القاعده مسئولیت انفجار اقامتگاه سفیر جمهوری اسلامی در یمن را بر عهده گرفته است. اقامتگاه سفیر ایران در روز ۱۲ آذر ۱۳۹۳ توسط یک خودروی بمب گذاری شده مورد حمله ای انفجاری قرار گرفت که در اثر آن یک نفر کشته و هفت نفر مصدوم شدند. با هدف قرار دادن اقامتگاه سفیر، القاعده نشان داد که نه تنها شخص سفیر بلکه خانواده او نیز هدف این عملیات بوده اند. در تاریخ سی و پنج ساله جمهوری اسلامی، گرچه تاکنون چندید بار سفارتخانه های ایران هدف اقدامات تروریستی قرار گرفته بود، اما هدف گرفتن منزل سفیر نخستین بار بود که رخ داده است.
حمله انفجاری به اماکن دیپلماتیک ایران پیش از این نیز سابقه داشته است. در آخرین مورد در آبان۱۳۹۲ نمایندگی فرهنگی ایران در بیروت در دو نوبت هدف بمب گذاری مهیب قرار گرفت که طی آن تعداد ۲۳ نفر از جمله نماینده فرهنگی ایران کشته و بالغ بر ۱۵۰ نفر زخمی شدند. حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان، عربستان را محرک این اعمال تروریستی معرفی کرد که گروه “عبدالله عزام” مسئولیت آن را برعهده گرفت.
اینک در فاصله یک سال ازهدف قرار دادن نمایندگی ایران در بیروت، اقامتگاه سفیر جمهوری اسلامی در صنعا هدف اقدام مشابه قرار گرفته است.
ربایش و قتل دیپلمات های ایرانی در یمن
ضربه زدن به بدنه دیپلماتیک ایران در یمن به مورد اخیر یعنی حمله به اقامتگاه سفیر ایران در صنعا خلاصه نمی شود. در اقدامی دیگر در ۲۸ دی ۱۳۹۲ عوامل ناشناس، قصد ربودن یک دیپلمات ایرانی به نام ابوالقاسم اسدی (۴۵ ساله) را داشتند که در پی مقاومت وی، در جا او را به قتل رساندند.
حادثه قتل نامبرده، تنها ۶ ماه پس از آن رخ داد که در ۳۰ تیر ۱۳۹۲ نوراحمد نیکبخت، یکی دیگر از دیپلمات های جمهوری اسلامی در یمن در حالی که عازم محل کار خود در سفارت ایران در صنعا بود، ربوده شد و از آن زمان تاکنون هیچ خبر موثقی درباره سرنوشت او و عوامل ربایش او در دسترس نیست.
در سالگرد ربودن نوراحمد نیکبخت، امیرعبداللهیان معاون وزیر خارجه ابراز امیدواری کرده بود که بزودی خلاصی او ممکن شود. به رغم این ابراز امیدواری، نه تنها پس از گذشت ۱۸ ماه، هیچ خبری از آزادی دیپلمات یاد شده نیست بلکه اینک اقامتگاه سفیر ایران نیز هدف بمبگذاری قرار گرفته است.
چنین اقدامی علیه سفیر ایران، یک هفته پس از ورودش به صنعا و تقدیم استوارنامه اش به وزیر خارجه یمن صورت گرفت. با بالا گرفتن تنش میان تهران و صنعا، سفارت ایران برای یک سال فاقد سفیر بود.
لبنان و یمن دو کشوری هستند که تاکنون بیشترین مخاطرات جانی و مالی علیه کادر پرسنلی و اماکن دیپلماتیک ایران در آن ها به وقوع پیوسته است. برغم اینکه مسئولیت انفجار یمن را القاعده و مسئولیت انفجارهای لبنان را گروه عبدالله العزام به عهده گرفته، به نظر می رسد بین این دو انفجار ارتباطی برقرار باشد. علت این اقدامات تروریستی چیست و چه رابطه ای بین این دو وجود دارد؟
ولایتی: حوثی های یمن همچون حزب الله لبنان
پس از ماهها جنگ مسلحانه میان نیروهای دولتی و شیعیان حوثی، سرانجام صنعا پایتخت یمن در شهریور سال جاری به تصرف حوثیها درآمد. “انصارالله” نام شاخه نظامی جنبش حوثی های یمن (شیعیان زیدی یمن) است که مسئولیت اقدامات مسلحانه را برعهده دارد. دولت یمن مکررا جمهوری اسلامی را به مسلح کردن حوثی ها که به دنبال مشارکت در قدرت سیاسی هستند، متهم کرده است.
