فرانسوا نیکولو [سفیر سابق فرانسه در ایران]
آغاز مذاکرات میان ایران و گروه شش کشور در آلماتی، که در تاریخ ۲۶ و ۲۷ فوریه برگزار شد، غافلگیرکننده و درعین حال خوشحال کننده بود. پیشنهاد شش کشور بهتر شد. ما از تکرار دوباره این موضوع که سایت زیرزمینی فوردو باید بسته شود چشم پوشی کردیم. پشیمان هم نشدیم: مسؤولان ایرانی اگر این سایت را ویران می کردند، این حق را داشتند که آن را از لیست تأسیسات مورد بازرسی آژانس اتمی خط بزنند. ما همچنین تعدیل بخش کوچکی از تحریم ها را در پیشنهاد درج کردیم. در تمامی این موارد، ایران می خواست شاهد وقوع یک پیشرفت باشد. دو طرف حتی در مورد تاریخ دیدارهای آتی شان برای ادامه مذاکرات به توافق رسیدند.
ولی در بطن ماجرا چیزی انجام نشده. هر دو طرف بدون اینکه این مسأله را به رسمیت بشناسند، به خوبی می دانند که تنها یک مصالحه امکان پذیر است: پذیرفتن فعالیت های غنی سازی به صورت قانونمندانه و تا میزان ۵ درصد؛ پذیرفتن نظارت های بین المللی در تمامی تأسیسات ازسوی ایران؛ لغو تدریجی تحریم ها و بسته شدن این پرونده در شورای امنیت سازمان ملل. ولی موانعی وجود دارد که ما را از این اهداف دور نگاه می دارد: سوءتفاهم نسبت به اقدامات ایران که با شانه خالی کردن و مانع تراشی در برابر برخی اقدامات همراه شده و باعث خشم مذاکره کنندگان ما گشته است.
مسؤولان ایرانی به شدت از تحریم ها به ستوه آمده اند: اولین تدابیر دراین راستا بیش از ۳۰ سال قدمت دارند؛ تحریم های اخیر که کشورهای اروپایی نیز به آن ملحق شده اند تقریباً همه چیز را تحت الشعاع قرار داده؛ از درآمدهای نفتی گرفته تا جریانات مالی، و از این حیث بسیار تأثیرگذار ظاهر شده اند. همه به تهران فهمانده اند که دستیابی به بمب بیش از آنچه مشکلات این کشور را حل کند، برای این کشور مشکل خواهد ساخت.
بیان شفاف خواسته ها
محمود احمدی نژاد که اواخر دوران ریاست جمهوری خود را طی می کند، از این پس به حاشیه رانده شده و علی خامنه ای تنها تصمیم گیرنده اصلی پرونده اتمی ایران است. با این حال، موقعیت او نیز از زمان اعتراضات سال ۲۰۰۹ به شکلی جدی متزلزل شده. او هرگز نخواهد گذاشت مذاکره کنندگانش پیشرفت کنند، مگر اینکه تشخیص دهد موفقیت های چشمگیری در راه است.
پس باید به تدریج شیوه ای را آغاز کنیم که طی آن خواسته های خود را، به عنوان نقطه آغازین، به وضوح بیان کنیم. البته کشورهای غربی هنوز تردید دارند. فرانسه همچنان تکرار می کند که ایران قبل از هر چیز باید نسبت به خواسته های شورای امنیت تسلیم شود و ابتدا باید فعالیت های غنی سازی خود را متوقف کند. ولی براساس خواسته های شورای امنیت، این مطالبات به گونه ای فرمول بندی شده اند که راه برای یافتن یک “راه حل دیپلماتیک قابل مذاکره” هموار شود. تا زمانی که خواسته های ما در راستای این راه حل مطرح نشوند، خامنه ای به آنها علاقه ای نشان نخواهد داد.
