روش‌های سرقت هنری در وزارت ارشاد

نویسنده
مصطفی میرزاییان

» نما

سرقت ۲۷ پرده از مرکز توسعه‌ی هنرهای تجسمی

سرقت آثار از گنجینه‌ی مرکز توسعه‌ی هنرهای تجسمی معاصر؛ این عنوان تا چندی پیش، پرونده‌ای محرمانه بود که امروز و حالا از پرده بیرون پریده و درباره‌ی مطالب و اخبار زیادی منتشر شده. ابتدا افشین پرورش بود که در بخشی از برنامه‌ی رادیویی “قدغن‌ها” که توسط “شهیار قنبری” نوشته و اجرا می‌شود، درباره‌ی این موضوع سخن گفت و بعدتر رسانه‌های داخل ایران هم به این ماجرا پرداختند.
خلاصه‌ی این داستان چنین است: ۲۷ اثر از هنرمندان چون بهمن محصص، اردشیر محصص، پروانه اعتمادی، فریده لاشایی، علی‌رضا اسپهبد، مهدی ویشکایی، میرعبدالرضا دریابیگی، رضا مافی و حسین زنده‌رودی به سرقت می‌رود و فروخته می‌شود که پس از پی‌گیری اداره‌ی آگاهی تهران و با دستگیری امین الاموال و شناسایی و بازخواست خریداران این آثار مسروقه، تمامی آثار به دفتر هنرهای تجسمی بازگردانده می‌شود. در این‌باره مصطفی میرزاییان در یادداشتی پرسش‌هایی را درباره‌ی نحوه‌ی یک سرقت هنری در وزارت ارشاد طرح کرده که در خبرگزاری ایلنا منتشر شده و بازنشرش را می‌توانید در ادامه بخوانید:

سرقت همه جا رخ می‌دهد. احتمالی‌ست ممکن برای همه جا، حتی بانک‌ها. اما شرح و توضیح برخی مسولان هنری در باره سرقت یا خروج ۲۷ اثر هنری و… کمی درخور تعمق است. سیستم و مدیریتی که در کنار دست‌شان یک نفر می‌تواند مدت‌ها برای برپایی نمایشگاه اقدام به اخذ ورودیه نماید و کسی هم با خبر نباشد! و….. و ناگهان کسی به نمایشگاه‌دار مراجعه نماید و موضوع دریافت‌ها به بررسی‌ها و بازرسی‌ها کشیده شود و ناگهان…
متاسفانه اغلب رویداد‌ها در اینجا یک‌باره و ناگهانی رخ می‌دهد. نا‌گهان و اتفاقی متوجه می‌شویم و یهویی…
در مورخ ۱۰ شهریور بالاخره بعد از مدت‌ها سکوت و گذشت ماه‌ها از گم شدن یا خروج یا سرقت برخی آثار هنری نکاتی روشنگرانه توسط یک مسول به بیرون درج می‌شود.

یکی از مدیران کل معاونت هنری در رابطه با خبر خارج کردن یا سرقت آثار هنری از انبار دفتر تجسمی که محل خاص یا ویژه نگهداری آثار هنری نبوده و نیست به خبر نگار تجسمی مهر می‌گوید: “ یک نفر مسول این خروج یا سرقت ۲۷ اثر هنری بوده. وی بازداشت شده و همه آثار هم بازگردانده شده است.” عامل شناسایی این سرقت پرسش یکی از خریداران آثار از ایشان یا از قیمت اثر بوده است و ایشان هم متوجه می‌شوند‌ ای داد! این تابلو که می‌بایست داخل انبارمان باشد؛ اصلا مال ماست که.

یک- آیا وقتی هنرمند یا کار‌شناسی برای خروج ساده‌ترین بوم واثرش باید نامه خروج و تاییدیه از مسولان هنری دفتر تجسمی اخذ نماید و با بازرسی نامه وآثار از نگهبانی خارج شود، یک نفر به تنهایی چگونه می‌تواند اقدام به تهیه نامه خروج آن هم به تعداد ۲۷ اثر نماید و کسی هم اطلاعی از آن نیابد تا برحسب اتفاق کسی بپرسد قیمت این اثر چند است؟ راستی مگر مسولان هنری ارشاد مرجع و محل تعیین قیمت آثار هنری‌اند که خریداری بر حسب اتفاق به آن مراجعه کرده است؟ آیا آن پرسش تنها وآخرین پرسش تعیین قیمت اثر از مسولان یا کار‌شناسان هنری بوده است؟ یا….

