حرف های شهاب حسینی:
سعی میکنم گذشته یادم نرود!
هنر و هنرمند از هم قابل تفکیک نیستند. نمیتوانم در فیلمی بازی کنم که از مشکلات جامعه میگوید اما در زندگی واقعیام به این مشکلات بیتوجه باشم و رفتهرفته از مردم فاصله بگیرم. به همین دلیل فکر و حرفی که فیلم میخواهد بزند برایم مهم است
«شهاب حسینی»، بازیگر 36 ساله سینمای ایران، سال گذشته در دو فیلم بحثبرانگیز سینمای ایران حضور داشت. یکی «سوپراستار» ساخته «تهمینه میلانی» و آن یکی «درباره الی» ساخته «اصغر فرهادی» که این روزها در فرانسه به نمایش عمومی درآمده است.
این بازیگر که کار خود را با گویندگی رادیو، و سپس مجریگری برنامههای تلویزیونیای چون «اکسیژن»، «برپا برپا»، «بهرنگ صبح» و «سایه روشن» آغاز کرده، «درباره الی» را یکی از فیلمهای مورد علاقه خویش میداند و درباره شیوه کار گروه هنگام فیلمبرداری این فیلم میگوید: «به هزار و یک دلیل ما در سینمای ایران بیشتر اوقات شتابزده کار میکنیم. ویژگی کار آقای اصغر فرهادی اما این بود که این مشخصه در وی نبود یا خیلی کم بود. ما از حدود یک ماه قبل از فیلمبرداری، شروع به نوعی تمرین تئاتری کردیم و از سوی کارگردان از هدایت خوبی برخوردار بودیم.»
وی با اشاره به کارنامه کاری اصغر فرهادی، گفت: «این فیلم هم همچون دیگر کارهای این فیلمساز، شهر زیبا و چهارشنبه سوری، به ظاهر بسیار ساده به نظر میرسد و شاید حتی مخاطب اینطور تصور کند که ساخت چنین فیلمی به آسانی پیش رفته اما باید بگویم فیلم با وسواس بسیار زیاد کار شده است و دست کم حدود سه ماه فقط گروه بازیگران فیلم، درگیر آن بودهاند.»
شهاب حسینی، با مجموعه تلویزیونی «پس از باران» وارد حرفه بازیگری شد و سپس به سینما راه پیدا کرد. او تا به امروز در حدود سی فیلم ایفای نقش کرده که از آن جمله است فیلمهای سینمایی «واکنش پنجم»، «سوپر استار»، «شمعی در باد»، «این زن حرف نمیزند»، «بچههای ابدی»، «آناهیتا»، «تنهایی»، «محیا» و «رستگاری در هشت و بیست دقیقه». در سال 86 برای فیلم «محیا» موفق به دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد، و در سال 87 از همین جشنواره سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای ایفای نقش کوروش در فیلم «سوپراستار» دریافت کرد. اگرچه به عقیده بسیاری از منتقدین بازی او در فیلم «درباره الی»، موفقتر از بازیاش در نقش «کوروش» در فیلم «سوپراستار» است. خودش میگوید: «طبیعی است که نمیتوانم قضاوتی در این زمینه بکنم چون هر دو فیلم را به طور کلی موفق میدانم. اما درباره حس خودم از این دو نقش، میتوانم بگویم که من به شدت نقش احمد را در فیلم درباره الی باور کرده بودم. وقتی فیلمنامه را خواندم در ابتدا به نظرم بسیار ساده آمد. همان نظری که ممکن است خیلیها با دیدن فیلم چهارشنبه سوری برای بار نخست پیدا کرده باشند، اما با یک بازنگری متوجه شدند روی تک تک این دیالوگهای ساده کار شده است. من هم در حین تمرین درباره الی بود که متوجه برشهای موشکافانه کار شدم. در پس هرکدام از دیالوگهای ساده و روزمره فیلم، عمق روابط درونی این گروه با هم، روحیه افراد و هزار و یک نکته دیگر پنهان شده است. در واقع عین زندگی واقعی است. در پس هر گفت و گوی ما با هم انواع و اقسام حسها و نگاهها و قضاوتها درباره همدیگر وجود دارد که درصد کمی از آنها را بیان میکنیم. اصغر فرهادی برشهای خوبی از این نوع گفت و گو را برای بیان سینمایی انتخاب میکند که ویژگی کاری او به شمار میآید. دیگر اینکه کار با اصغر فرهادی کار در محیطی به دور از حاشیههاست و این برای من خیلی دلنشین بود.»
شهاب حسینی با تاکید بر این که هنگام کار روی صحنه حس نمیکردم دارم بازی میکنم گفت: «باور من نسبت به این نقش تا حدی بود که حس میکردم احمد هستم. مردی که در آلمان زندگی میکند، یک ازدواج ناموفق را پشت سر گذاشته و حالا قصد دارد دوباره ازدواج کند.»
