عملکرد محرمانه

نویسنده

msafaeefarahai.jpg

بررسی آنچه طی سه سال گذشته رخ داده به طور حتم بدون توجه به شیوه رفتار دولت در حوزه اقتصاد راه به جایی ‏نخواهد برد. شاید سرآمد فعالیت‌های بدون برنامه و انضباط مالی دولت نهم مواجهه با داده‌های اقتصادی و ‏برنامه‌ریزی‌های کلان باشد. برای نقد رفتار اقتصادی و سیاسی دولت بازبینی شیوه اجرای برنامه چهارم به عنوان سند ‏مکتوب و راهبردی اقتصاد ایران بهترین راه‌حل به شمار می‌آید‎. ‎

رشد تولید ناخالص ملی در سال به میزان 8 درصد، سرمایه‌گذاری 212 درصدی، رسیدن نرخ رشد نقدینگی به 20 ‏درصد، یک‌‌رقمی ‌شدن نرخ تورم و برنامه‌ریزی برای اشتغال از اهداف کلی در برنامه چهارم بود که برنامه‌ریزان ‏اقتصادی برای تحقق اهداف چشم‌انداز توسعه 20 ساله کشور این اهداف را در برنامه چهارم توسعه گنجاندند‏‎.

اما آنچه در سه سال گذشته عاید کشور شد، ‌فاصله بسیاری با این پیش‌بینی‌های برنامه دارد، به‌طوری‌که نرخ رشد تولید ‏ناخالص داخلی 276 درصد و رشد سرمایه‌گذاری در عدد 84 درصد متوقف ماند. عملا در سه سال گذشته توان ‏سرمایه‌گذاری در کشور وجود نداشت و آنچه در شاخص نرخ رشد سرمایه‌گذاری به دست آمد یک‌سوم انتظار و ‏پیش‌بینی‌های برنامه است. همچنین در برنامه‌ چهارم پیش‌بینی شد که درآمدهای نفتی صرف توسعه کشور شود و دولت ‏مکلف شد تا از وابستگی تامین منابع هزینه‌های جاری خود به درآمدهای نفتی رها شود؛ به طوری‌که این هزینه‌ها از ‏محل درآمدهای مالیاتی تامین شود، مطابق برنامه سقف استفاده دولت از منابع درآمدهای نفتی سالانه 16 میلیارد دلار ‏در سال ‌بود. درحالی که در عمل آنچه اتفاق افتاده است بسیار بیش از سقف در نظر گرفته ‌شده در جداول برنامه توسعه ‏است. در سال اول برنامه مصارف ارزی دولت به 35 میلیارد دلار رسید، سال دوم این مصارف به 36 میلیارد دلار ‏رسید که با احتساب لایحه متمم بودجه این رقم به 42 میلیارد دلار رسید،‌ پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که مصارف ارزی ‏دولت در سال جاری به 47 میلیارد دلار برسد این در حالی است که کسری بودجه دولت 15 میلیارد دلار برآورد ‏می‌شود. این آمارها و آمارهایی دیگر از شاخص‌های اقتصادی به دست آمده در سه سال گذشته نشان می‌‌دهد که مجلس ‏هشتم و دولت نهم نسبت به برنامه چهارم توسعه که در آبان‌ماه 1386 توسط رئیس وقت مجلس هفتم به دولت ابلاغ شد، ‏اعتبار و اهمیتی قائل نشدند.به جای اینکه طبق قانون برنامه چهارم 64 میلیارد دلار از منابع ارزی استفاده کنیم 162 ‏میلیارد برداشت کرده‌ایم و به‌رغم این برداشت‌ها به اهداف کلان اقتصادی‌مان نرسیده‌ایم. در سال‌های ‏‎84 ‎تا 87 قرار ‏بود متوسط هزینه‌های جاری کشور 26 هزار میلیارد تومان باشد که در عمل 42 هزار میلیارد تومان هزینه شد و به ‏جای توسعه سرمایه‌گذاری هزینه جاری کشور بالا رفت. براساس گزارش بانک‌مرکزی بودجه سال 83 تا 86 باید نزدیک ‏به 140 هزار میلیارد دلار هزینه ارزی می‌داشت و اگر درآمد نفتی ‏‎198 ‎میلیارد دلار را با 39 میلیارد دلار درآمد ‏غیرنفتی جمع کنیم و عددی که قانون اجازه داده برای هزینه از آن کم کنیم 110 میلیارد دلار مازاد خواهیم داشت و باید ‏دید که این 110 میلیارد دلار چه شده است؛ البته اگر 30 میلیارد دلار درآمد غیرنفتی را از آن کم کنیم 75 میلیارد دلار ‏می‌شود‎. ‎


واقعا چه بر سر این 75 میلیارد دلار آمده است؟ اگر چنین سرمایه‌ای وجود دارد چرا در عمل با رکود روزافزون در ‏اقتصاد روبه‌رو هستیم و اگر چنین سرمایه‌ای در خزانه باقی نمانده است که به قول رئیس قبلی بانک‌مرکزی نیست، باید ‏بررسی کرد که بر سر این رقم چه آمده است و آیا آنگونه که رئیس دولت اعلام کرده موجودی حساب ذخیره ارزی ‏محرمانه است. البته نمایندگان مجلس هم اعلام کرده‌اند که این حساب برای آنها نباید محرمانه باشد‎.

اما آنچه اکنون بسیار دردآور شده، این است که سرمایه‌های به دست آمده از نفت واقعا به کجا رفته است؟‌ این سرمایه‌ها ‏که می‌شد به کمک آنها بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری را در کشور فعال کرد، چگونه هزینه شده است؟ هر کشوری ‏در هر سه، چهار دهه یک فرصت جهش پیدا می‌کند. اما این فرصت جهش را به راحتی از خود گرفتیم در حالی که ‏می‌توانستیم با این منابع گزاف برای همیشه بدون نظامی شدن امنیت خود را در منطقه حفظ کنیم. آنچه اکنون می‌توان ‏بیان داشت این است که برترین فرصت برای کشور طی سه سال گذشته از بین رفت و شاید تا دهه‌های آینده چنین ‏موقعیت تازه‌ای برای کشور مهیا نشود. واقعا هزینه این فرصت‌سوزی را چه کسانی پرداخت خواهند کرد؟ ‏

منیع: کارگزاران، 25 مهر ‏