طرفداران موضع گیری قاطعانه مخالف این موضوع اند و باید آن را پذیرفت، زیرا تحریم ها در صورتی که حکومت تهران تسلیم نشود، بزودی اقتصاد ایران را درهم خواهند شکست و این وضعیت باعث قیام جامعه خواهد شد. اقتصاد این کشور در شرایط بدی قرار دارد و همچنان نیز در این مسیر پیش خواهد رفت. در اقتصاد دیگری که به موازات آن قرار دارد، وجوه نقد به وفور دیده می شود و همین مسأله با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ایران باعث تشدید رویارویی ها میان جناح های مختلف در حاکمیت جمهوری اسلامی گشته است. طبقه متوسط جامعه که به شدت تضعیف شده رو به استراتژی بقای فرد و خانواده آورده. اگر امکان شورش وجود داشت، حکومت بدون ملاحظه و به شکلی بی رحمانه آن را در هم می شکست و بار دیگر به “توطئه کشورهای خارجی” دست می یازید.
ساخت یک “پل طلایی”
آیا باید بر تهدید توسل به زور، که موردنظر ایالات متحده است، دامن زد؟ این موضع گیری شاید در سیاست داخلی و برای ارضای کنگره آمریکا کاربرد داشته باشد، ولی تهران را چندان تحت تأثیر قرار نمی دهد. حکومت تهران براین باور است که غرب برای بار سوم برای جنگ جدیدی در خلیج فارس هزینه نخواهد کرد و به اشغال کشوری با ۷۵ میلیون نفر جمعیت نخواهد اندیشید. درخصوص حملات هدفمند به تأسیسات اتمی نیز موضوع چندان حائزاهمیت نیست. ایران که تمدن اش هزاران سال قدمت دارد چندان عجله ای ندارد و بار دیگر تأسیسات جدیدی را در اماکن دیگر و این بار در عمق بیشتری از سطح زمین بازسازی خواهد کرد. با توجه به این باور که این تهاجم منجر به خروج ایران از پیمان منع گسترش اتمی خواهد شد، بی شک ورود به تأسیسات جدید برای بازرسان آژانس اتمی ممنوع خواهد شد. پس مشاهده می کنیم که درنهایت چندان پیشرفتی عایدمان نمی شود.
با توجه به این ملاحظات، موضوعات بسیاری امکان پذیر می شوند. رونالد ریگان همواره در مذاکراتش با اتحاد جماهیر شوروی درخصوص خلع سلاح این فرمول را بر زبان می آورد: “در عین اطمینان بررسی کنید.” “اطمینان” در اینجا به معنی “اطمینان کردن” نیست، بلکه به معنی “اطمینان دادن” است که در ازای کنترل های اجتناب ناپذیر و دقیق انجام می شود. و این مسأله جواب داده است. با ایران نیز این اصل می تواند کلید موفقیت باشد. این موضوع در ذهن باراک اوباماست و آن را از سال ۲۰۰۹ بیان می کند. باراک اوباما اخیراً قبل از سفرش به اسراییل، پذیرای هیأتی از جامعه یهودیان آمریکا شد. او در پاسخ به سؤالی در مورد بحران اتمی ایران گفت: “یک پل طلایی بسازید که به رقیب تان اجازه دهد عقب نشینی کند.”
مقامات فرانسوی درخصوص تحریم های اعمال شده علیه ایران به شکلی پویا عمل می کنند؛ چه در شورای امنیت و چه در اتحادیه اروپا. ما پیامدهای این موضع گیری را پذیرفته ایم: خروج ما از بخشی از بازار اتومبیل ایران که سالانه قطعات بیش از ۵۰۰ هزار اتومبیل را برای آن تأمین می کردیم، باعث شد تا سازندگان مان هزاران پست و فرصت شغلی را از دست بدهند.
درحال حاضر دورنمای هرگونه همکاری در زمینه های فن آوری، ازجمله هسته ای و فضایی، غیرقابل بحث شده. میزان مبادلات دانشگاهی و تحقیقاتی به صفر رسیده و ما مؤسسه فرانسه در تهران را، که هزاران ایرانی در آنجا زبان فرانسه می آموختند، تعطیل کردیم. هیچ کس نمی تواند ما را نسبت به همبستگی بین المللی مان در برابر بازی هسته ای ایران مورد سرزنش قرار دهد. ولی تمامی این مسایل و موضع گیری ها روزی پایان خواهد یافت. و هیچ ممنوعیتی نیز برای تلاش ما در این زمینه وجود ندارد.
منبع: لوموند، ۲۲ مارس