بخشنامه فیزیکی عشقی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

غلامحسین الهام کار در روابط عمومی را همچون کار در‎ ‎خانواده و زندگی زناشویی خواند و ‏گفت: “ در صورتی که مجموعه یی به آن کار باور داشته‏‎ ‎باشد و مدیران وارد عرصه اجرایی ‏شوند کار به نحو احسن دنبال می شود، البته در صورتی‎ ‎که سیستم را قبول نداشته باشد نیز ‏کار انجام می شود اما به نقطه قابل قبول نخواهد‎ ‎رسید.“‏

به گزارش ایسنا غلامحسین الهام در همایش روابط عمومی ها تاکید کرد: “ اگر روابط‏‎ ‎عمومی ‏ها مجموعه و سیستم خود را باور نداشته باشند، توفیق پیدا نمی کنند و تنها به‏‎ ‎زندگی فیزیکی ‏می پردازند، چرا که حرکت رو به جلو نوآوری و خلاقیت با عشق صورت می‏‎ ‎گیرد و عشق ‏با باور میسر می شود، از این رو اگر می خواهید نوآوری داشته باشید باید‎ ‎باور داشته باشید ‏که بدون آن خلاقیت صورت نمی گیرد‎.‎‏”‏

برای هماهنگی بیشتر میان دولت در عرصه های داخلی و خارجی و اقتصادی و غیره، دولت ‏اقدام به صدور یک “ بخشنامه فیزیکی عشقی نوآورانه رو به جلو همراه با باور” برای کلیه ‏سازمانها و موسسات دولتی صادر کرد. ‏

اصل اول: کلیه روابط عمومی ها تلاش کنند حرکت رو به جلو همراه با عشق داشته باشند تا ‏به نقطه قابل قبول برسند و از هر نوع حرکت رو به عقب عشقی خودداری کنند.‏

اصل دوم: کلیه روابط عمومی ها و سایر ادارات تلاش کنند هنگام حرکت فیزیکی خلاقیت با ‏عشق داشته باشند و از هر گونه حرکت فیزیکی بدون خلاقیت خودداری کنند.‏

اصل سوم: ادارات و وزارتخانه ها از هرگونه دخالت در امور یکدیگر، بخصوص در حرکت ‏رو به جلو خودداری کنند، مگر اینکه همراه با عشق و خلاقیت باشد.‏

اصل چهارم: سازمان ها و وزارتخانه های اقتصادی که با مردم سروکار دارند، سعی کنند ‏مردم را خانواده خود بدانند و در مورد آنان از حرکت رو به جلو عشقی استفاده کنند و سعی ‏کنند مردم به نقطه قابل قبول برسند، در صورتی که نرسیدند، برای آنان سخنرانی کنند.‏

اصل پنجم: روابط عمومی وزارت امور خارجه تلاش کند با کشورهای دوست و برادر( و ‏خواهر) از روابط نوآورانه عشقی استفاده کنند و در صورتی که تمایل میان دولتین وجود ‏داشته باشد به روابط عشقی رو به جلو پرداخته و در مورد دشمنان حرکت فیزیکی غیر عشقی ‏رو به عقب نیز بلامانع است، حتی اگر به نقطه قابل قبول نرسد.‏

اصل ششم: با توجه به اینکه ریاست محترم جمهور در هر حال تا سال آینده به حرکت نوآورانه ‏فیزیکی رو به جلوی خود با ملت و اقتصاد ادامه خواهد داد، از کلیه مردم خواسته می شود ‏تلاش کنند تا این حرکت همراه با عشق باشد وگرنه هم مورد حرکت فیزیکی قرار خواهند ‏گرفت و هم حال شان گرفته می شود.‏

دبیر عشقی فیزیکی و مشاور خانواده دولت

غلامحسین الهام ‏

حرکت رو به جلو در خانه

یک مسئول روابط عمومی: همکار محترم، آیا مشکل بودجه برای امروز نداریم؟

همسرش: نه، ریاست محترم، کمی مشکل بودجه داشتیم که از صندوق ذخیره ارزی عمه ات ‏برداشت کردم، بعدا به این صندوق بدهکار خواهیم شد.‏

