وقتی پای آموزش جنسی به میان می آید، مقامات ایرانی به هیچ وجه سختگیر نیستند. در ایران تمایلات جنسی در ملأ عام می تواند عامل آزار و اذیت توسط پلیس و یا حتی بدتر از آن باشد، اما می توان از همین امر در خفا (مادامی که میان جنس های مخالف باشد) بعنوان موهبتی از جانب خدا لذت برد – درک مقامات ایرانی از تمایلات جنسی در همین حد است. یک دهه قبل در ایران بیشتر از لندن، نیویورک و یا پاریس، کاندوم های با طعم میوه وجود داشت.
می توان به طرز ننگ آوری انگشت روی همجنس بازان گذاشت و آنها را کشت، اما همجنس بازی مرد و زن در شهرهای بزرگ ایران درست مانند سایر کشورها رونق دارد.
با این وجود، در حوزه آموزش جنسی ایران به طرز چشمگیری از اکثر کشورهای منطقه متمایز می گردد. بنظر می رسد ایدز معیار خوبی برای کارآمدی سیاست آموزش سکس در حوزه بهداشت محسوب شده است. گذشته از همه اینها، ایران کشوری است که از وجود ناآرامی های گسترده بدنبال ظهور مجدد قاچاق مواد مخدر و انسان توسط آمریکا در مرزهای خود رنج می برد. بنظر می رسد وقتی پای سلامت جنسی به میان می آید، حکومت دینی شیعه نظام بدی نیست.
در حالیکه سازمان های غیردولتی مایلند با حمایت پول های سیاسی بر تأکید عجیب احمدی نژاد بر “درمان” گیاهی ایدز تمرکز کنند، اما در واقع جمهوری اسلامی ایران دهها میلیون دلار به برنامه های ایدز اختصاص داده است. در سال 2005 بود که برای بالابردن آگاهی مردم درباره بیماری ایدز، تمبر پستی روبان قرمز به بازار آمد و امروز دستگاه های سکه ای تهران نیز کاندوم و سرنگ ارزان قیمت می فروشند. آمار رسمی نشان می دهد که دو میلیون نفر از جمعیت بالغ بر 70 میلیون نفری ایران، مصرف کنندگان دائمی مواد مخدر هستند که این میزان بالاترین نرخ جهان را به خود اختصاص داده است. این شرایط از زمان شروع جنگ آمریکا در افغانستان، که هم اکنون در سال 2500 تن مواد مخدر به ایران وارد می کند، بدتر شده است.
در دهه 1980- یعنی اندکی پس از انتشار اولین آگهی های تبلیغاتی هشداردهنده انگلیس درباره خطرات ویروس ایدز- بود که دولت ایران تلاش های خود را برای بالابردن سطح آگاهی مردم درباره ایدز و با اندک تلاشی درباره آموزش جنسی آغاز کرد. در همین زمان بود که تلاش برای ترغیب خانواده ها به داشتن دو فرزند آغاز شد؛ امری که باعث تغییر خط مشی خمینی پس از جنگ شد، خط مشی که جلوگیری از بارداری را ممنوع و نقش اصلی زنان را باروری اعلام کرد.
در یک مطالعه انجام شده گسترده در تبریز در سال 2002 به اثربخشی آموزش جنسی در مدارس درباره جلوگیری از گسترش ویروس ایدز اشاره شد. بدنبال آن روحانیون قم و مشهد مراتب تقدیر و سپاس خود را اعلام کردند. با این وجود، بروکراسی دولت – به ویژه نبود آمار و ثبت رکوردهای اصلی که به تحقیقات پزشکی ایران در همه زمینه ها لطمه زده است – مانع از آن می شود که ایران در امر جلوگیری از بیماری ایدز، رتبه اول جهان را به خود اختصاص دهد.
با این وجود، یو ان دی پی، ایران را از زمره کشورهایی می داند که دارای برخی از معیارهای بهترین شرایط سلامتی و آموزشی در منطقه است. شاید تعجب آور باشد که کشوری که ناآرامی یک انقلاب و هشت سال جنگ با عراق را پشت سر گذاشته است، از زمره بهترین ها می شود. خود بحران اقتصادی کنونی به تنهایی اپیدمی فحشا را به بار آورده است. اما برخلاف بسیاری از کشورهای مسیحی و سنی، یک بعد خارق العاده اسلام شیعه این است که درباره آموزش خطرات سکس و تمرین آن به نوجوانان سختگیری نمی کند. فقط لازم است به یک حکومت دیکتاتوری عیاش از حوزه کشورهای خلیج فارس مانند امارات متحده عربی نگاهی کرد، کشوری که 80 درصد جمعیت آن در فقر مطلق زندگی می کنند و دولت به تجارت گسترده سکس فقط یک اشاره تلویحی می کند.
اما با اینهمه وقتی در ایران پای هرگونه تجزیه و تحلیل آموزش جنسی به میان می آید، نقش زنان در اجتماع مشخص می گردد. به رغم حضور گسترده زنان در اکثر حرفه ها و شغل های مدیریتی، آنها هنوز مایلند مانند کودکان با آنها رفتار شود. با توجه به اینکه زنان ایرانی هنوز خودشان را از چنگال حجاب اجباری رها نکرده اند چه رسد به کسب حقوق مالکیتی یکسان، تمایلات جنسی آنها حتی در قشر متوسط جامعه نیز توسط مردها تعیین می شود. بنابراین، یک بررسی پساساختگرایی از آموزش سکس در ایران که می تواند اهمیت هویت در طبقه اجتماعی و روابط قدرت را نشان دهد، فقط می تواند یک شروع باشد.
منبع: گاردین، 10 ژوئن