مرگ برای هنرمند ایرانی بهترین هدیه است

نویسنده

bahmanghobadi.jpg

لوییس میگل گومز

بهمن قبادی، برنده جایزه بزرگ صدف طلایی در آخرین جشنواره بین المللی سن سباستین اسپانیا، فیلمی را ارائه داده [نیمه ماه] که در آن به تبعیدی های سرزمین کردستان می پردازد. یک موسیقیدان کهنسال به همراه 10 فرزندش سفر سختی را به سوی عراق آغاز می کنند تا در آنجا صدای ملکوتی یک زن را مجدداً به سمع همگان برسانند؛ استعاره ای زیبا از معنای آزادی و معمایی که در نیمه دیگر “نیمه ماه” پنهان شده است.

در این فیلم از موزارت [Mozart] تجلیل شده. چگونه چنین الهامی گرفته اید؟

زمانی که آثار او را مرور می کردم، متوجه شدم که موضوع مرگ مانند یک سایه در تمام مدت زندگی او را تعقیب می کرده. این ذهنیت در این فیلم به تصویر کشیده شده. می خواستم نشان دهم که در نظر یک هنرمند ایرانی، مرگ بهترین هدیه ای است که می توان به او تقدیم کرد. اگر یک هنرمند نتواند عقیده و افکارش را بیان کند، ترجیح می دهد بمیرد. مرگ یک آرامش و درعین حال یک امید است.

نقش زن در فیلم شما بسیار مهم به نظر می رسد…

حضور یک زن برای این منظور که مامو [نقش اول مرد] بتواند کنسرت خود را اجرا کند، بسیار ضروری است. اکنون در ایران لازم است موقعیت زن بهتر شود تا کشور امکان پیشرفت داشته باشد. حقوق زنان ایرانی بسیار محدود است. آنها حق آواز خواندن ندارند و من این مسأله را بدون سر و صدا و به شکلی ظریف به تصویر کشیده ام.

آیا شما هنوز با مسؤولین ایرانی مشکل دارید؟

آنها این فیلم را ممنوع کرده اند. به من پیشنهاد داده اند برخی از صحنه ها را سانسور کنند و من نیز پذیرفته ام. آنها به دنبال بهانه هستند و در همه قسمت های فیلم دچار توهم می شوند. من صحنه های مشکل ساز را حذف کردم اما آنها در پایان به من گفتند: “مورد تو با حذف چند دقیقه از فیلم حل نمی شود. مضمون فیلم مناسب به نظر نمی رسد.”

و این “مضمون” چیست؟

تجلیل از انسان و گرامی داشتن تمامی هنرمندانی که تلاش می کنند تا در شرایط پیچیده و مشکل به خلاقیت بپردازند.

آیا ایران به صدای زنان خود گوش خواهد داد؟

بی شک. و زنان امکان آواز خواندن را خواهند یافت. زن کلید طلایی هر فرهنگی است.

منبع: آ ب ث، 28 ژوئیه 2007

مترجم: علی جواهری