از نوشتن عریضه تا اعتصاب غذا

آزاده دواچی
آزاده دواچی

خبر دستگیری های متعدد؛ برخوردهای غیرقانونی به فعالان مدنی، نگهداری زندانیان سیاسی در سلول های انفرادی، ابلاغ احکام حبس طولانی، محروم کردن متهمان سیاسی از وکیل مدافع، دستگیری و محرومیت اجتماعی خود وکلای مدافع، و در نتیجه، اعتصاب غذای فعالان حقوق زنان و فعالان سایر حوزه ها در اعتراض به چنین رفتارهایی، انگار به اخبار هر روزه ایران تبدیل شده اند. گویی همه ی ما عادت کرده ایم که هر روز که صفحه ی اخبار را باز می کنیم نام یکی از فعالان حقوق زنان، مدنی و سیاسی را در لیست طولانی بازداشتی هایی ببینیم که به طور غیر قانونی در انفرادی  نگاه داشته شده اند وهیچ دلیل مستندی هم مبنی بر علت دستگیری و اتهامات مطرح شده علیه آنان نیست .

 در این میان فعالان با سابقه ای هم بوده و هستند که یا به دلیل فعالیت های خود و یا به منظور فشار آوردن به یکی از اعضای خانواده هایشان، بازداشت شده اند. با این حال رویه بازداشت های گسترده ضرورتاَ به جایگاه و نقشی که افراد در جنبش اعتراضی داشته اند، باز می گردد از جمله به دلیل اطلاع رسانی است که در مورد وضعیت هر یک از اعضای زندانی شده ی خانواده ی خودشان، داشته اند.

 بازداشت غیرقانونی زنان فعال و معترض که بعضی از آنها علاوه بر فعالیت های مستقل و حق خواهانه ی خود، همسران شخصیت های سیاسی بوده اند، و علاوه بر فعالیت ها و پیشینه ی مبارزاتی که داشته اند با ابتکار و کاربستِ شیوه های نو در مبارزات دموکراتیک مردمی ــ در اعتراض به وضعیت وخیم زندانیان سیاسی ــ نقش مهمی در نشان دادن وضعیت زنان زندانی و خانواده های معترضین ایفا کرده اند. یکی از این افراد خانم “فخرالسادات محتشمی پور” است. ایشان که سابقه ی فعالیت در حوزه ی زنان و مسئولیت امور بانوان را در دوره ی اصلاحات برعهده داشته است؛ بعد از انتخابات 88 و به ویژه بعد از دستگیری همسرش “مصطفی تاج زاده” با نوشتن بیانیه های اعتراضی و عریضه های مختلف به دادستانی، همواره در مورد وضعیت زندانیان سیاسی ـ و به ویژه همسر خود ـ افشاگری و اعتراض کرده است و به نوعی صدای خانواده هایی بوده است که در این مدت متحمل رنج های فراوانی گشته اند .

 اهمیت نوشتار او به ویژه در زمانی که هر صدایی  بسته و هر خبر و هرحرکتی به شدت سرکوب می شد، نمی تواند نادیده گرفته شود. پیش از این هم خانم محتشمی پور به دلیل نوشتن همین عریضه ها و سازماندهی تجمع در مقابل زندان اوین بازداشت شده بود اما آخرین بار در روز دهم اسفند 1389 و در حالی که همراه سایر مردم در تجمعات اعتراضی علیه حصر خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی شرکت کرده بود؛ بازداشت شده و از آن موقع تا به کنون در سلول انفرادی به سر می برد .

 نگاهی به فعالیت های مسالمت آمیز و تلاش های مدنی فخرالسادات محتمشی پور، نشان می دهد که نقش ایشان به عنوان “یک زن” در اطلاع رسانی از وضعیت دردناک زندانیان سیاسی، و اعتراض عملی به چنین وضعی، چقدر پر رنگ و مؤثر بوده است. روش های خلاق مدنی (و در عین حال قانونی) که ایشان برای بسط اعتراض و همینطور در رساندن صدای زندانیان سیاسی و خانواده هایشان به کار بسته اند، می تواند دستمایه ای برای ادامه راه فعالیت های کنشگران مدنی در ایران امروز باشد. حضور فعال و مستقل این زن برابری خواه ـ چه در فضاهای مجازی از جمله وب سایت ها و شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، و چه در فضای حقیقی و همراه با مردم ـ باردیگر ثابت کرد که زن ایرانی ظرفیت و قدرت سازماندهی و حرکت و حق خواهی را همچون مردان حق خواه جامعه، دارد و می تواند پا به پای هموطنان خود در راه اعتلای دموکراسی در کشور، مبارزه کند.

فخرالسادات محتشمی پور و بسیاری دیگر از خانواده های زندانیان سیاسی کشورمان در تمام مدتی که همسرانشان در بازداشت به سر برده اند در مواجهه با بی عدالتی، عدم ملاقاتهای حضوری و سلب امنیت فردی و خانوادگی ـ که روی پوست خود تجربه کرده اند ـ به جای تسلیم و انفعال، دست به عمل زده اند و سعی نموده اند که به هر وسیله و امکانی که در دسترس دارند، این ستم ها را به گوش افکار عمومی و مسئولان برسانند. برای نمونه نوشته های خانم محتشمی پور به ویژه در خصوص آنچه که در طول بازداشت آقای تاج زاده بر آنها گذشته است، یا نوشته های خانم نرگس محمدی در انعکاس رنج هایش وقتی که همسرش آقای “تقی رحمانی” را به زندان بردند، و نمونه های فراوانی از این دست، در واقع نکات مستندی از رفتارهای غیرمسئولانه و فراقانونی مقامات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و همچنین نشان دهنده ی وضعیت خانواده های زندانیان سیاسی، به ویژه همسران و دختران آن هاست که متاسفانه از آماج این حمله ها و تفتیش ها در امان نمانده اند.

