دیپلماسی انگشتی در حیاط خلوت

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

چه خبر شده؟ آدم نمی فهمد این حکومت شهیدپرور که قرار است مصداق بارز ام القرای اسلام باشد، چرا نمی تواند جلوی خودش را بگیرد؟ آن از بوکان که مردمش برای اعتراض به تجاوز مامورین دولتی به یک دختر نوجوان به خیابان آمدند، این هم از برزیل که دیپلماسی انگشتی جمهوری اسلامی در حیاط خلوت آمریکا، کار دست جمهوری اسلامی داد. البته طبیعی است که در برزیل استخر مختلط است اما قرار هم نیست چون بعد از 36 سال که ایران با برزیل هیچ رابطه خاصی نداشته، هنوز دیپلمات ها نرسیده شوخی شهرستانی را شروع کنند. تلویزیون برزیل گیر داده که این کار رفتار پدوفیل یا کودک آزاری است. البته بقول آقای رامین مهمانپرست، ماها تفاوت فرهنگی داریم، مثلا اگر در برزیل یک دختر 11 ساله یا 15 ساله کودک محسوب می شود، در ایران دختر 15 ساله می تواند ازدواج کند، البته قرار نیست قبل از عقد انگشت هم به طرف او صادر شود. یا مثلا درست است که تفاوت فرهنگی وجود دارد، ولی تفاوت فرهنگی ممکن است در مورد یکی درست باشد، آقای دیپلمات که احتمالا از فرماندهان عزیز بسیجی بوده و خواسته جامعه جوان برزیل را با فرهنگ اسلامی حتی به اندازه یک انگشت آشنا بکند، چهار نفری را که نباید ارشاد کند. البته تفاوت فرهنگی موضوع مهمی است، ممکن است برزیلی ها فکر کنند، ایران هم مثل برزیل است که برای نشان دادن تفاوت فرهنگی مردم با هم حرف می زنند، در ایران دیپلمات ها بقول مقام معظم رهبری یک اشاره انگشت شان کافی است تا دشمن را با فرهنگ اسلامی آشنا کنند. در خیلی موارد همین دیپلمات ها همین کار را با دختران نوزده ساله کرده اند، هیچ اختلاف فرهنگی هم ایجاد نشده. حتی تفاوت های فرهنگی هم که در کهریزک ایجاد شد بخاطر این بود که به جای اینکه اثر انگشت فرهنگ اسلامی گذاشته شود از بطری استفاده شد. برزیلی ها که نباید اینقدر بی جنبه باشند و بخاطر شش هفت سال تفاوت سن فورا دادار دودور بردارند موضوع را از تلویزیون شان بگویند و این دیپلمات را که حیاط خلوت را دیده رسوا کنند. مثلا برزیلی ها استخر مختلط دارند، ما هم در ایران استخر مختلط داریم، منتهی در برزیل باید یک شماره ای، پلاکی، یا روی مایو بنویسند باضافه 18، که این تفاوت های فرهنگی پیش نیاید. بیخودی نبود که آقای احمدی نژاد با اصرار تمام، در یک سال صد دیپلمات را که هر کدام بیست سال سابقه داشتند برکنار کرد و رئیس شان را سنگالیزه کرد، برای اینکه صدها برادر پاسدار و بسیجی بروند به سراسر جهان و بخصوص آمریکای لاتین، حیاط خلوت که آقای مصباح در آنجا بارها و بارها مردم بی دین آنجا را با تفاوت های فرهنگی آشنا کرده. بیخودی نبود که وقتی رهبری در جریان توقیف روزنامه ها در سال 77 یا انتخابات 88 وقتی گفت “فقط لازم است اشاره انگشت رهبری را مردم ببینند تا از کیان اسلام دفاع کنند.” بیا، یکی هم از تفاوت های فرهنگی دفاع کرد، وسط حیاط خلوت گرفتند کتکش زدند. اگر دیپلمات ایرانی ها با تفاوت های فرهنگی، توی حیاط خلوت هم امنیت نداشته باشد، باید برود کجا؟

 

