محمد علی خلجی، کارتونیست جوان ایرانی طی سال های اخیر، ده ها جایزه از جشنواره های گوناگون به دست آورده در حالی که کمتر اثری از او در مطبوعات داخلی دیده شده است. چندی قبل سایت ایران کارتون از شباهت ناگزیر- یا آگاهانه- اثر جایزه آور “محمد علی خلجی”، کارتونیست ایرانی برنده مسابقه بین المللی “آلانیا”، به یکی از کارهای برنده جشنواره ملا نصرالدین (1998) خبر داد. این پیشامد برای یک جایزه بگیر حرفه ای سال های اخیر نمایشگاه های بین المللی، بازتاب گسترده ای در سایت های تخصصی کارتون و وبلاگ های کارتونیست های ایرانی پیدا کرد. اما برای لکه گیری از دامن ملکوک کارتون ایران چه باید کرد؟
شرافت از دست رفته کارتون ایران!
چندی قبل سایت ایران کارتون از شباهت ناگزیر- یا آگاهانه- اثر جایزه آور “محمد علی خلجی”، کارتونیست ایرانی برنده مسابقه بین المللی “آلانیا”، به یکی از کارهای برنده جشنواره ملا نصرالدین (1998) خبر داد که ظاهراً این کپی برداری یا توارد ایده به وسیله دو کارتونیست جشنواره ای دیگر، “ جولیان پناپای” رومانیایی و”لوئیس پُل” استرالیایی کشف و گزارش شده بود. متعاقب آن، خبر رسید که به همین خاطر، جشنواره کذایی جایزه اول را از کارتونیست ایرانی پس گرفته است. سایت ایران کارتون مجدداً با درج این خبر، تعدادی از آثار برنده خلجی در جشنواره های مختلف را همراه با کارتون های مشابه آنها منتشر کرد و نسبت به ایجاد شائبه کپی برداری کارتونیست های ایرانی هشدار داد: ”…متاسفانه مدتی است که این شائبه به دلیل کثرت کارتون های مشابهی که توسط آقای محمدعلی خلجی از ایران ارائه می شود، فزونی یافته است. این اتفاق اذهان جامعه جهانی کاریکاتور را نسبت به هنر کارتون ایران که تاکنون برای اعتلای آن تلاش های وسیعی از سوی هنرمندان ایرانی صورت گرفته است، بدبین و بدگمان کرده است.” (1)
محمد علی خلجی، کارتونیست جوان ایرانی از شاخص ترین کارتونیست های جشنواره ای است که طی سال های اخیر، ده ها جایزه از جشنواره های گوناگون به دست آورده در حالی که کمتر اثری از او در مطبوعات داخلی دیده شده و مخاطبان ایرانی چندان با اسم و سبک طراحی مرارت بار پوانتی لیستی اش آشنا نیستند. این پیشامد برای یک جایزه بگیر حرفه ای سال های اخیر نمایشگاه های بین المللی، بازتاب گسترده ای در سایت های تخصصی کارتون و وبلاگ های کارتونیست های ایرانی پیدا کرد. بخش مهمی از ابراز نظرها را می توان در کامنت های مندرج در زیر گزارش سایت ایران کارتون مشاهده کرد. رحیم بقال اصغری کارتونیست تبریزی و نماینده سازمان “فکو” در یکی از کامنت ها چنین نظر داده است: “من تصور می کنم وقتی توهینی به ما شد یا باید اهمیتی ندهیم یا به آن بخندیم در غیر این صورت به احتمال زیاد ما لایقش هستیم. خلجی در مدتی کوتاه نزدیک 100 جایزه را از آن خود کرده و طبیعی است اکنون توجه خیلی ها به سوی او معطوف است….وقتی ما بزرگ تر می شویم باید مواظب خطاهای مان باشیم خطای آدم های بزرگ، بزرگ تر و زودتر دیده می شود. بنابراین من بناپای را سرزنش نمی کنم او و لوئیس هنرمندان باهوشی هستند که آرشیو ذهنی و تصویری غنی دارند و این به سود دنیای کارتون جهان هست اما دوست دارم خلجی دوست عزیزم متوجه حساسیت به وجود آمده به کارهایش باشد…چون خلجی اکنون نه یک کارتونیست بلکه نماینده شناخته شده کارتون ایران است”(2)
