی ‏قدرتمندتر و با نفوذتر قرار داده است.


یک ژورنالیست ایرانی که نخواست نامش فاش شود می گوید: “احمدی نژاد همه قوانین را ‏زیر پا گذاشته است. هر کاری میخواهد می کند، در حال دستور دادن و امر کردن است. این ‏ها باعث نمایش یک تصویر قدرتمند از او شده است.”


یک تحلیلگر سیاسی در تهران می گوید: “او گستاخ و دمدمی مزاج است. در استقاده از روش ‏های نا متعارف باکی ندارد. همه رییس جمهورهای قبلی درباره مسایل اصلی با خامنه ای ‏مشورت می کردند اما او نیازی برای انجام این کار نمی بیند.”


این تحلیلگر در مورد کارایی رییس جمهور ایران می گوید: “او ریاست جمهوری را به پست ‏قدرتمندتری تبدیل کرده است اما با بی نظمی های دولت قدرتمندش و جابجایی در منابع ‏اقتصادی، یک افتضاح به بار آورده است. به خاطر فشارهای وارده از خارج، او خودش را ‏شکست ناپذیر می داند.”


به غیر از رهبر جمهوری اسلامی که اخیراً علایم ضد و نقیضی از طرفداری بی قید و شرط ‏و در عین حال کم میلی به رییس جمهور لجام گسیخته از خود نشان داده است، احمدی نژاد ‏وفاداران ناچیزی در میان مراکز قدرت ستنی ایران دارد.


در نگاه کلی تر، افزایش خارق العاده قیمت نفت به او کمک کرده علیرغم به کارگیری ‏مسوولان بی صلاحیت و اثرات ناشی از دو سری تحریم های سازمان ملل، بتواند بر روی ‏ولخرجی ها وسوء مدیریت ها سرپوش بگذارد.


کارشناسان می گویند اکنون آیت الله خامنه ای متقاعد شده، اگر تا حالا متوجه نبوده، که موضع ‏انعطاف ناپذیر احمدی نژاد در ادامه غنی سازی اورانیوم، علیرغم تصریح قطعنامه شورای ‏امنیت برای توقف آن، به بار نشسته است.


مخالفان سازمان نیافته

شرکای تندروی رییس جمهور در انتخابات دسامبر گذشته گوشمالی شدند. رای گیری های ‏انتخاباتی مجلس ایران در ماه مارس آینده هم ممکن است اکثریت محافظه کار را به عقب ‏براند. اما هنوز سازماندهی ناچیزی نزد گروه های مخالف صورت گرفته است. درست در ‏حالیکه رقبای قدرتمند احمدی نژاد خود را آماده جمع آوری آرا می کنند، که این شامل ‏انتخابات ریاست جمهوری 2009 هم می شود، احمدی نژاد به ضد حمله دست زده و مخالفان ‏سیاست های هسته ای خودش را “افراد خائن” نامیده است.


امیر محبیان، سردبیر سیاسی روزنامه محافظه کار رسالت، می گوید: “طبق قانون، قدرت ‏ریاست جمهوری در ایران محدود است و دوره آن هم محدود است. اما آقای احمدی نژاد تلاش ‏کرد همه قدرت را قبضه کند و از فرصت های در اختیار ریاست جمهوری بیش از هر رییس ‏جمهور دیگر استفاده می کند.”


آقای محبیان می گوید: “پیش از این، من فکر می کردم احمدی نژاد یک سیاستمدار با تجربه ‏نیست. اما او نشان داده کارکرد قدرت را به خوبی می شناسد… او می خواهد خود را خیلی ‏قدرتمند، رییس و غیر قابل پیش بینی نشان دهد. ممکن است این رفتار از آقای احمدی نژاد ‏برای هر کسی در داخل یا خارج از کشور، یک تهدید باشد اما همین می تواند به او کمک کند ‏قدرتمندتر شود.”


کشیدن دندان افراد چموش، که در ایران چهارچوب سیاسی نانوشته ای را تشکیل می دهد با ‏استعفاء، یا حذف اجباری، مذاکره کننده هسته ای سابق و نور چشمی آیت الله خامنه ای – علی ‏لاریجانی- اتفاق افتاد. بعد از اینکه ششمین تقاضای او برای استعفاء در ماه اکتبر پذیرفته شد، ‏جای او به سعید جلیلی، یک فرد وفادار به احمدی نژاد، سپرده شد. او هم باب مذاکرات را به ‏نحو موثری در اولین دیدار مستقلش با اتحادیه اروپا بست.


یکی از تحلیلگران با سابقه در مورد تعویض لاریجانی می گوید: “باورکردنی نیست. چه کسی ‏می توانست این کار بکند؟ چند سال قبل انجام چنین کاری، غیر قابل تصور بود. مسلماً این ‏موضوع به ولایت فقیه ضربه می زند و آنرا تحقیر می کند. این برای احمدی نژاد یک ‏پیشرفت و برای خامنه ای یک پسرفت است.”


فریده فرحی، یک کارشناس امور ایران در دانشگاه هاوایی، می گوید: “خامنه ای هیچ وقت ‏دوست نداشته در حال دخالت بیجا و آشکار دیده شود… اما حرکت گستاخانه و تحریک کننده ‏احمدی نژاد ارکان سیاسی را لرزانده است. همه متحیر مانده اند که آیا خامنه ای از این ‏تحرکات پارتیزانی حمایت می کند یا اینکه قادر به مهار احمدی نژاد نیست.”


هرچند نظرات متنوعی درباره کنار گذاشتن لاریجانی به گوش می رسد، بعضی ها می گویند ‏تنوع در رفتارهای رییس جمهور ناشی از اعتمادی است که به او وجود دارد؛ البته در مقایسه ‏با روسای جمهور قبلی شامل خاتمی و علی اکبر رفسنجانی.


یکی از کارشناسان سیاسی در تهران که نخواست نامش فاش شود می گوید: “مهم نیست ‏احمدی نژاد چه کار می کند، هیچ کدام از آن کارها برای موقعیت رهبر عالی ایران یک تهدید ‏نیست. پیشینیان او نمی توانستند همین کارها را بکنند زیرا رهبر ایران به آنها اعتماد نداشت. ‏آنها اطرافیانی داشتند که به سیاست های رهبر و قداست الهی او اعتقادی نداشتند.”


این کارشناس سیاسی می گوید خاتمی و رفسنجانی هر دو ارتباطاتی با دنیای خارج داشتند و ‏‏”شما هرگز نمی دانید رییس جمهورتان به کشور دیگری وصل است یا خیر. احمدی نژاد به ‏هیچ منبع خارجی ربط ندارد، برای همین به او چک سفید امضایی داده شده که در داخل کشور ‏هر چه می خواهد بکند.”


او می گوید لاریجانی هم قربانی همین مساله شد، هرچند او وفاداری خود را ظرف 20 سال ‏گذشته به رهبر عالی 100 درصد –و نه حتی 95 درصد- اثبات کرده بود.


یک دیپلمات اروپایی می گوید همین چیره دستی است، که برخی معتقدند رهبر نظام از همان ‏ابتدا داشته است و باعث نزدیک و نزدیکتر شدن به رییس جمهورش شده است. احمدی نژاد ‏مسوولیت کار در محدوده هایی بسیار متنوعی راکه کار او نبوده است، شخصا بر عهده گرفته. ‏به همین دلیل شما می توانید لفاظی های امروزرییس جمهور را به عنوان نقطه نظرات رسمی ‏در ایران به حساب آورید. ‏

منبع: کریستین ساینس مانیتور – 10 دسامبر ‏