ندیدن و نشنیدن

البته محمد نوری زاد همراه و یار جنبش سبز گفته که “ به رهبری حق می دهم که خود را به ندیدن و نشنیدن بزند.” من متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به ایشان حق می دهد، نه اینکه از صبح همه اش به فکر تفاوت های فرهنگی ایران و برزیل بودم، گفتم لابد در مورد این تفاوت های فرهنگی رهبری خودش را به ندیدن و نشنیدن زده، ولی واقعیت این است که من اگرچه در حد آقای نوری زاد نیستم، من هم به رهبری حق می دهم خودش را به نشنیدن و ندیدن بزند. همین که یک بار سر ماجرای تفاوت های فرهنگی در کهریزک، بعد از دو ماه که چند نفر از عزیزان جنبش سبز به دلیل تفاوت های فرهنگی مننژیت گرفتند و دست و دندان شان شکست و جسدشان را به خانواده تحویل دادند و ایشان بعد از سه ماه بعد از اینکه پدر روح الامینی انگشتش را توی چشم رهبری کرد، چون بالاخره رهبری هم با دخترهای برزیلی فرق دارد، دید و شنید و الحق که سریعا بعد از سه چهار ماه که کلی آدم کشته شدند، دستور رسیدگی سریع صادر کرد. مگر رهبری چند تا چشم و چند تا گوش دارد که انتظار داریم از وسط پاستور، نه، یک کمی بالاتر، همه چیز را ببیند. لابد این آقای نوری زاد انتظار دارد که رهبری هر وقت مردم شعار می دهند “مرگ بر دیکتاتور” آقای خامنه ای برود سر پشت بام و گوش کند مردم چه می گویند. محمد جان! عزیزم! شما که قانون اساسی را دیدی، اصل 110 قانون اساسی را بخواهی حفظ کنی، نیم ساعت طول می کشد، چه برسد که بخواهی مواظب باشی نه تنها وظایف رهبر، بلکه وظایف رئیس جمهور، وظایف رئیس مجلس، وظایف رئیس پلیس، وظایف دبیر شورای شعر، وظایف وزارت ارشاد، همه را خود آقا شخصا آن هم فقط با یک تفاوت فرهنگی( خدا لعنت کند منافقین کوردلی را که آن یکی تفاوت فرهنگی رهبری را از بین بردند) آن وقت شما، محمد جان، با شما هستم، شما انتظار داری آقایی که به اندازه هفت تا رئیس جمهور آمریکا اختیارات دارد، زرت و زرت بنشیند 24 تا نامه شما را بخواند؟ نه که خیلی هم حرف های خوب خوب می زنی؟ بنویس رهبرم عزیز دلم، ناز خوشگلم، تا جیک ثانیه جوابت را بدهد که “آورین آورین” نمی بینی این علیرضا قزوه غزلش را تمام نکرده آقا از حفظ است. یا یوسفعلی میرشکاک نامه اش را نخوانده از وزن نامه می فهمد که خانه باید کجا باشد. یک ماچ هم می کند. خیلی حرف های خوب می زنی انتظار داری جوابت را هم بدهد؟

 

احمدی نژاد به مجمع رفت

السلطان بن سلطان بن سلطان، والخاقان بن خاقان بن خاقان، حضرت محمود خان عالیجاه رمال العلما و مدیر العلا و عامل البلا و الوبا، دکتور الاسفالت و احضار کننده جن و انس و هر چه خواست، بر باد دهنده دلار و تولید کننده بیکار، محمود احمدی نژاد وارد شد. بعد از سه سال احمدی نژاد برای اولین بار در جلسه شورای تشخیص مصلحت شرکت کرد. بصیرت از دست رفته هاشمی به یک فوت آقا برگشت، دزدگیر 88 که قرار بود قله های ثروت را از جمله هاشمی کوتاه کند، کنار هاشمی نشست و انگار نه انگار که نه دزدی بوده و نه بزی، شتر مرد، حاجی خلاص!

 

اعضای جدید جامعه مندرسین حوزه علمیه قم

انتخابات اعضای جامعه مندرسین حوزه علمیه قم، بین اعضایی که هنوز زنده بودند، برگزار شد و شیخ محمد یزدی، مقتدایی، مومن، وافی، حسینی بوشهری، عبداللهی انتخاب شدند، آنان جایگزین شیخ محمد یزدی، مقتدایی، مومن، وافی، حسینی بوشهری، عبداللهی شدند. در دو دوره قبل نیز شیخ محمد یزدی، مقتدایی، مومن، وافی، حسینی بوشهری، عبداللهی عضوهیات مدیره بودند که به جای شیخ محمد یزدی، مقتدایی، مومن، وافی، حسینی بوشهری، عبداللهی آمده بودند، امید است این تغییرات باعث بحران زیادی نشود.