جمهوری اسلامی پنهان نکرده که از حوثی های یمن حمایت می کند. علی اکبر ولایتی مشاور ارشد آیت الله خامنه ای در دیدار با جمعی از علمای زیدی یمن در تاریخ ۲۶ مهر (یک ماه پس از تصرف پایتخت توسط حوثی ها) گفت: “از اخبار پیروزیهای ارزشمند شما بسیار خرسندیم و به شما تبریک میگوییم… پیروزیهای شما نشان میدهد که کاری حساب شده… انجام گرفته است و اکنون توانستهایم در اوضاع با تسلط کامل وارد شده و موانع را از سر راه برداریم.”
ولایتی با ابراز امیدواری از اینکه انصارالله نیز بتواند در یمن نقشی مانند نقش حزبالله در لبنان ایفا کند، خاطرنشان کرد: “جمهوری اسلامی این را بخشی از حرکت بیداری اسلامی میداند….و یقین داریم که شما بر توطئهها پیروز خواهید شد.”
به دنبال پیروزی های نظامی حوثی ها در مناطق گسترده ای از یمن، درگیری های متعددی میان حوثی ها و نیروهای القاعده رخ داد که در پی آن استان البیضا محل استقرار نیروهای القاعده به دست حوثی ها افتاد. چنین شکستی، ضربه سختی به القاعده بود.
به این ترتیب، یمن به عرصه تنازع سه جریان موازی در آمده است: نیروهای دولت مرکزی که مورد حمایت ریاض هستند. نیروهای حوثی انصار الله که مورد حمایت تهران هستند و نیروهای القاعده.
انفجار اقامتگاه سفیر ایران، در راستای منافع عربستان و القاعده به شمار می رود.
نگرانی های امنیتی ریاض
بدیهی است چنین اظهاراتی تا کجا می تواند موجبات نگرانی عربستان را که در همسایگی یمن قرار دارد، فراهم آورد. در مقاله ایران و عربستان در مسیر واگرایی فزاینده پیش بینی شده بود که هر چه از تحولات جاری در منطقه بیشتر می گذرد، بر واگرایی تهران-ـ ریاض افزوده می شود.
اتهام دست داشتن عوامل مرتبط با ریاض در انفجار بیروت که نمایندگی فرهنگی ایران را هدف قرار داده بود و متقابلا اتهام عربستان به اینکه تهران در ناآرامی های مناطق شیعه نشین عربستان دست داشته، تنها گوشه ای از تنش موجود در روابط دو کشور است.
شدت واگرایی دو کشور در این حقیقت نهفته که دو کشور از مرحله “رقابت منطقه ای” فراتر رفته و به “جنگ نیابتی” گام نهاده اند. در حالی که ریاض از دولت بحرین، اپوزیسیون سوریه، سنی های عراق و یمن حمایت مالی و تسلیحاتی می کند، تهران از اپوزیسیون بحرین، دولت سوریه و شیعیان عراق و یمن حمایت مشابه می کند.
هاشمی رفسنجانی، معمار روابط تهران-ـ ریاض پس از فوت آیتالله خمینی، اخیراً طی اظهاراتی صریح جای تردید باقی نگذاشت که مناسبات دو کشور “خیلی تیره” و حاصل “تندروی” هر دو طرف است.
در نشانی از تنش فزاینده بین تهران-ـ ریاض و رابطه تیره دو کشور همین بس که اخیراً سعود الفیصل وزیرخارجه عربستان، ایران را به اشغالگری متهم کرده است. چنین توصیفی در ادبیات رسانه های عربی معمولا در توصیف اسرائیل به کار بسته می شود. پیش از این سابقه نداشت که یک مقام سعودی ایران را اشغالگر توصیف کرده باشد. از همین جا باید عمق تنش میان تهران ـ– ریاض را دریافت.
وزیر خارجه عربستان جای تردید باقی نگذاشت که نگرانی های جدی نسبت به حضور جمهوری اسلامی در کشورهای سوریه، عراق و یمن دارد. او گفت: “ایران بایستی نیروهای خود را از سوریه خارج کند. همین کار را در مناطق دیگر نیز باید انجام دهد، چه یمن و چه عراق.”
اماکن دیپلماتیک: اهداف آسان
همان طور که اماکن دیپلماتیک در تهران اهداف آسان برای کسانی بود که روزی به سفارت امریکا و دیگر روز به سفارت دانمارک، عربستان و بریتانیا یورش بردند و مصونیت دیپلماتیک آنان را نقض نمودند، به نظر می رسد اماکن و ساختمان های دیپلماتیک ایران در بیروت و صنعا که حوزه نفوذ عربستان نیز هستند، اهداف آسانی برای ضربه زدن باشند.
حاصل این حملات تاکنون، کشته شدن رایزن فرهنگی ایران در بیروت، کشته شدن یک دیپلمات ایرانی در صنعا و ربایش یک دیپلمات دیگر در این شهر بوده و به نظر نمی رسد تا زمانی که رقابت های منطقه ای تهران-ـ ریاض در منطقه ادامه دارد، این گونه حوادث پایان یابد.