پابلو اوزل
درحالی که اروپایی ها نگران شده اند که دولت بوش، شرکت ها و موسسات ایرانی را بعنوان حامیان تروریسم، تحریم کرده است، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه گفته آمریکا مثل یک دیوانه چاقو بدست به این طرف و آن طرف می دود، و این اظهارات به نظر نامناسب و نگران کننده می رسد.
مشکل اینجاست که اروپا مفتون سیاست دلاری آمریکا شده است و یکی از نزدیک ترین متحدان این کشور به شمار می رود. مقامات رسمی اروپا، دیگر نماینده همه مردم نیستند و در پی منافع برخی از برگزیدانشان هستند که همگی شان به امپراطوری آمریکا احترام می گذارند. مردم عادی اروپا، بدون آنکه متوجه باشند، نقش واقعی خود را در فضای بین المللی بازی نمی کنند و فقط گاهی نسبت به انتظارات جهانی آمریکا، واکنش نشان می دهند.
این درحالی است که نیروی هوایی آمریکا از کنگره درخواست 88 میلیون دلار بودجه برای مناسب سازی بمب افکن های بی 2 کرده است تا بتواند بمب های “ آبی بزرگ” را که به آن مادر بمب ها هم گفته می شود حمل کند و بطور همزمان، در عراق و در پنج مایلی مرز ایران، پاسگاهی را تشکیل داده است که به آن پاسگاه نبرد وحشت می گویند. رابرت بایرد، عضو دموکرات کمیته ارتش سنا، در این مورد می گوید دولت بوش با این اقدام این فکر را ایجاد می کند که جدا در تلاش است تا به ایران حمله کند.
در میان همه این اتفاقات، دولت های اروپایی با تشکیل نشست های مختلف و بده بستان با ایران، می خواهند این کشور را متقاعد کنند که روش آنها با آمریکا متفاوت است، اما اخیرا عملکرد اروپا طوری بوده است که نشان داده همیشه یک قدم عقب تر از آمریکا حرکت می کند و تصمیم های آمریکا را اجرا می کند.
در کتاب جان بولتون با عنوان:” تسلیم شدن، یک گزینه نیست: دفاع از آمریکا در سازمان ملل” که قرار است بزودی منتشر شود، می توان به تلاش های آمریکا برای بدست آوردن کنترل روابط بین المللی، پی برد. او در قسمتی از کتاب توضیح می دهد که چگونه جورج بوش از بان کی مون، دبیرکل آینده سازمان ملل می خواهد که از شر لرد مالوچ براون، بعنوان معاون دبیرکل سازمان ملل، راحت شود و با شرح این ماجرا، بولتون می خواهد از بی کفایتی سازمان ملل به عنوان یک نهاد بین المللی پرده بر دارد. لرد مالوچ براون بعد از اعلام این نظر که انگلیس باید از آمریکا فاصله بگیرد، متهم به “ضد آمریکایی” بودن شده بود.
با وجود همه این مسائل، دولت های اروپایی همچنان بر بی طرفی و قدرت سازمان ملل صحه می گذارند و این درحالی است که مردم عادی هم همچنان باور دارند. اروپا از طریق سازمان ملل می تواند بطور غیر مستقیم از جنگ آمریکا برای توسعه دموکراسی دفاع کند و وارد بازی شود و از حمایت ارتش آمریکا هم برخوردار باشد. با این حال من مطمئنم که ما به نقطه عطف روابط دولت های اروپایی و تلاش های جهانی آمریکا رسیده ایم.
با وجود اینکه در گذرگاه تاریخ بشری، احترام به مردم آمریکا برای مردم اروپا مهم است، اما ما مردم اروپا، دیگر نمی توانیم در ماجراجویی های آمریکا در عرصه جهانی، متحدی بی قید و شرط باقی بمانیم. متاسفانه سیاست فعلی در عرصه جهانی، شبیه به زمین بازی مدرسه ها شده است. آمریکا در زمین سیاست جهانی مثل یک بچه قلدر راه می رود، اروپا هر کاری را که بچه قلدر انجام می دهد تایید می کند و به شوخی هایش می خندد. اینک همه بچه هایی که در کلاس مورد آزار بچه قلدر قرار می گیرند، مسلمان هستند. در یک برهه از زمان مردم اروپا باید متوجه شوند که از دوستی با بچه قلدر، عاقبت همه دوستان دیگرشان را از دست می دهند.
در حالی که وضعیت امریکا در عراق و در داخل کشور خراب تر می شود، در عراق باید برای شش هزار کارمند سفارت در بغداد، طرح جدیدی آماده کند و در داخل کشور هم باید با تظاهرات ضد جنگ در شهر های نیویورک، شیکاگو، سان فرانسیسکو و سیاتل، مواجه شود؛ اروپایی ها باید جهانی شدن آمریکا را زیر سووال ببرند.
کار به جایی رسیده است که فعالان قدیمی چون میکل دیکسون، که در اواخر دهه نود شاخه سیاتل “پلنگ سیاه” را ایجاد کرده بود، به خیابان آمد و شعار داد:« جوانان نیرویی هستند که می توانند به این موضوع خاتمه بدهند، کارهایی که شما انجام داده اید یا انجامشان نداده اید، آینده آمریکا را رقم می زند». و همچنین، سرمایه گذاران کارکشته ای مثل جیم راجرز، با تغییر سرمایه گذاری هایشان از دلار آمریکا به یوان چین و ین ژاپن و فرانک سوئیس و اعلام این نکته که اقتصاد آمریکا در حال رسیدن به بحران است و بخش های اقتصادی زیادی به مرحله بحرانی رسیده اند، سرمایه اش را از آمریکا خارج می کند. پس مردم اروپا هم باید واقعا با حمایت دولت هایشان از سیاست خارجی آمریکا، مخالفت کنند زیرا شرایط آمریکا در حال حاضر شبیه به امپراطوری قبل از فروپاشی است.
جان بولتون در کتاب جدیدش می نویسد:«انگلیسی ها گمان می کنند که نقش دولت آتن را در مقابل آمریکا که شبیه به روم است، بازی می کنند و با در اختیار گذاشتن منش برترشان، بر احساس تاسف ما نسبت به دوران سخت استعمار مرهم می گذارند». به عقیده من، این توضیحات سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل به روشنی نشان می دهد که جهان چگونه اداره می شود و من امیدوارم مردم اروپا بتوانند این را ببینند و از حمایت ازآمریکا که این بار جمهوری اسلامی ایران را نشانه گرفته است، دست بردارند.
منبع: میدل ایست آنلاین، 31 اکتبر