همان مسوول روابط عمومی: آیا برای امشب نوآوری کافی همراه با عشق برای شام صورت ‏گرفته است؟

همان همسرش: بله، ولی پسرمان معتقد است استفاده از رویکرد سنتی آبگوشت برای امشب ‏اگر عملیاتی بشود بهتر است، من هم با سه نفر-ساعت کار اجرایی همین آبگوشت را عملیاتی ‏کردم، با آبجی ات هم هماهنگ کردم برای نشست پس فردا.‏

همان مسوول قبلی روابط عمومی: آیا موافقید که پس از شام مقداری حرکت رو به جلو همراه ‏با نوآوری و خلاقیت با عشق داشته باشیم.‏

طبیعتا همان همسرش: به نظرم این پیشنهاد سازنده را امشب باید عملیاتی کنیم، چون مدتی ‏است که به دلیل ناهماهنگی های ساختاری، حرکت رو به جلو نداشتیم و همین باعث شد تا من ‏با عصبانیت نامه بنویسم.‏

مسوول روابط عمومی: آیا بخاطر دارید که پس از متوقف شدن عملیات فیزیکی رو به جلو در ‏چند سال گذشته، مدتی زندگی فیزیکی رو به جلو بدون عشق داشتیم که معمولا به نقطه قابل ‏قبول هم نمی رسید؟

همسرش: توقف عملیات فیزیکی بیشتر بخاطر ناکارآمدی سیستم شما بود، نه بخاطر بحران ‏ساختاری من، آن زمان بود که شما هنوز به نوآوری و حرکت رو به جلو با عشق اعتقاد ‏نداشتید و اگر چه موضع تان راست بود، ولی دائما درجا می زدید، حتی اگر یادتان باشد ‏تمایلات عقب مانده ای هم گاه نشان می دادید، ولی بعد از اینکه معجزه هزاره سوم را این ‏حقیره کشف کردم، حرکت رو به جلوی شما آغاز شد.‏

‏( در همین حال حرکت رو به جلو آغاز شده و پس از مدتی به نقطه قابل قبول رسید.)‏

وری نایس، وری نایس

یک روز احمدی نژاد همراه با گوردون براون، آنگلا مرکل و نیکولا سارکوزی در رستوران ‏سازمان ملل نشسته بودند و می خواستند شام بخورند.‏

احمدی نژاد گفت: من تصمیم دارم ساختار سازمان ملل را‏ عوض کنم.‏

آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس

احمدی نژاد ادامه داد: من تصمیم دارم مدیریت جهان را تغییر بدهم.‏

آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس

احمدی نژاد ادامه داد: من فکر می کنم یهودیان اسرائیل را باید به جای دیگری منتقل کنیم.‏

آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس

احمدی نژاد ادامه داد: دنیا در حال تغییر است و آمریکا بزودی نابود می شود.‏

آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس

در همین موقع پیشخدمت ها پیش غذا آوردند و همه مشغول غذا خوردن شدند. احمدی نژاد ‏نگاهی به دوازده قاشق و چنگالی و کارد که جلویش گذاشته بودند کرد و در حالی که نمی ‏دانست با کدام چنگال و کارد و قاشق باید غذا را شروع کند، پرسید: شما چطور تشخیص می ‏دهید که باید الآن از کدام قاشق و چنگال استفاده کرد؟

گوردون بروان گفت: ما قبل از اینکه مسوول بشویم در کلاس های تشریفات دیپلماتیک شرکت ‏کردیم، در آنجا همه رفتارهای دیپلماتیک را به ما یاد دادند، از جمله نحوه غذا خوردن.‏

احمدی نژاد تعجب کرد و گفت: چه جالب! در آنجا در مورد مسائل اخلاقی هم چیزی به شما ‏یاد دادند؟

مرکل گفت: بله، در آنجا ادب دیپلماتیک را هم یاد می دهند. ‏

احمدی نژاد گفت: مثلا اگر کسی مزخرف بگوید، به شما یاد می دهند که باید چکار کنید؟

سارکوزی گفت: بله، وقتی کسی مزخرف می گوید، با آرامش و لبخند به او نگاه می کنیم و ‏می گوئیم: وری نایس، وری نایس ‏