“شیطان بزرگ” عنوانی بود که آیت الله خمینی برای امریکا ضرب کرد. آرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی این بود که پرچم لا اله الا الله را بر فراز کاخ سفید برافراشته کند. بعدها آیت الله خامنه ای عنوان “نظام سلطه” را برای تبیین رفتار شیطان بزرگ به کار برد.
به رغم سپری شدن ۳۴ سال از اشغال سفارت امریکا، همه ساله این روز (۱۳ آبان) با طمطراق هرچه بیشتر در یک اقدام کامل دولتی مورد بزرگداشت قرار می گیرد؛ حتی اگر مثل آبان ۹۲ مذاکرات رو در روی دولت ایران و امریکا در چارچوب مذاکرات هسته ای آغاز شده باشد. (مراجعه شود به مقاله: مذاکره با شیطان بزرگ)
علی خامنه ای به مناسبت اشغال سفارت امریکا در آبان ۹۲ تا آنجا پیش رفت که گفت امریکا از “اسرائیل حرامزاده” خط می گیرد. او گفت: “پنجه قدرتمندان مالی و کمپانیهای صهیونیستی بر دولت آمریکا و کنگره آمریکا و مسئولان آمریکایی آنچنان مسلّط است که اینها مجبورند ملاحظهی آنها را بکنند، ما که مجبور نیستیم ملاحظه آنها را بکنیم. ما از روز اول گفتیم، امروز هم میگوییم، بعد از این هم خواهیم گفت: ما رژیم صهیونیستی را یک رژیم نامشروع و حرامزاده میدانیم.”
جمهوری اسلامی راضی از حمله شیطان بزرگ به دولت اسلامی
پرچم داعش منقش به لا اله الا الله و محمد رسول الله است. مدل حکومتی داعش اجرای شریعت اسلام است. داعش در مدت زمان نه چندان زیادی “دولت اسلامی” مورد نظر خود را برپا نموده و در این مسیر از حمایت هوادارانی برخوردار است که از استرالیا تا امریکا پراکنده هستند.
اما، برپایی دولت اسلامی داعش، مصرحا مورد مخالفت شیطان بزرگ قرار گرفته و باراک اوباما رییس جمهور امریکا در واکنش به خطراتی که می تواند از سوی داعش، پرسنل این کشور را در اربیل تهدید کند، فرمان حمله به نیروهای دولت اسلامی داعش را صادر کرده است. این یعنی “شیطان بزرگ به دولت اسلامی حمله کرده است.” در چنین موقعیتی موضع جمهوری اسلامی چیست؟
فرض بگیریم امریکا قصد حمله به حزب الله، حماس یا جهاد اسلامی فلسطین را داشته باشد، نه این است که دستگاه تبلیغات جمهوری اسلامی تصویری سیاه و سفید از تقابل حق و باطل به مخاطبان خود ارائه می دهد که در یک سو شیطان بزرگ قرار دارد و در دیگر سو نیروهای جهادی؟
گمان اینکه امریکا منشأ خدمتی سازنده باشد، در روایت رسمی جمهوری اسلامی اساسا امری نامتصور است چرا که فرمانبر اسرائیل حرامزاده است. حمله امریکا در فرض مذکور به حزب الله و حماس و جهاد اسلامی به فرمانبری از اسرائیل خواهد بود.
حال که امریکا مبادرت به حمله به دولت اسلامی داعش نموده آیا ناشی از فرمانبری از اسرائیل است؟ آیا نباید جمهوری اسلامی با حمله خونبار امریکا به نیروهای تحت امر دولت اسلامی به مخالفت ورزد؟ مگر نه این است که دولت مستکبر امریکا همواره به دنبال اعمال نظام سلطه است تا هژمونی خود را همیشه و همه جا تحمیل کند؟ مگر نه این است که دولت اسلامی داعش به دنبال احیای شریعت است؟ پس چرا شاهد واکنش اعتراض آمیز جمهوری اسلامی به حمله شیطان بزرگ به دولت اسلامی داعش نیسیتم؟
دولت اسلامی داعش که اسلامی است
دولت داعش در عمر کوتاه خود نشان داده که از افراطی ترین جریانات بنیادگرای اسلامی است تا آنجا که القاعده از آن تبری جسته است. مدل دولت اسلامی داعش، مدل خلافت اسلامی است که بنیانگذار آن (ابوبکر البغدادی) خود را خلیفه مسلمین نامیده و مسلمانان را به بیعت با خود فراخوانده است. خلیفه مسلمین بودن با ولی امر مسلمین جهان بودن که مدعای ولایت فقیه است، تنافر دارد.
