فریبا صراف
صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه و عضو گروه مذاکره کننده پرونده هسته ای در گفت و گو با روزنامه اعتماد ضمن دفاع از سیاست “اعتماد سازی و تشنج زدایی” دوران خاتمی، تاکید کرد: “اینکه بگویند غنی سازی تعلیق شود تا قطعنامه متوقف و یا معلق شود منصفانه نیست”.
خرازی در مصاحبه با احسان ابطحی از این باور سخن می گوید که “هدف آن دسته از امریکایی ها که از مذاکره با ایران حمایت می کنند حل مشکلات کاخ سفید در خاورمیانه است نه حل همه مشکلات تهران- واشنگتن”.
به اعتقاد خرازی “ایران باید با یک مجموعه از خواسته ها با امریکا مذاکره کند”. از دید وی “بازیگرانی هم هستند که از عدم مذاکره امریکا با ایران سود می برند که مهمترین آنها لابی عرب ها با محوریت عربستان سعودی و لابی اسرائیل در ایالات متحده است”.
خرازی که 6 سال (1374-1368) سفیر ایران در سازمان ملل بوده، ضمن انتقاد از سیاست “بازدارندگی کنونی” از سیاست دوران ریاست جمهوری محمدخاتمی، یعنی “سیاست اعتمادسازی و تشنج زدایی” دفاع می کند.
خرازی با این بحث که “امریکایی ها اساساً حاضر به مذاکره با ایران نیستند” موافق نیست.او می گوید: “آنها ممکن است که در شرایط و زمان خاصی حاضر به مذاکره با ایران نباشند و یا پیش شرط هایی داشته باشند. آنها تصور می کنند اگر در زمان فعلی باب مذاکره با ایران را باز کنند چون در موضع ضعیف تر و یا آسیب پذیری قرار دارند (ازجمله در عراق، افغانستان و یا حتی لبنان)مجبور خواهند شد امتیاز به ایران بدهند. لذا مترصد فرصتی هستند که کفه های ترازوی مذاکراتی به گونه یی باشد که نتوانند تحمیل را جایگزین امتیازدهی کنند و از این روی چه در بحث هسته یی و قطعنامه شورای امنیت و چه از نظر تقویت نیروی نظامی در خلیج فارس و داخل عراق در حال اعمال فشار بر ایران و فراهم نمودن تضییقات اقتصادی، سیاسی و نظامی هستند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی هم در عمق و کنه سیاست هایش تمایل به مذاکره با امریکا ندارد و از مذاکره نکردن با امریکا مادام که تهدید جدی متوجه امنیت و منافعش نباشد ضرر زیادی نمی بیند و می تواند صبر کند”.
به گفته این عضو سابق مذاکره کننده هسته ای “کسانی که در امریکا از مذاکره با ایران سخن می گویند، هدفشان از مذاکره با ایران حل مشکلات امریکا در خاورمیانه است نه برای حل همه مسائل متقابل دو طرف. در صورتی که مشکلات ما با امریکایی ها یک مجموعه است”.
او معتقد است: “اگر قرار باشد روزی ایران و امریکا مذاکره کنند باید یک پکیج روی میز باشد و خواسته های دو طرف مشخص باشد”.
خرازی با اشاره به اینکه “ما یکبار تجربه پذیرش تعلیق را داشتیم. اروپایی ها، آژانس و به طور غیرمستقیم امریکایی ها ما را به یک مذاکرات فرسایشی رساندند” می گوید: “امتیاز بزرگ دادن تعلیق غنی سازی در این مقطع توجیه مشخصی ندارد.”
وی با اشاره به بسته پیشنهادی سولانا می گوید: “اروپایی ها می گویند برای اعتمادسازی مدتی تعلیق کنید ما هم می گوییم تعلیق کنیم شما در مقابلش چه چیزی به ایران می دهید. آنها می گویند objective guaranties (ضمانت های عینی) ما می گوییم firm guaranties (ضمانت های استوار و محکم) بالاخره باید مشخص شود. اگر آنها از ما برای مدتی تعلیق می خواهند، چه می خواهند در قبال آن به ما بدهند؟”
صادق خرازی راه برونرفت از این وضعیت را نیزچنین جمع بندی می کند: “در نهایت دو طرف باید بنشینند و به یک توافقی دست یابند. دنیای سیاست دنیای بده بستان است. ما اگر می خواهیم غنی سازی را در سطح صنعتی متوقف کنیم باید لابراتوارهای تحقیقاتی مان به راه باشد. اگر امریکا در یک مرحله نپذیرفت. معلوم نیست در مراحل بعدی هم نپذیرد. هنر مذاکره کردن در این است که مسائل را سیاه و سفید نبینیم. مهارت دیپلماتیک در این است که قدرت مانور را محدود نکنیم و خود را طوری آچمز نکنیم که مجبور شویم در دقیقه 90 توجیه کنیم که اگر چنان نمی کردیم فلان طور می شد”.
به اعتقاد خرازی در زمان خاتمی “زبان گفت وگوی ایران متفاوت بود. سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی بود”. در حالیکه|سیاست جدید سیاست بازدارندگی است. سیاست بازدارندگی عوارض جانبی دارد. یکی از آن عوارض جانبی همین سیاست های اعراب علیه ایران است.”
خرازی می گوید: “من اعتقادی به سیاست بازدارندگی ندارم. بازدارندگی غیر متناسب وقتی که منابع محدودتری از رقیب دارید جواب نمی دهد. اگرچه شاید خیلی ها به دوره ما خرده بگیرند و بگویند که شما سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی تان جواب نگرفته است. ما استدلال هایمان را در رابطه با جواب هایی که از سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی گرفتیم داریم. در مقابل عملکرد یک سال گذشته سیاست بازدارندگی هم موجود است. شما حجم مناسبات سیاسی ایران را در آن دوره با امروز در نظر بگیرید. الان هم اگر چیزی هست مربوط به همان دوره است. حجم مراودات فرهنگی و اقتصادی هم همین طور. آقایان می گویند که 33-32 میلیارد دلار روابط اقتصادی برقرار کرده اند. ولی اینها روی کاغذ است. حالا اینکه چقدر عملیاتی می شود؟ نمی دانم، امیدوارم بشود. نرخ ریسک سرمایه گذاری آن زمان را با اکنون مقایسه کنید. ایران در آن زمان در بسیاری از مناسبات بین المللی و منطقه یی دارای نظر بود و مورد مشورت جامعه جهانی قرار می گرفت. الان اینگونه نیست. تصویر ایران را در دنیا ببینید که چقدر مخدوش و تخریب شده است”.
خرازی در پایان این مصاحبه تاکید می کند که برای خاتمی موقعیت فرصت مذاکره با امریکا را فراهم نیاوردند: “هم رقیب و هم رفیق در این مساله دچار اشتباه و انحراف شدند.مقدمه چینی و زمینه سازی هایی برای از بین بردن بی اعتمادی ها شد ولی در همان حد مقدمه باقی ماند. چه در داخل امریکا و چه در ایران شرایط عینی برای مذاکره فراهم نبود”.