دو- چگونه مدیرکل هنری که سابقه طولانی در هنر نقاشی دارد و خود از سیستم بازار خرید و فروش آثار هنری بی‌خبر نیست نا‌گهان تنها با مراجعه و پرسش یک خریدار آن هم از قیمت اثر خریداری شده، از خروج ۲۷ اثر هنری آن هم در محلی غیراستاندارد (انبار نزد یک کارمند که هیچ مسولیت هنری نداشته و ندارد) باخبر می‌شود؟ مگر وزارت ارشاد در بخش هنری فهرست یا لیست آثار خریداری شده‌اش را ندارد و نمی‌باید هراز چند‌گاه به آن‌ها مراجعه و سلامت و کمیت‌شان را ارزیابی نماید؟ آیا بهتر نیست وزارت ارشاد فهرست و لیست آثار موجود در انبار‌هایش را از اول انقلاب تا به امروز منتشر کند تا در هر زمان بتوان موجودی را با آن فهرست ارزیابی نمود؟

سه- چرا و از چه زمانی آثار هنری با ارزش، تحویل یک کارمند ساده در بخش اموال قرار داده شده است؟ آیا این تعداد آثار هنری در بخش انبار کالا‌های متروکه اداری، میز و تیر و تخته و… که همه جور لوازم و شئی اسقاطی انبار می‌شده نگهداری می‌شده؟ اگر اینگونه است چرا و با دستور چه کار‌شناس یا مدیری این اتفاق رخ داده ست؟

چهار- شاید خروج تعداد ۲۷ اثر هنری از سیستم دولتی با روش‌هایی آن هم توسط یک نفر اتفاقی است رایج وعادی و… اما فروش اثر را نمی‌توان با بردن تابلو‌ها به بازار سید اسمال مولوی امری شدنی، ساده و ممکن برای هر کسی فرض کرد. چه دلالانی و چه واسطه‌هایی پشت این خرید و فروش قرار داشتند؟ اغلب خریداران و کلکسیونر‌ها مستقیم و با یک و یا چند واسطه کار شناسان و هنرمندان ارشاد در بخش هنری را می‌شناسند به همین رابطه و ارتباط است که مدیران ارشاد متوجه خروج آثارشان از انباری وگنجینه می‌شوند. زیرا اگر خریدار نمی‌پرسید قیمت اثرش چند است آن‌ها هرگز متوجه خروج آثار از ارشاد نمی‌شدند. واسطه‌های هنر دلالان و برخی هنرمندان و…. آثار هنری خریداری شده، نقاش اثر را کم و بیش می‌شناسند. بعید است که قبل از خرید اثر موضوع را با واسطه‌های خود چک نکرده باشند و از این رهگذر خبر به بیرون درز نکرده باشد. آیا یک نفر به تنهایی همه این کار‌های خروج (سرقت) و فروش اثر را انجام داده است؟ با چنین فرضی آیا سیستم وزارت ارشاد در بخش هنری نیازمند تجدیدنظر همه جانبه ندارد تا فردا شاهد این قبیل رخداد‌ها نباشیم و برخی گمانه‌زنی‌ها همسو با خروج یا… در ذهن‌ها ننشیند؟
اگر برحسب اتفاق کسی از دفتر تجسمی سوال نمی‌کرد قیمت این اثر چقدر است؟ کسی از گم شدن ۲۷ اثر هنری در دفتر تجسمی با خبر نمی‌شد و سال‌ها از خروج آن می‌گذشت؟
قطع نظر از کم وکیف داستان خروج ۲۷ اثر هنری از وزارت ارشاد و…. باید به مسایلی بیشتر از این قبیل اخبار (ارزیابی داوری‌ها، تیم‌های کار‌شناسی، محل نگهداری آثار، وجود اختلافات احتمالی میان برخی و افشا شدن احتمالی برخی اخبار و…) توجه نمود. نقد و توجه بیشتر به بخش دولتی و حوزه‌ای که می‌تواند زمینه‌ساز نقد وسیع و بی‌پرده وضعیت هنر‌های تجسمی در کشور را فراهم سازد ساخت. تا تنها کمیت‌های هنری که کیفیت‌های هنری را نیز به شکل مستمر ارزیابی نمود.