نگاه رحیم اصغری، نمایشگر تفکر بخشی از طرفداران کارتون جشنواره ای است که ایران را به واسطه جوایز ریز و درشتی که کارتونیست ها در صدها نمایشگاه بین المللی با کیفیت های متفاوت آورده اند “پایتخت” کارتون جهان می داند و هر اقدامی که در این تفکر شبهه ایجاد کند نوعی “توهین” یا “توطئه” برای لکه دار کردن دامن افتخارات کارتون ایران قلمداد می کند. البته خدشه دار شدن اعتبار کارتون ایران- و در نگاهی رادیکال تر، خود ایران- نقطه اشتراک نظریات اکثر کسانی است که در قالب کامنت بر خلجی جوان تاخته یا بعضاً از او حمایت کرده اند: “آقای شجاعی خیلی کار خوب و عاقلانه ای کردند که به عنوان نماینده ایران در سایت انگلیسی به این مطلب اشاره کردند و آن را باعث تاسف خواندند خارجی ها نباید فکر کنند همه ایرانی ها مثل همند” (3)
”...این همه شباهت اون هم از یک نفر در مسابقات بین المللی واقعا شائبه ای را در اذهان هنرمندان و علاقه مندان به کاریکاتور ایجاد نمی کنه؟آیا خدشه دار کردن اسم ایران در دنیا گناه نیست؟ اگر تعداد شباهت ها کم بود حرف شما کاملا منطقی و خدایی است اما این همه کار…؟؟ در ضمن مگر جامعه جهانی همچون سایت دون کیشوت و هنرمندان خارجی که این آثار را کشف کرده ان با آقای خلجی پدر کشتگی دارند؟”(4)
”…من بحثی راجع به اینکه این شباهت ها عمدی بوده یا سهوی نمی کنم چون به نظرم کاملا مشخصه…صحبت من با دوستانی مثل آقای اصغری هست.این مساله، مساله یک نفر یا یک گروه نیست این جور اتفاق ها بین کاریکاتوریست های تمام دنیا منعکس می شه و نتیجه سال ها زحمت و تلاش کاریکاتوریست های ایرانی (از جمله خودتون ) رو به باد می ده…کاریکاتوریست های خارجی که این خبر رو می خونند احتمالا اسم آقای خلجی رو نمی تونند به خاطر بسپارند ولی اسم ایران در کنار واژه هایی مثل کپی کاری و تقلب برای همیشه در ذهنشون جای می گیره…” (5)
اما برای لکه گیری از دامن ملکوک کارتون ایران چه باید کرد؟ سایت دهدشت کارتون که این یک ساله اخیردر درج و تحلیل اخبار کارتون ایران بسیار پیگیر نشان داده در مطلبی چنین می نویسد: ”این سوال پیش می آید که جامعه جهانی کاریکاتور چه واکنشی در برابر این اتفاق باید انجام دهد؟ آیا اعطای جایزه به کارتونیست متقلب درست است یا پس گرفتن جایزه از کسی که سهواً مرتکب این گناه شده اشتباه نیست؟ مسابقه کاریکاتور رقابتی است برای کسب جایزه و پر کردن لیست افتخارات و این یعنی احتمال وجود تقلب! به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده تا تشکل های بزرگ کاریکاتور ایران (خانه کاریکاتور-انجمن های کاریکاتور کشور و سایت های بزرگ کارتون کشور) دست به کار احیای آبروی از دست رفته پایتخت کاریکاتور دنیا!!! شوند و با تشخیص بی گناهی یا تقصیر کارتونیست اقدام موجهی انجام دهند.“(6)
نویسنده در ادامه چنین پیشنهاد می کند: “… وجود یک تشکل جهانی (یا حتی داخلی) کاریکاتور برای نظارت و بررسی چنین اتفاق هایی و در نهایت صدور حکم بر له یا علیه کسی ضروری به نظر می رسد. وضع قانون برای جشنواره ها و صدور حکم محرومیت برای کارتونیست هایی که توسط این تشکل حقوقی متقلب تشخیص داده می شوند یا داوران سهل انگاری که بی مسئولیتی آنها در بروز این شباهت ها کمتر از کاریکاتوریست نیست راه گشایش این مسئله است.” (7)
البته به نظر می رسد که تأسیس تشکیلاتی مشابه فیفا (با آن جریان مالی نجومی در ورزش فوتبال) برای نظارت بر آثار هزار و یک جشنواره مطرح و بی نام و نشان کارتون، آن هم در مسابقاتی که معمولاً جوایز آن از دو سه هزار دلار تجاوز نمی کند بیشتر به شوخی شبیه باشد تا راه گشایشی بر این معضل.