وی درباره اینکه چگونه به شخصیت احمد نزدیک شده است توضیح داد: «سعی کردم با خواندن چند کتاب فضای زندگی او در آلمان را برای خودم بسازم تا بتوانم در متن آن فضا بهتر به نقش او، فضای ذهنیاش، و تاثیر شکست و تجربیاتی که پشت سر گذاشته نزدیک شوم. چون معتقدم بدون شناخت، ممکن نیست یک بازیگر بتواند از پس نقشی برآید که موقعیت او را نه تنها هیچجوری تجربه نکرده بلکه بهطور غیر مستقیم نیز درکش نکرده است.»
او درباره نقش کوروش در سوپراستار نیز گفت: «درباره نقش کوروش خیلی با خانم تهمینه میلانی، حرف زدیم اما نقطه شروع آشنایی من با این نقش این بود که او خسته است. بارها پیش آمده بود که از حرفه خودم خسته و دلزده شده بودم. وقتی شما خسته ای تمام نعمتهای زندگیات در ذهنت لباس عوص میکند و شبیه آزار میشود. در نتیجه از همین نقطه سعی کردم این نقش را بفهمم. فکر کردم او نمیتواند منفی باشد. چون اگر منفی بود در هنرش رشد نمیکرد. او هرکس دیگری غیر از بازیگر هم میتوانست باشد. یا پزشک، یک کارخانهدار … که خوشی زیر دلش را زده بود.»
شهاب حسینی در پاسخ به اینکه برای رشد حرفهای خود روزانه چه تمرینهایی انجام میدهد گفت: «برای عدهای کار کردن روی خود به معنای توجه به سلامت جسمانی با ورزش و نوع تغذیه است. من علاوه بر اینها سعی میکنم ارتباطم با دنیای حاشیهساز بیرون اگر قطع نیست به حداقل برسد. سعی میکنم تنهایی خود را حفظ کنم و در این تنهایی به آگاهی خودم در زمینه بازیگری، با خواندن و دیدن فیلمهای موفق اضافه کنم. نگاه کردن به کار بازیگران بزرگ و حتی توجه به شکل زندگیشان یک کلاس درس مهم برای بازیگر است که تلاش میکنم برای آن وقتی بگذارم. سعی میکنم روزانه به مردم و شکل حرف زدن و حرکاتشان نگاه کنم. خوب دیدن و خوب درک کردن و خوب صحبت کردن از ضرورتهای کار بازیگری است. پس تلاش میکنم به این نکات توجه کنم. بازیگری برشی از زندگی است و بازیگر باید منبع کارش را در همین حوزه جست و جو کند. دیگر اینکه من آدمی ساده و متعلق به طبقه متوسط هستم. تلاش میکنم این سادگی را حفظ کنم و هرچه هستم همان را به مردم نشان دهم. این را هم جزو برنامهها و تمرینهای زندگی حرفهایام میدانم. میخواهم یادم نرود که ده سال پیش در دل همین مردم بودم و وقتی از خیابان رد میشدم کسی توجه خاصی به من نداشت.»
وی درباره سانسور و محدودیتهای دستاندرکاران سینما دارند توضیح داد: «سانسور به هر حال یکی از مهمترین مشکلات هنرمندان ایران در رشتههای مختلف هنری است. کارگردانان سینمای ایران پس از گذشت سالها کار، دیگر خودشان فهمیدهاند که چه چیزهای قابل کار کردن است و چگونه؛ و اینکه چقدر باید به موضوعی نزدیک شوند و کجا باید به شیوههای مختلف آن را دور بزنند. وقتی کار به من نوعی به عنوان بازیگر میرسد- در اغلب مواقع البته- هر اتفاقی که در زمینه سانسور و خودسانسوری باید بیفتد افتاده و بخشی از مشکلات را کارگردان به تنهایی بر دوش کشیده است. درواقع متنی را به من بازیگر میدهند که انتخاب موضوع، نگارش و… را پشت سر گذاشته و حالا دارد مرحله اجرا را پشت سر میگذارد. طبیعی است که سانسور تاثیر خود را روی کلیت اثر، و از جمله کیفیت کار بازیگر میگذارد که سخن گفتن درباره آن نیاز به فرصت بیشتری دارد، اما در این میان کارگردان است که بیشترین فشار را متحمل میشود.»
گفتنی است یکی از دغدغهها و دلبستگیهای شهاب حسینی موسیقی است. آن هم موسیقی راک. شاید به دلیل همین علاقه است که همراه با چند نفر از دوستانش و همچنین برادرش مهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را راه انداختند. تا کنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شده است که شهاب حسینی در آلبوم یک و دو چند شعر را دکلمه کرده و در آلبوم سه و چهار نیز خوانندگی را تجربه کرده است. او میگوید: «موسیقی جزء لاینفک زندگیام است. شاید اگر بازیگر نبودم فقط به موسیقی میپرداختم. در نوجوانی آرزویم این بود که روزی خواننده باشم.»