نگاهی به فیلم “ تهران 1500 ” به کارگردانی بهرام عظیمی
نقد هوشمندانه قوانین !
نویسنده : بهرام عظیمی ، امیرمسعود علمداری ، کارگردان : بهرام عظیمی ، مشاورفیلمنامه : محمد رحمانیان ، پیمان معادی ، حبیب رضایی ، استوری برد : مانی وطن دوست ، تهیه کننده : عبدالحسین ابوالحسنی ، مجری طرح : محمد ابوالحسنی ، مدیرتولید : اسماعیل شرعی ، دستیارتولید : حامد تاجیک ، عکس : میلاد پیامی ، طراح صحنه : حمید بهرامی ، طراح لباس : فائزه علیدوستی ، طراح دکور: حمید بهرامی ، صدابرداروآهنگساز: علی میرآقاسی ، مدیردوبلاژ: مهرداد رئیسی .
بازیگران : بهرام رادان ، محمد رضا شریفی نیا ، گوهرخیراندیش ، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی ، حسام نواب صفوی ، هدیه تهرانی ، مهران مدیری ، سیروس کهوری نژاد ، الهام جعفرنژاد.
خلاصه داستان :
نازی که سالهاست درکره ماه زندگی می کند به دستورپدربزرگ 160 ساله اش به زمین بازمی گردد. مأموریت اوپیدا کردن نشانه ای ازحضورپدربزرگ درنمایشهای سیاه بازی دهه 1360 ایران است. دراین میان جواد که راننده تاکسی درتهران است ، دلبسته نازی می گردد. اوباید دیگررقیبان را ازمیان بردارد.
جامعه امروزایران طی سه دهه گذشته ازساحت اجتماعی دستخوش تحولات بنیادی وساختاری گشته است که امروزه می توان به سادگی نتیجه چنین تغییراتی را درسطوح گوناگون جامعه ومناسبات ارتباطی- رفتاری میان افراد مشاهده کرد. یکی ازحوزه هایی که به شدت تحت تأثیراین جریان قرارگرفته مقوله اندیشه وتخیل فردی ست. رشد آزادانه طیف های گوناگون اندیشگی ، تصویرسازی نامحدود درحوزه تخیل ازشاخصه هایی ست که فرد هنرمند باید درروند خلق اثرهنری ازآن برخوردارباشد. بنا بردیدگاه امیل دورکیم “ هرجامعه ای توازنی شکننده اما مثبت میان گروهها ، گرایشها ، خلقیات وخواستهای موجود دربطن خود به وجود می آورد وبرای این کارمی کوشد برخی نیازهای جامعه را برآورده کند. هنگامی که ساختارها بدین گونه ثابت اند، فرد نمی کوشد مرزهایی را که جامعه به دوراوکشیده واودردرون آنها بزرگ شده است را برهم بریزد ، اوفقط همانی را می خواهد که جامعه اجازه خواستنش را به اومی دهد. ” براساس چنین دیدگاهی وبا توجه به فضای محدودی که درحوزه فرهنگ وهنرجامعه ایران طی سالهای گذشته شکل گرفته ، اولین فیلم بلند سینمایی انیمیشن برپرده سینماها به نمایش درآمده است. قبل ازمشاهده اثراولین عنصری که ذهن مخاطب را به جنبش وامی دارد ، نام اثراست. مخاطب درمواجهه با عنوان “ تهران 1500 ” سئوالاتی را درذهن خود طرح می کند که برای هرفردی که درساختارامروزی جامعه ایران زندگی می کند ، می تواند جذاب باشد. درسال 1500 مناسبات اجتماعی چگونه است ؟ ساختارشهری درآن سال به چه شکل است ؟ ساختارحکومت برچه اساسی بنا گشته است ؟ چه تغییراتی درجهان بینی وباورهای مردم به وجود آمده است ؟ و… اما ساختارروایی اثرازپاسخ دادن به سئوالات فوق طفره می رود ومبنای جهان قصه اش را براساس ساختاراجتماعی – سیاسی جامعه امروزایران قرارداده است، اتفاقی که هیچ قرابتی با فضای تخیلی فیلم ندارد ونشان ازاعمال محدودیت ها می دهد. عظیمی موقعیت داستانی اثرش را برمبنای برخورد نازی “ هدیه تهرانی ” وجواد “ بهرام رادان ” قرارداده است. علاقه جواد به نازی ومسئولیتی که نازی درقبال پدربزرگش دارد موقعیت نمایشی جهان فیلم را شکل داده است. عظیمی هوشمندانه درخلال چنین موقعیتی به معضلات ومسائلی نقب می زند که جامعه ایران با آنها دست به گریبان است. وی برای به چالش کشیدن مضمون مورد نظرش عناصری را برمی گزیند که کاملا درتضاد با یکدیگرقراردارند. عظیمی فرهنگ مدرن را دربرابرفرهنگ سنتی می گذارد وبا کنارهم قرار دادن المان های متفاوت دوجهان به طورضمنی مخاطب را تفکروامی دارد. ساختمان های مدرن ، ماشین - های پرنده ، غذاهای الکترونیکی ، روبات ها درمقابل صدای اذان ازمیان گلدسته ها ومناره ها ، غذای آب گوشت ، داشتن غیرت درمردان ، نپوشیدن دامن کوتاه ولباسهای نامناسب و… ازجمله مواردی هستند که فیلمسازبا بکارگیری آنها تلنگری به ذهن مخاطب می زند تا اورا درساختن افق دلالت های معنایی اثر یاری کند. فصل آغازین اثرمتناسب با ویژگیهای انیمیشن های استاندارد دنیا روایت می شود. طراحی لباس ها وطراحی ابزارواشیای فضاها ازهماهنگی مناسبی با محتوای صحنه ها برخورداراست. انتخاب رنگ ، استفاده ازنقوش اسلامی درمعماری ، بکارگیری خط نستعلیق دردیوارهای شهرازویژگیهای بارز عظیمی درحوزه کارگردانی وطراحی ست. عنصری که درتمامی فصول اثرمخاطب را می آزارد ، متحرک سازی کاراکترهاست. ریتم متحرک سازی مغایربا ریتم رویدادها وروابط میان شخصیت هاست همین امربرریتم کلی اثرتأثیرمی گذارد ودربرخی سکانس ها مخاطب را دچاررخوت می کند. سکانس برخورد شخصیت جواد با رقیبانش درخیابان ازنمونه چنین صحنه هایی ست. نکته دیگر، عدم هماهنگی صدای کاراکترها با گفتاراست. به نظرمی رسد صداگذاری چند باره پروژه باعث گردیده تا اتفاق فوق رخ دهد. با این وجود عظیمی ازطرح کردن برخی مسائل اجتماعی ابایی ندارد. اوهوشمندانه گشت ارشاد را با اتخاذ سکانس رویارویی نازی با روبات دختربه چالش می کشد. نکته قابل تأمل دیگردرحوزه متحرک سازی ، طراحی با کیفیت حرکات ورفتارهای شخصیت های واقعی وستاره سینماست. اتفاق فوق باعث نزدیکی مخاطب با کاراکترها گشته است. زوایای دوربین وحرکات آن کاملا منطبق برمحتوای صحنه ها واتفاقات طراحی شده است. تنها ایرادی که باعث گسست درچرخه ارتباطی اثربا مخاطب می گردد ، تکراربی مورد برخی صحنه هاست. صحنه درگیری جواد با رقبایش درخیابان ازجمله چنین مواردی ست. “ تهران 1500 ” با آنکه ازقواعد وفرمول ساخت یک کمدی عاشقانه سود می جوید ومحوری ترین مقصودش خنداندن مخاطب است ، اما هوشمندانه برخی ازناهنجاریها وقوانین اجباری اجتماعی را به بوته نقد می کشد.