نماینده “فکو”ی جهرم، آقای “سعید صادقی” در کامنتی دیگر با عنوان “نه برای 2000 دلار آلانیا بلکه برای شرافت کارتون ایران” نوشته اند: “….در ایران همه مستقل کار می کنند و چون کار در مطبوعات مشکلات و محدودیت های زیادی وجود دارد لذا بیشتر به سمت کارتون های نمایشگاهی روی می آورند… به جای عداوت با ایشان (مهدی خلجی) سعی کنیم از او و آبروی کاریکاتور کشورمان حمایت کنیم.”(8)
آقای صادقی به درستی به مشکلات و محدودیت های کار در مطبوعات ایران اشاره کرده اما ظاهراً آن را به عنوان واقعیتی محتوم و تغییرناپذیر پذیرفته و چاره را تنها، ذوب کارتونیست ایرانی در جشنواره ها دانسته اند.
آیا بهتر نیست که به جای صرف انرژی و هزینه برای ایجاد یک تشکل داخلی یا جهانی نظارتی، اراده کارتونیست های ایرانی معطوف به تغییر وضعیت کارتون در مطبوعات ایران شود؟ آیا اساساً از همین ظرفیت ناقص و محدود مطبوعات الکن داخلی برای ایجاد رابطه با مخاطبان، استفاده کامل و کافی شده که عدم کارایی آن حدود دو سه هزار کارتونیست حرفه ای و –اکثراً- آماتور را به تولید انبوه برای جشنواره ها واداشته باشد؟ بهتر نیست نگاه آرزومندانه و غیر واقعی به جشنواره هایی که دو سوم آنها فاقد کیفیت قابل قبول اند تغییر کند و “شرف” کارتون ایران به پدیده ای چنین متزلزل گره زده نشود که با سهو یا خطای یک کارتونیست بخت بر گشته “بر باد” رود؟ بهتر نیست شخصیت و هویت فردی کارتونیست به عنوان هنرمندی که باید نگاه ویژه به دنیای اطراف داشته باشد، به جوایز ریز و درشت بین المللی ترجیح داده شود؟
محمد علی خلجی اولین کسی نیست که با ایده های تکراری در چنین مسابقاتی جایزه می برد، چنین پدیده ای هم منحصر به کارتونیست های ایرانی نیست اما این اولین بار است که یک جشنواره چنین واکنش نشان می دهد، درنتیجه تمام نگاه ها متوجه کارتونیست بدشانس ایرانی شده، انگار که او شرافت کارتون جشنواره ای را لکه دار کرده باشد. حال آن که با تورقی بر کاتالوگ دوره های مختلف نمایشگاه های مختلف می توان کارتون های برنده یا برگزیده متعددی را دید که از نظر ایده و اجرا، بسیار آشنا به نظرمی آیند.
فاجعه بزرگ، نه لکه دار شدن شرافت کارتون ایران (که حتی یک مجله پرطرفدار با کیفیت ندارد) یا نام ایرانیان، که نابود شدن تشخص کاری هنرمندان جوانی است که در تطبیق پذیری با پدیده بزرگنمایی شده ای چون جشنواره، هویت فردی درخور را هرگز به دست نمی آورند.
پانوشت ها:
(1): شباهت های ناگزیر در آثار محمد علی خلجی، سایت ایران کارتون، سه شنبه، 24 اردیبهشتماه 1387
(2)، (3)، (4)، (5)، (8): شباهت های ناگزیر در آثار محمد علی خلجی، سایت ایران کارتون، سه شنبه 24 اردیبهشتماه 1387، بخش نظریات
(6)، (7): خلق را تقلیدشان بر باد داد… سایت دهدشت کارتون، 24 اردیبهشت 1387