 نشانه رفتن دختران و همسران زندانیان سیاسی برای فشار آوردن به آنها نیز از دیگر اتفاقات ناگواری است که در طول این مدت و برای هر یک از خانواده های این زندانیان رخ داده است. نقد و اعتراض و نشان دادن جزییات این موارد را می توان در یادداشت ها و نوشته های جسورانه ی این زنان دید که عموماَ در فضاهای مجازی منتشر شده اند. خانم محتشمی پور همچنین در طول این مدت و با وجود فشارهای مضاعفی که بر خانواده ی ایشان اعم از دستگیری دخترشان به بهانه های واهی و بازداشت اش بوده است، حتا یک قدم کوتاه نیامده است. با وجود این همه مقاومت و پایداری مدنی اما مشخص نیست که رویه فشار مضاعف بر این خانواده ها، همسران و دختران و مادران آنها، تا کی و کجا می خواهد ادامه پیدا کند؟ با این حال مقاومت مدنی فخرالسادات محتشمی پور به همراه دیگر زنان زندانی در بازداشتگاه اوین، با روش های گوناگون از جمله اعتصاب غذا، بی وقفه ادامه یافته است و در آخرین ملاقات خود با دخترش که در روز 16 فروردین ماه بوده است خاطرنشان کرده که در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا می زند .

 با این که هنوز در هیچ دادگاهی جرمی برای فخرالسادات محتشمی پور مشخص نشده و اصلا فعالیت های مسالمت آمیز ایشان نمی تواند جرم محسوب شود هنوز از دلایل بازداشت ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست. مشخص نیست که بازداشت ایشان به چه دلایل حقوقی و جزایی صورت گرفته است، اما طبق گفته ی داماد ایشان برای فشار آوردن به آقای تاج زاده و به نوعی  خاموش نگه داشتن ایشان در زندان است. اما به نظر می رسد که بازداشت خانم محتشمی پور هم در ادامه ی سیاست های فشار بر گروه های زنان معترض در داخل کشور و فشار مضاعف بر همسران و خانواده های زندانیان سیاسی است؛ نحوه ی برخورد با خانواده های زندانیان سیاسی که این روزها در مورد اکثر زندانیان سیاسی همچون “نسرین ستوده” مثلا با گشتن جیب های فرزندانش و سخت گیری در ملاقات و یا ندادن مرخصی و عدم ملاقات حضوری برای اکثر زندانیان زن و همینطور انتقال آنها به بند متادون و رفتارهای مشابهی که با خانواده های زندان سیاسی همچون “مهدیه گلرو”، “بهاره هدایت”، “هاله سحابی” و… صورت گرفته و متاسفانه با شدت بیشتری دنبال شده است .

 حال باید پرسید که رویه فشار مضاعف برخانواده ها و همینطور بازداشت اعضای خانواده زندانیان سیاسی به بهانه های واهی؛ آیا قانونی و انسانی است؟ و آیا نباید آن را بی عدالتی محض در قبال حقوق شهروندی زندانیان در نظرگرفت؟ آیا صرفاَ نوشتن در مورد حقوق انسانی و اولیه زندانیان سیاسی و دفاع از حق آنها و خانواده هایشان می تواند جرم محسوب شود؟ واقعاَ سئوال اینجا است که تا چه زمانی قرار است که خانواده های زندانیان سیاسی، همسران، دختران و مادران آنها آماج حمله ها و فشارهای امنیتی قرار بگیرند و حتی از بودن در خانه ی خود احساس امنیت نکنند (1) (نمونه بارزش وضعیت نرگس محمدی و دو کودک خردسال اش است که در نامه هایش آن را به خوبی بیان کرده است) و کسانی همچون فخرالسادات محتشمی پور که جرمی مرتکب نشده اند با آنها اینگونه رفتار شود. گذراندن دو ماه در انفرادی و شرایط حاضر بر خانواده ی ایشان که در بسیاری دیگر از خانواده ها همچون نرگس محمدی و یا نسرین ستوده اتفاق افتاده است، نشان از بی عدالتی دستگاه قضایی و عدم توجه به حقوق قانونی و شرایط انسانی بازداشتی هاست.

 باید خاطر نشان کرد که روند فشار برخانواده ها و تهدید امنیت اجتماعی و فردی آنها ـ که از قضا جلوگیری از این حرمت شکنی ها مشخصاَ و قانوناَ بر عهده مسئولان امنیتی کشور است ـ انگار به فراموشی سپرده شده و مقامات امنیتی فراموش کرده اند که فشار آوردن بر همسران و دختران وخانواده ها به بهانه های واهی نه تنها از شدت اعتراضات به بی عدالتی ها نمی کاهد بلکه کسانی مثل فخرالساداات محتشمی پور حتا از درون زندان هم صدایشان را بلندتر به گوش دیگران خواهند رساند .

پانوشت :

 فخرالسادات محتشمی پور در بند سپاه نوشته ی فرشته قاضی در روزآنلاین

 فخرالسادات محتشمی‌پور بازداشت شد

 استمداد نرگس محمدی از فرمانده نیروی انتظامی استان تهران بزرگ

 ما و زندانیان، انسان و هموطنان شما هستیم نامه ی نرگس محمدی به دادستان تهران

 

منبع: مدرسه فمینیستی