داعش نبرد خود با دولت مرکزی سوریه و عراق را نبرد با “ارتش صفوی” اعلام کرده که اشاره ای است به دولت شیعه گرای صفوی که در ستیز با خلافت عثمانی قرار داشت.
دولت داعش پنهان نمی کند که قصد دارد مراقد مقدس شیعه در عراق را منهدم کند؛همچنان که قصد دارد تهران را به تسخیر خود در آورد. داعش از حمله به فرقه ایزدیان، مسیحیان، ترکمن ها گرفته تا اکراد سنی و شیعیان عراق کوتاهی نمی کند.
به موازات سینه چاک کردن تهران برای بحران غزه، در حالی که جنایات داعش در عراق همزمان با بحران غزه در جریان بود، تقریبا شاهد هیچ واکنش تندی از سوی تهران علیه داعش نبودیم.
تهران به درستی دریافته که نباید با موضع گیری علیه داعش، فضای دو قطبی شیعه- سنی را دامن بزند که در آن صورت دست برتر را داعش خواهد داشت. اشتباه استراتژیک داعش در گشودن جبهه های متعدد علیه اقلیت های مذهبی و قومی و درنوردیدن مرزهای جغرافیایی، به اندازه کافی دشمن برای دولت داعش تراشیده است. لذا سکوت در برابر حرمت شکنی های داعش علیه مقدسات شیعه مصلحتی است بسیار سنجیده.
جمهوری اسلامی نه تنها ناراضی از حمله شیطان بزرگ به دولت اسلامی نیست که خرسند از آن نیز هست. جمهوری اسلامی چرا نباید خرسند از حمله امریکا به نیروهای تحت امر ابوبکر البغدادی باشد که خود را خلیفه مسلمین خوانده است.
چه چیز بهتر از اینکه خلیفه خود خوانده، تضعیف یا نابود شود حتی اگر به دست شیطان بزرگ باشد. به بیان ساده صورت مساله چنین است که جمهوری اسلامی قدردان حمله شیطان بزرگ به دولت اسلامی داعش است چرا که دولت خلافت اسلامی داعش را اصلا اسلامی نمی داند.
خدمتی که شیطان بزرگ می تواند بکند
حمله امریکا به داعش جزو نادر مواردی است که خرسندی کردها، ایزدی ها، ترکمن ها، دولت مرکزی عراق، دولت مرکزی سوریه، و دولت لبنان و همچنین جمهوری اسلامی را یکجا به همراه دارد. متحدین اروپایی واشنگتن و نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل نیز هیچ مخالفتی با حمله امریکا به دولت داعش ندارند.
در شرایطی که برای اولین بار در طول عمر جمهوری اسلامی، مذاکرات دو جانبه و چندجانبه تهران و واشنگتن به بهانه پرونده هسته ای در جریان است و جمهوری اسلامی عملا سخن آیِت الله خمینی را که گفته بود “امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند”، به تاریخ سپرده آیا زمان آن نرسیده که امریکا را شیطان بزرگ نداند؟ مگر نه این است که در تاریخ خواهند نوشت که اسلام ناب محمدی با شیطان بزرگ ناچار به مذاکره شد.
واقعیت آن است که نه امریکا شیطان بزرگ است و نه جمهوری اسلامی، اسلام ناب محمدی همچنان که دولت خلافت اسلامی داعش نیز مصطلحی است من درآوردی.